شخصیتهای کارتونی و تاثیر آن بر کودکان
شخصیت پینوکیو در کارتون که در صورت دروغگفتن دماغش کشیده میشد، همیشه این تصور را در خیال کودک بوجود میآورد که دروغگویی کار خوبی نبوده و اگر چه خیالی باشد، اما در صورت دروغگویی دماغش کشیده میشود.
سمیرا صلواتی
در عصر ما فیلم کارتون یکی از وسایل ارتباطی بوده که تاثیرات بسیاری بر اجتماعی بودن شخصیت کودکان داشته و کودک از طریق آن میتواند آموزش ببیند و به ارزشهای جامعه دست یابد. برخلاف نظرات عموم که باور دارند فیلم کارتون تنها سرگرمیایی بیش نبوده و از این طریق کودکان میتوانند ساعاتی از شبانهروز خودشان را سپری کنند. در حالیکه خیلی از فیلم کارتونها دارای حاوی ارزشهای اجتماعی و جهانبینی خاصی میباشد.
در دهههای ۷۰ و ۸۰ فیلم کارتونهایی اعم از پسر شجاع، پینوکیو، هانا دختری در مزرعه، باخانمان، رابینهوت، زنان کوچک و ... که هر کدام حاوی پیام خاصی برای کودک بوده و اخلاق، جسارت، فداکاری، دوستی، همکاری، رنج، اجتماعیبودن و ... را در سرتیتر پیامهایش قرار داده بود.
یا پسر شجاع (اگر چه محتوایی مردمابانه داشته و همیشه جسارت و شجاعت را به مردان اختصاص دادهاند) اما در این فیلم کارتون نیز شجاعت و فداکاری پسر شجاع برای اهل روستایشان تفکر و تخیلات اینچنینی در ذهن کودکان بوجود آورده که آنها نیز بتوانند جهت کمک به دوستان و اطرافیانشان اینچنین جسارت به خرج داده و از چیزی نترسند. شخصیتی جسور و نترس در شخصیت کودک بوجود میآورد، به او یاد میدهد که تنها به خودش فکر نکرده و برای دوستان و اطرافیانش همیشه آمادهی فداکاری و کمک باشد.
یا اینکه در فیلم رابینهوت نیز چنان با دقت از کلمات استفاده شده و کمک به فقرا را نه به اسم دزدی، بلکه قرض از ثروتمندان و به فقرا بخشیدن اسمگذاری کردهاند. شخصیت رابینهوت در این فیلم کسی بوده که جهت کمک به جامعه و اشخاص فقیر ساخته شده است، تا از این طریق بتواند مابین افراد ثروتمند و فقیر سازشی ایجاد نماید.
زنان کوچک نیز نمونهایی از فیلم کارتونهای دههی ۷۰ و ۸۰ میباشد که در آن از مهربانی و عطوفت اعضای خانواده سخن به میان میآورد. البته همچنان که در بالا ذکر کردهام اگر از جوانب ذهنیتی نیز به تحلیل همان فیلم کارتونها بپردازیم، مسلما جنبهی پدرسالاری و ارجحیت نقش مرد به زنان را میتوان بوضوح مشاهده کرد. آنچه که در این فیلمها میتوان مورد نقد قرار داد، در کل فیلم کارتونها نیز نقش مهربانی و عطوفت و حفظ خانواده را به زن داده و انتظاراتی که یک خانواده از آنها دارد، مرد نیز نقش مسئول و رئیس خانواده، شخصی بوده که برای کمکرسانی، فداکاری و قهرمانی نقش اول را به او دادهاند. اما اگر به طور کلی بخواهیم این فیلم کارتونها را مورد بررسی قرار دهیم، جوانب اجتماعی، انساندوستی، مهربانی و اخلاقی را بارز ساخته و آموزهی زندگی اجتماعی کودکان قرار داده است. مسلما شخصیت کودکان از این فیلم کارتونها تاثیرپذیر بوده و با تخیل اینکه آنها هم نقش شخصیتهای داخل فیلم را به واقعیت تبدیل کنند، شکلپذیر و تقلیدگرا هستند.
موردی که در اینجا نباید از نظر پنهان داشت، اینکه جامعهی آنزمان و مطالبات جامعه با امروز تفاوت بیشماری داشته و دارد. آنچنان که شاید و باید تکنولوژی زیاد پیشرفت نکرده و نتوانسته بود که بر اخلاق جامعه و ارزشهایش تاثیرات منفی بگذارد. خانوادهها وقتی میخواستند به کودکان نصیحتی کرده باشند، همیشه از شخصیتهای فیلم کارتون نمونه آورده و سرمشق قرار میدادند.
در این مقاله نمیخواهم به جوانب تاثیرات انقلاب و انتظارات جامعه اشارهایی داشته باشم، که خود این موضوع در خور یک مقاله میّباشد.
امروزه که چند دهه از این فیلم کارتونها گذشته و جای خویش را به فیلمهای بابا اسفنجی، تن بن، مرد عنکبوتی، سیندرلا، و باربیها داده و طرز تفکر، انتظارات و حتی اخلاق و آموزش کودکان را به کلی تحت تاثیر قرار داده است. پیشرفت تکنولوژی در این دهه به طور روزافزون کودکان را نیز از این تاثیرات محروم نگذاشت. در مقابل پینوکویی که دروغ گفتن را امری قبیح و زشت شمرده میشد، بابا اسفنجی شخصیتی وابسته به خرچنگ و مطیع که جهت منافع شخصی خویش دروغ را امری عادی دانسته و برای رسیدن به آنچه همچون شخص بدان نیاز دارد، باید عاطفی نبوده و دروغ بگوید. حتی فیلمکارتونهای دیگری که شخصیتی خیالی در ذهن کودک بوجود آورده و همیشه خواهان زندهساختن این شخصیتها در شخصیت خویش و در دنیای واقعی میباشد. دروغ، خشونت، برخوردهای خشن، فردگرایی و غیراجتماعی بودن، بیرحمی و منافع شخصی، مادیگرایی و رقابت و دنیایی مجازی و بدور از واقعیات زندگی میتواند تاثیرات منفی بسیاری بر شخصیت کودک بگذارد و کودکی که نمیتواند مابین دنیای واقعی و خیالی را از هم تشخیص بدهد، آنچه را که در فیلمها میّبیند در شخصیت خویش دوباره میسازد و از سن ۸ سالگی ببعد به شیوهایی بارزتر در شخصیت او نمایان میشود. حتی هستند کودکانی که در تقلید از چنین فیلمهایی دست به خشونت زده و کودک دیگری را یا آزار داده یا کشته است.
فیلم کارتون سیندرلا و زیبای خفته و باربیها نیز بر شخصیت دختران تاثیرات بسزایی دارد. اگر فیلم کارتونهایی که در بالا ذکر شده برای کودکان پسر قهرمانسازی نموده، سیندرلا و امثال آن نیز برای کودکان دختر شخصیتسازی نموده و از همان سن کودکی به آنها یاد میدهد که همیشه در انتظار پرنسی که او را با خود ببرد و یا اینکه او را از خطری نجات بدهد، بوده و حتی تمام شکل و شمایل خویش و اسباببازیهایشان را مطابق آنچه در فیلم کارتون دیده، تدارک میبیند.
البته نادیده نگیریم که جوانب جنسی چنین کارتونهایی بر شخصیت کودکان بسیار بوده و حتی در لفظ و شیوهی حرف زدن خویش از کلماتی که در کارتون کاربرد داشته، استفاده میکنند. کودکی که معلم، دکتر، مادر، پدر و جامعهشناس و حافظ آیندهی جامعه بوده، و باید برایش آیندهسازی کرد، تمام خیال و شکل زندگی او قهرمانسازی، در تخیل بسربردن و شخصیتی سیندرلاگونه در خویش ساختن سپری میشود. شاید بچه باشد، اما دیدگاهی جنسی نسبت به جنس مقابل خویش پیدا میکند که با شکلگیری شخصیت این مورد بیشتر بروز داده میشود.
اگر چه فیلم کارتون، برنامههایی سرگرم کننده و از خیلی لحاظ هم آموزنده هستند، اما نباید فراموش کرد که در کنار تاثیرات مثبتی که بهمراه آورده، چندبرابر تاثیرات منفی میتواند داشته باشد. مثلا تاثیر باربیها بر دختران را بوضوح میشود مشاهده کرد و حتی دخترانی که برای اینکه به باربی شباهت ندارد، یا اینکه مویش زرد، کمرش باریک، چشمانش سبز و رنگ پوستش سفید نبوده، قدش باریک و بلند نیست، دچار مشکلات روانی میشوند و این مورد باعث عدم اعتماد بنفس بخصوص در دختران میشود وقتی که به سن مشخصی برسند.
توصیهی روانشناسان کودک این است که کودک نباید بیشتر از ۱ تا ۲ساعت در روز و حتی ۳ تا ۴ ساعت در هفته پای تلویزیون بنشیند. علاوه بر مدت زمان تماشای تلویزیون، والدین باید بر محتوای انیمیشن و فیلم کارتونها نظارت دقیقی داشته باشند. متاسفانه انیمیشنهایی مانند مرد عنکبوتی و از این قبیل از جمله انیمیشنهاییست که خشونت در آنها مشاهده میشود.
فیلم کارتون اگر تاثیرات مثبتی همچون کمک به یادگیری سریع کودک، بهبود رشد شناختی، توسعهی زبان هم با زبان مادری و هم زبانهای مختلف، افزایش خلاقیت، رفع استرس و افزایش شادی داشته باشد، همزمان میتواند تاثیرات منفیای همچون ترویج خشونت فیزیکی و کلامی، انجام رفتارهای بیقاعده و عدم همدلی، افزایش رفتارهای غیراجتماعی، افزایش مشکلات سلامتی، تقلید کودکان از شخصیتهای بد کارتونی و ... را بهمراه میآورد و این مورد میتواند برای کودک خطرساز باشد. برای همین والدین در این موارد باید مسئولیتپذیر باشند.
شاید بدلیل کارهای زیاد منزل بعضی مواقع مادران بهترین راهحل را گذاشتن فیلم کارتون برای بچههایشان بدانند تا بتوانند هم به کارهایشان برسند و هم کمتر دچار دردسر شوند. این مورد نیز باعث شده تا زمانی را که بچهها باید با مادر و یا اینکه به شیوهایی مفیدتر پر کنند، فیلم کارتونهای ذکر شده این زمان را پر کرده و در آنها شخصیتسازی میکند. بدون کنترل و بیوقفه زمان کودک نباید جلوی تلویزیون و فیلم کارتون سپری شود. فیلمهایی که باید کودک نگاه کند، بایستی آموزنده و انتخابشده باشند. چه تاثیراتی بر کودک گذاشته و حاوی چه پیامهایی میباشد، خانواده باید بدقت مورد بررسی قرار دهند. همچنین بعد از تماشای هر فیلم کارتونی پدر و مادر باید به طور مفصل مفهوم فیلم و فرق مابین دنیای واقعی و خیالی را برای بچهها شرح داده و با آنها به گفتگو بپردازند. باید برای کودکان برنامههای خاص و آموزنده تدارک دید تا زمان کمتری برای تماشای فیلم کارتون داشته باشد.