بدن‌های سرکش در هنر فمینیستی

نویسندە: امیلی کالینز

در این مطالعه هنرمندان فمینیست بحث‌برانگیزی مورد بررسی قرار می‌گیرند که به هنر متمرکز بر بدن روی آورده‌اند تا در مقابل هنجارهای اجتماعی، که در تلاش برای سرکوب آنهاست، بایستند.

ویرجینیا وولف در پایان مقاله‌ی خود «زندگی حرفه‌ای زنان»، اعتراف می‌کند: «فکر نمی‌کنم تنها با صادق‌بودن و گفتن حقیقت در مورد تجربیات خودم به عنوان یک بدن توانسته باشم راه چاره‌‌ای برای مشکلات موجود بیابم. شک دارم زنی هنوز موفق شده باشد این مشکلات را حل کند.» ویرجینیا در «اتاقی از خود» از زنان دفاع می‌کند و زنانی که در برابر نقش خدمت به مردان مقاومت می‌کنند را تحسین می‌کند. با اینحال، در «زندگی حرفه‌ای زنان»، ادعا می‌کند که این چالش‌‌ها به توانایی یک زن برای خدمت به بدن خود از طریق هنر گسترش می‌یابند. به گفته‌ی ویرجینیا، تسخیر مؤثر ماهیت بدن یک زن، مستلزم پذیرش تمامی احساسات و عیب‌های بدن است. جالب توجه است که او در زمانی این مفاهیم را مطرح کرده است که گفتن این حقایق برای زنان مناسب نبود.

کاوش‌های ویرجینیا وولف به نقطه‌ی ورود جدیدترین کتاب مقاله‌نویس لورا الکین «هیولاهای هنری» بدل شد. این مقاله به نام بدن‌های سرکش در هنر فمینیستی، جایی است که نویسندگان و هنرمندان زن آرامش خود را در بیان مشکلات غیرقابل بیان می‌یابند. این مقالات در هم تنیده، چشم‌انداز هنر فمینیستی را در طول ۵۰ سال گذشته بررسی می‌کنند و ارزیابی‌های شخصی و مدبرانه‌ای از هنرمندان فمینیست بحث‌برانگیز بسیاری ارائه می‌کنند. این هنرمندان به هنر متمرکز بر بدن روی آورده‌اند تا علیه هنجارهای اجتماعی که مشتاق سرکوب آنها هستند، شورش کنند.

 بر خلاف دیگر متون متمرکز بر نظریه، الکین خاطرات و خود بازتاب آنها در بدنش را در تحلیل خود بررسی می‌کند. این تکنیک به نوشتار آکادمیک صمیمیت بیشتری می‌بخشد و الکین را در قلب جنبشی قرار می‌دهد که برای شکستن و پیکربندی مجدد مفهوم سنت به وجود آمده است.

اصطلاح «هیولای هنر» توسط رمان‌نویس، جنی آفیل، ابداع شد. این اصطلاح نقطه‌ی کانونی ‌است برای تعریف این هنرمندان زن، نه برای تعریف آنان به‌عنوان هیولا، بلکه برای کشف آنچه هنرشان را عظیم و هیولاگونه می‌سازد، یعنی مقاومت در برابر خودسانسوری و محدودیت‌های مردسالارانه. Art Monsters (هیولاهای هنر) به سه بخش تقسیم می‌شود. این سه بخش به‌طور یکپارچه ایده‌آل‌ها و آثار متفاوت زنان هنرمندی را که در جامعه بحث‌برانگیز شده و یا مورد بی‌توجهی قرار گرفته‌اند، به هم متصل می‌کند. این مقاله‌ها بر بدن و ساکنان آن تمرکز دارند، آثار بحث‌برانگیز هنرمندانی مانند کارولی اشنیمان، کارا واکر، اوا هسه، هانا ویلکه، جولیا مارگارت کامرون و بسیاری دیگر که در صفحات این کتاب شعله‌ور می‌شوند. کاوش دقیق الکین در مورد عوامل فرهنگی و اجتماعی-اقتصادی پیرامون این هنرمندان به تحلیل او عمق بخشیده و مسیر حرکت آنها را از «رادیکال» تا «تحقیرآمیز» تا «مقدس» ردیابی می کند.

بخش اول، «نظریه‌ی هیولا»، از طریق تئوری زنانگی جولیا کریستوا به عنوان «حقارت»، که با مرگ و میر و زیاده‌روی بدنی مرتبط است، به نسب‌شناسی هنر فمینیستی می‌پردازد. بخش‌های دوم و سوم به بررسی این موضوع می‌پردازند که چگونه هنرمندان و دانشمندانی از جمله سوتاپا بیسواس، هلن سیکسوس، و کریستوا، تکه‌هایی از زوال، افراط و هرج‌ومرج زنانه را که از فرهنگ‌ها کاملا دور ریخته شده بازیابی کرده‌اند و آن‌ها را به زیبایی‌شناسی لمسی تبدیل کرده‌اند‌، شکلی از زیبایی‌شناسی که به چالش می‌کشد و الهام‌بخش است.

الکین به عنوان یک ناظر و منتقد، پیشینه‌ی تاریخی ادبی و هنری خود را به تحلیل خود می‌آورد. او احترام و ناامیدی خود را از نویسندگانی مانند کتی آکر اعلام می‌کند و مرزهای نثر متجاوزانه را زیر سوال می‌برد. بر خلاف الکین، آکر از دودمان مردانه‌ای از نویسندگان نوشت و از آنها با عنوان قانون‌شکنانی که شایسته‌ی تقلید هستند، تعریف کرد. اکثر اوقات نثر آکر کمتر مورد توجه قرار می‌گرفت و بیشتر تخصیص‌داده‌شده یا سرقت‌شده بود. آکر نیز فرآیند کاری خود را چنین توصیف کرده و خود را به یک دزد دریایی ماجراجو تشبیه کرده است. با این حال الکین تمایل آکر برای شکستن مرزها و تمرین ادبیات به عنوان کلاژ را تصدیق می‌کند. الکین می‌گوید: «معنای نویسنده‌ی تجربی در دهه ۱۹۸۰، تنها به نویسندگان مرد خلاصه می‌شد و نویسندگان زن باید هر طور که می‌توانستند درباره این سوگیری مذاکره می‌کردند، از جمله «ایجاد یک احترام همگانی نسبت به خود». او نقد خود را از اصل و نسب و انتخاب خلاقانه‌ی خود به نقاشی‌های بحث‌برانگیز دانا شوتز، هنرمند سفید‌پوست از امت تیل، گسترش داده و ملاحظات اخلاقی را در مورد محدودیت‌های کاوش هیولای هنری مطرح می‌کند.

اما Art Monsters در نهایت یک نیروی محرکه برای انتشار امید است. مجموعه‌ی الکین نه تنها اثری ماندگار در تاریخ هنر است، بلکه یک کتاب راهنما برای نسل جدیدی از هنرمندان است. در عصر دیجیتال که دوزهای روزانه‌ی پیمایش عذاب، تبلیغات و محتواهای کوتاه بی‌معنی می‌تواند باعث قطع ارتباط ما از خود شود، این کتاب به ما نشان می‌دهد که چگونه بازگشت به خواسته‌ها و نقص‌های بدن می‌تواند هنر و زندگی را برای ما عمیق‌تر کند. بنابراین، به گواهی قدرتمندی برای انعطاف‌پذیری زنان هنرمند و فراخوانی جدی برای مسلح‌شدن کسانی بدل می‌شود که به دنبال پذیرفتن کارکرد واقعی بدن هستند. کاری که بدن همیشه قرار بود انجام دهد: «اشغال فضا.»

هیولاهای هنری: بدن‌های سرکش در هنر فمینیستی اثر لورن الکین (۲۰۲۳) توسط Farrar Straus and Giroux منتشر شده و به صورت آنلاین و در کتابفروشی ها در دسترس است.