ژوان: صدای زنان هورامان در قلم

آمینه رحیمی، نویسنده‌ای با نام ادبی ژوان، که با وجود بیماری ام‌اس و محدودیت‌های اجتماعی در هورامان، نوشتن به زبان مادری‌اش، هورامی، را از سر گرفت و با هفت کتاب منتشر شده، به صدای زنان و سرزمین خود تبدیل شد. او معتقد است که نباید به تاریخ بدهکار بود.

سارا كرمی

هورامان- آمینه رحیمی، با نام ادبی ژوان، نویسنده‌ای است که به زبان هورامی می‌نویسد و در سال ۱۳۷۰ در شهر هورامان به دنیا آمده است. او تحصیلات خود را در همین دیار آغاز کرده و در سال ۱۳۸۹ برای ادامه تحصیل در رشته بیولوژیک به دانشگاه کوردستان رفت. در سال ۱۳۹۰، ژوان به بیماری ام‌اس مبتلا شد، بیماری‌ای که تنفس و توانایی راه رفتن او را تحت تأثیر قرار داد. با این حال، ژوان هرگز تسلیم نشد و به عنوان زنی مقاوم و سخت‌کوش از دیار هورامان، به نویسنده‌ای برجسته تبدیل شد. او نوشتن را از کودکی آغاز کرده بود، اما از سال ۱۳۹۳ به زبان مادری‌اش، هورامی، نوشتن را شروع کرد.

ژوان درباره ورودش به دنیای ادبیات می‌گوید: «نوشتن را از کودکی آغاز کردم، اما نه به زبان مادری. مطالعه ادبیات هورامان از سال‌های پیش از ۱۳۹۳ آغاز شد. اولین کتاب هورامی که خواندم، گلچینی از شعرهای استاد مولوی بود که پدرم آن را به من هدیه داده بود. آن زمان حدود ۹یا ۱۰ سال داشتم. پس از رفتن به دانشگاه، در یک نمایشگاه دیوان کامل مولوی را خریدم و از آن زمان دانستم که هیچ‌چیز به اندازه ادبیات، به ویژه ادبیات هورامان و زبان مادری‌ام، نمی‌تواند مرا به خود جذب کند. نوشتن را از سال ۱۳۹۳ آغاز کردم. پس از آن که سه ماه به دلیل بیماری در کما بودم و سپس سه ماه در بخش مراقبت‌های ویژه بستری شدم. در آن زمان ملاقات نداشتم، اما فرصتی بسیار برای تفکر داشتم. من فلج شده بودم، نمی‌شنیدم و نمی‌توانستم به تحصیل ادامه دهم، اما این موضوع من را ناراحت نمی‌کرد زیرا علاقه‌ای به رشته دانشگاهی‌ام نداشتم و تصمیم گرفتم به سوی علاقه‌ام، یعنی ادبیات، حرکت کنم.»

او همچنین می‌افزاید: «برای انتخاب این مسیر دلایل زیادی داشتم. هرچند بعد از ده سال آن دلایل کم‌رنگ شده‌اند، اما تغییر عقایدم باعث نشد که حتی یک لحظه در انتخابم که ادبیات باشد، دچار تردید شوم. ابتدا به یادگیری مثنوی پرداختم و بعد از آن به آموختن عروض و غزل. سپس شعر نو، رمان و داستان کوتاه را آغاز کردم. نتیجه این ده سال، هفت کتاب است.»

 

این هفت کتاب شامل:

 

- ترجمه بوف کور از صادق هدایت به زبان هورامی با نام (بایه قوشی کۆر) ئەوین مریوان ۱۳۹۵

 

- رمان (قووڵ پێسه‌و غه‌ریبی کاڵێ) چاپ اول آرمان نگار تهران ۱۳۹۶، چاپ دوم چیا تهران ۱۴۰۰

 

- رمان (خەڵاتوو پاییزی) زایلە مریوان ۱۳۹۷ چاپ اول، چاپ دوم ۱۴۰۱ زایلە مریوان، چاپ سوم ۲۷۲۲، ۴۹ کتاب سوئد

 

- رمان (دێڕ به دێڕ حه‌سره‌ت) نارین بوکان۱۳۹۹، چاپ دوم ۲۷۲۲، ۴۹ کتاب سوئد

 

- مجموعە شعر نو به نام (یاسینه‌و سه‌ره مه‌رگوو تیشکێ) نماد اندیشه تهران ۱۴۰۰

 

- مجموعە شعر (ڕاشا) نماد اندیشه تهران ۱۴۰۱، چاپ دوم ۲۷۲۲، ۴۹ کتاب، سوئد

 

- مجموعه داستان کوتاه به نام (چیاتەرین کام) گوتار سقز ۱۴۰۳، هستند

 

ژوان همچنین در بسیاری از نشست‌های ادبی به‌عنوان داور یا شرکت‌کننده حضور فعال و مستمری داشته است. او در شب شعرهای هورامان و کوردستان نیز به‌طور مداوم برای شعرخوانی حضور یافته و در اولین دوره جایزه ادبی کال، جایزه بخش شعر هورامی را برای کتاب شعر «راشا» دریافت کرده است.

این نویسنده در مورد فعالیت زنان هورامان چنین می‌گوید: «در هورامان، زنان در مقایسه با مردان حضور فعالی ندارند و این مشکل تنها محدود به ادبیات نمی‌شود، بلکه در دیگر حوزه‌ها نیز این عدم حضور مشهود است و باید مورد آسیب‌شناسی قرار گیرد. به‌نظر من، در گذشته به دلایلی نظیر سنتی بودن جامعه، عرف و باورهای غلط، زنان هورامان محدود شده بودند و نمی‌توانستند نقش فعالی ایفا کنند. اما اکنون شرایط تا حدودی تغییر کرده و مردم هورامان آگاه‌تر شده‌اند. با این حال، اگرچه جامعه فضایی برای حضور زنان فراهم کرده، متأسفانه بسیاری از زنان هنوز تفکر و ایده جدیدی ندارند و همچنان در حاشیه باقی‌مانده‌اند.»

ژوان زندگی در هورامان را برای حرفه‌اش ضروری می‌داند و می‌گوید: «برای من، زندگی در هورامان برای نوشتن به زبان مادری‌ام ضروری است. اگر من نویسنده هورامان هستم، باید برای هورامان بنویسم. باید از شادی‌ها و ناخوشی‌ها، غم‌ها و خوشی‌ها و اتفاقات هورامان آگاه باشم و نه تنها آگاه، بلکه توانایی تجربه آن‌ها را داشته باشم و آن را به روی کاغذ بیاورم. همچنین وابستگی به هورامان و کوردستان باعث شده است که نتوانم از این دیار دور باشم.»

او همچنین اضافه می‌کند: «تمام نوشته‌های من به زبان کوردی هورامی است. در ابتدا، هر فرد احساس، باور و اندیشه خود را به زیباترین شکل به زبان مادری‌اش می‌نویسد. از سوی دیگر، می‌دانیم که زبان کوردی هورامی در خطر نابودی است، زبانی با ادبیاتی غنی. این وظیفه ماست که آن را حفظ کنیم و با آن بنویسیم، و این کوچک‌ترین کاری است که من توانسته‌ام انجام دهم.»

او در ادامه گفت: «در این ده سال همراهان زیادی داشته‌ام، از جمله کاک صباح جباری، کاک عبدالله حبیبی، کاک کورش امینی، کاک مهدی ابری، و طرفدار همیشگی نوشته‌هایم، مادر و پدرم.»

این نویسنده معتقد است: «اولین مخاطب در میان زنان هورامان خودم هستم. به خودم می‌گویم: بخوان و بنویس تا به روح ادبیات، به فلسفه نوشتن دست یابی، تا وظیفه‌ات را در برابر ميهن به انجام رسانده باشی و در تاریخ بدهکار نباشی.»

ژوان برای خود و تمام کسانی که می‌خواهند به زبان هورامی بنویسند می‌گوید: «بدون مرز فکر کنیم و برای ميهن خود بنویسیم. به تشویق دیگران دلخوش نباشیم و تا زمانی که اندیشه و روحمان قانع نشده‌اند و آن‌طور که باید ننوشته‌ایم، از تلاش دست نکشیم. مطالعه را فراموش نکنیم و از هر چیزی دست بکشیم تا برای مطالعه زمان کافی داشته باشیم.»

او می‌افزاید: «بدون شک همیشه کسانی بوده‌اند که تنها به دلیل زن بودن به من حمله کرده‌اند. همیشه بر روی تنم زنجیر آنها را حس کرده‌ام و به همین دلیل مجبور بوده‌ام در مقایسه با مردان نویسنده، تلاش بیشتری کنم و دست‌اندازهای بیشتری را پشت سر بگذارم.»

این نویسنده در پایان گفت: «هیچ‌گاه حاضر نیستم اهداف آینده‌ام را تا زمانی که به آنها دست نیافته‌ام و به پایان نرسانده‌ام بازگو کنم، اما برای آینده، بیشترین مطالعه و نوشتنم به ادبیات داستانی خواهد بود.»