زنان بیساران؛ پیشگامان استوار روستا

زنان بیساران با تلاش بی‌وقفه خود، ستون‌های اصلی روستا هستند و باوجود نابرابری‌ها، زندگی را پیش می‌برند.

اسرا عزیزی

بیساران- زنان در خاورمیانە فرصت و شرایط مناسبی برای ابراز وجود نداشتە‌اند زیرا همیشە با جنگ‌ها و نا آرامی‌ها روبرو بوده‌اند و به مبارزه و مقاومت پرداختە‌اند. اما با وجود چالش‌های بزرگ، خود را نباخته‌ و قدرتمندتر ظاهر شده‌اند. ما همیشه در خاورمیانه شاهد مبارزات متفاوت با دیدگاه، شرایط و ستم‌های متفاوت بوده‌ایم.

زنان روستا نیز در شرایط و جغرافیای خاص خود، زیستی متفاوت داشتە‌اند و مبارزانی گمنامند. کشاورز، دامدار و باغدار بودن قدرت‌ و توانایی زیادی می‌طلبد.  جنسیت در روستا اگرچه در کار مطرح نیست، اما در تصمیمات مطرح است!. زنان مسئولیت‌های بیشتر و سهم کمتری در اقتصاد دارند، و در بهترین حالت کمک کننده‌های بی مزد و مواجب به شمار می‌آیند. روستا بدون زنان، همچون بستانی بی‌گل است که روح و زندگی از آن رخت بربسته است. شاید در برخی از خانواده ها زنان بتوانند تسلط بیشتری داشته باشند، اما اکثریت زنان روستا مورد بی‌مهری و بی‌توجهی زیادی قرار می‌گیرند و همچنین از تحصیلات و آموزش‌های آکادمیک و امکانات امروزی بی‌بهره‌اند. درآمد حاصل از کشاورزی و دامداری و ... به مرد تعلق دارد و این مرد است که تعیین می‌کند چه مقداری برای نیازهای زن هزینه کند. اما این نابرابری زنان را منفعل نمی‌کند و آنها توان بالای خود را در اداره روستا  به کار می‌برند.

آنها با اینکه باید از بدن خود برای فرزندآوری استفاده کنند، سعی می‌کنند خللی در انجام کارها ایجاد نشود و گاها دردهای زنانه و جسمی خود را نادیده می‌گیرند. در زایمان‌های سخت و بدون امکانات، که حتی گاهی به مرگ آنها می‌انجامد، می‌توان به این موضوع پی برد.

در جامعه روستایی نان و لبنیات را خود زنان تهیه می کنند یعنی ضروری ترین بخش تغذیه، به دست زنان است و این خود ساعت ها در روز زمان می‌برد. بنابراین تغذیه حیوان و انسان در روستا اغلب به عهده زنان است.

در کنار تمام اینها اما، با هم بودن زنان و کارهای گروهی یکی از مفیدترین رسومی است که از دوران مادر تباری به جا مانده است. کار گروهی زخم های روحی زنان را التیام می‌بخشد و به آنها در مقابله با ستم‌ها کمک می‌کند. قدرتی که در گروه نهفته است به فرد انتقال می‌یابد و ارتباط و حضور در طبیعت نیز خود جلای روح زنان است.

به همین دلیل هنگامی که زنان روستا را می بینیم با وجود تمام محدودیت‌ها اما انرژی و شور زندگی در آنها جاری است، آنها با قدرت پیش می‌روند و  به مبارزه می‌پردازند، مبارزه علیه نابرابری و تبعیض جنسیتی... .

در ژاورود زنان سخت‌کوشی وجود دارد که مانند کوه‌هایش استوار و راست قامت ایستاده‌اند و زندگی را به پیش می‌برند. در نبود مردان در فصل‌های خاص، روستا همچنان روستا است و بدون هیچ مشکلی به دست زنان اداره می‌شود.  اما آیا در نبود زنان می‌توان روستا را تصور کرد؟  

یکی از زنان روستای بیساران آمنه کریمی به ما می‌گوید: من به اندازه‌ی سه مرد کار می‌کنم و هر کاری که بگویید از عهده‌اش برمی‌آیم؛ از درو کردن و وجین کردن گرفته تا چیدن توت و بسیاری کارهای دیگر. در همین حین، برای بیست نفر غذا آماده کرده‌ام. بیشتر از این چکار کنم؟

آمنه می‌گوید: همسرم در قبال این تلاش‌ها پول کافی در اختیارم می‌گذارد و هرگز بی‌تفاوت نمی‌ماند. نمی‌توانم درباره‌ی دیگر زنان صحبت کنم، اما برای من این‌گونه است که در ازای زحماتم باید پاداشی دریافت کنم. وقتی محصولات فروخته می‌شوند، باید حق خود را بگیریم، خیر نمی‌کنند حق خودمان است. من از نشستن و بیکار بودن خوشم نمی‌آید؛ دوست دارم تلاش کنم و هیچ‌گاه زندگی شهری را بر زندگی پرکار روستایی ترجیح نمی‌دهم.

آمنه در رابطه با رنج و زحمت زنان بیساران می‌گوید: ما زنان بیساران همیشه مشغول کار هستیم؛ قالیبافی، نان پختن، حیوان‌داری، باغ‌داری و بسیاری کارهای دیگر. شخصاً من هیچ‌وقت یک دقیقه وقت استراحت ندارم و اینجا همه مانند من‌اند. به زن دیگری که در حال نان پختن است اشاره می‌کند و می‌گوید: این زن یک پسر دارد و همواره در تلاش است تا برای او راحتی فراهم کند.

وی می‌گوید: در فصل بهار، کار وجین کردن آغاز می‌شود و با رسیدن محصولاتی همچون آلبالو و توت و دیگر میوه‌ها، کارها ادامه می‌یابد. در پاییز، به تکاندن و برداشت گردو، سیب و دیگر محصولات مشغول می‌شویم. همچنین، حیوانات را برای فروش آماده می‌کنیم و اکنون من ده پانزده بز برای فروش دارم.

آمنه نمونه‌ای بارز از زنان روستا است و حجم کارهایی که او برشمرد، به هیچ عنوان از عهده مردان روستا برنمی‌آید. با این حال، این واقعیت هیچ‌گاه برای مردان قابل درک نیست و پذیرش آن برایشان دشوار است. وظایف آنها هرگز به یک سوم مسئولیت‌های زنان نمی‌رسد. زنان روستا، علاوه بر تحمل زحمات بی‌منت، ستون اصلی و دلیل حیات و ماندگاری یک روستا هستند.