دسترنج خود یا مهریه؟!

در جامعه‌ای که تلاش زن را با مهریه می‌سنجند، استقلال او نه تحسین می‌شود نه باور. زنانی در کرماشان روایت می‌کنند چگونه کار و زحمتشان به جای ستایش، با برچسب «پول مهریه» قضاوت می‌شود.

نسیم احمدی

کرماشان- تلاش می‌کنند، زندگی را به مبارزه می‌طلبند، برای اهدافشان می‌جنگند و در نهایت می‌توانند موفقیت را کسب کنند اما پایان تمام این تلاش‌ها تشویق نیست بلکه قضاوتی است که از طریق باور مردسالاری به آنان تحمیل می‌شود. این روایت داستان دخترانی است که پس از یک فروپاشی حاصل از طلاق و اتهاماتی که جامعه متاثر از مردسالاری به آنها وارد می‌کند، تصمیم می‌گیرند کار کنند و موفق شوند اما ناظران و در واقع نمایندگان مردسالاری، موفقیت آنان را وابسته به مهریه می‌دانند.

 

بازتعریف زن پس از طلاق

در دهه‌های گذشته چنانچه زنی تصمیم به جدایی می‌گرفت، زندگی او بایستی به پایان می‌رسید و حق بودن در جامعه از او سلب می‌شد اما طی سال‌های اخیر زنانی بسیاری پس از طلاق تصمیم به خودسازی و کار برای رهایی از وابستگی گرفته‌اند که متاسفانه باورهای زن ستیز جامعه مردسالاری آنان را به روش های خود قضاوت می‌کند و یا تلاش آنان برای استقلال از طریق کارآفرینی را وابسته به مهریه می‌داند.

سیران.ی که دو سال است طلاق گرفته و مشغول شغل آرایشگری است می‌گوید:« من نزدیک به ١۴ سال آرایشگاه داشتم اما شوهرم از من خواست کارم را تعطیل و به خانه و بچه داری برسم اما یک سال بعد از اینکه آرایشگاه را تعطیل کردم و دخترم کلاس اول شد شوهرم با منت به من پول می‌داد و من را سربار می‌خواند. همین اختلافات باعث شد از هم جدا شویم و بعد از طلاق دوباره به شغل سابقم برگردم و سرمایه من پولی بود که سال هایی که کار می‌کردم پس‌انداز کرده بودم. بعد از طلاق و راه‌اندازی آرایشگاه، شوهر سابقم به همه می‌گفت که سیران با پول مهریه این آرایشگاه را خریده است و اطرافیان نیز حرف او را باور کرده بودند و به من می‌گفتند روی آوار دسترنج سال‌ها کار شوهرم مغازه خریده‌ام در حالیکه مغازه متعلق به پدرم بود و به خاطر اینکه حضانت دخترم را داشته باشم مهریه را بخشیده بودم و هیچ پولی از شوهرم دریافت نکردم. تمام این قضاوت‌ها در حالی است که من پیش از ازدواج نیز همین شغل را داشته‌ام پس اگر بعد از طلاق هم همان را ادامه داده‌ام دلیل نمی‌شود با پول مهریه بوده باشد و بهتر است جامعه قبول کند زنان بدون کمک شوهر و یا مهریه هم می‌توانند کسب و کار راه بیاندازند.»

 

استقلال، تهدیدی برای مردسالاری

استقلال زن در جامعه مردسالار بزرگترين تهدید برای مردان پیرو این آیین زن ستیز است. در زندگی سیران ابتدا شوهر با ترفند حمایت، استقلال سیران را از او گرفته و با وابسته ساختن مالی او سعی داشته او را به زیر سلطه خود بکشاند و در نهایت با ظلم به او، روحیه کاری و استقلال سیران را در هم بشکند. بعد از طلاق نیز چون سیران به استقلال و عدم وابستگی خود بازگشته است شوهرش با حربه اتهام سعی داشته تلاش و کارآفرینی سیران را بی ارزش و آن را وابسته به مهریه بداند تا بتواند به روش‌های مختلف به سیران و استقلال او آسیب برساند. اما چرا استقلال سیران و به طور کلی زنان جامعه برای مردان می‌تواند تهدید آمیز باشد تا جایی که مردان در تلاش برای بی ارزش شمردن استقلال زنان و تلاش آنها برای رهایی از وابستگی باشند.

سیمون دوبووار در کتاب جنس دوم، یکی از دو شرط اصلی رهایی زن از زیر سلطه مردسالاری را استقلال مالی زن از طریق اشتغال می‌داند. مردان باورمند به مردسالاری نیز می‌دانند که با استقلال زن سلطه آنها بر زن به پایان می‌رسد بنابراین با ترفندهای مختلف بر سر راه اشتغال زنان مانع تراشی می‌کنند و با تحقیر زنان شاغل و شوخی‌های جنسیتی سعی می‌کنند تلاش زنان برای استقلال را به سخره بگیرند.

 

وقتی استقلال زن برچسب می‌خورد

شیوا رسایی(اسم مستعار)، جامعه شناس در کرمانشاه می‌گوید:« جملاتی که تحت عنوان مزاح یا یک شوخی غیر رسمی در جامعه رد و بدل و معمولا نادیده گرفته می‌شوند به مرور زمان تبدیل به بخشی از گفتمان روزمره و در نهایت فرهنگ حاکم بر جامعه می‌شوند. در حال حاضر در جامعه هر زنی که ماشین و یا آرایشگاه دارد بلافاصله با برچسب‌ اینکه مهریه گرفته است او را قضاوت می‌کنند. ما در تاریخ مردسالاری حاکم بر جامعه، جملات بسیاری از این دست قضاوت‌ها داشته‌ایم که حال به بخشی از فرهنگ جامعه تبدیل شده است برای مثال در مکالمات روزمره در قضاوت زنان، بسیار می‌شنویم که می‌گویند (زن است دیگر) که این جمله به این معناست که زن موجودی ضعیف با عقل ناقص است که نباید انتظار بیشتری از او داشت از این رو این مسئله که تلاش زنان موفق را با انگ مهریه زیر سوال می‌برند نیز در واقع بازتولید این باور است که زن به تنهایی نمی‌تواند مستقل و موفق باشد و حتما یک عامل بیرونی او را به مردان وصل کرده است که این عامل را یا حمایت شوهر و مردان خانواده و یا مهریه می‌دانند. در واقع باور عموم جامعه مردسالار این است که زن به تنهایی نمی‌تواند موفق شود و از لحاظ موفقیت‌های اقتصادی همیشه یک وابستگی به مردان اطرافش دارد.»

 

نان، قدرت و سلطه

پایه‌های اصلی بنای مردسالاری بر کنترل منابع مالی و اقتصادی خانواده بنا شده است و از گذشته‌های دور تاکنون باور حاکم بر جامعه چنین بوده که مرد نان آور خانواده است و آنکه نان دهد فرمان دهد بنابراین مرد سکان‌دار هدایت خانواده است. اینکه استقلال اقتصادی زنان در سال‌های اخیر باعث وحشت پیروان مردسالاری شده به همین مسئله رهایی زن از یوغ مردان برمی‌گردد چرا که با اشتغال و استقلال زنان، مفهوم قدرت در خانواده باز تعریف می‌شود و مرد دیگر در جایگاه نان آور خانواده توانایی ظلم بر زنان خانواده را از دست می‌دهد. در واقع زنان شاغل با اشتغال خود مفهوم اطاعت از مرد به دلیل نان آور بودن را از بین می‌برند و خود در جایگاه تامین کننده نیازها قرار می‌گیرند.

طناز.س که مدتی است طلاق گرفته و در کرمانشاه با همکاری یکی از دوستانش لبنیات فروشی راه اندازی کرده است می‌گوید:« بعد از طلاق برای مخارج خود تصمیم گرفتم کار کنم. در خانه ترشی و لبنیات مختلف تهیه می‌کردم و در فضای مجازی و یا مغازه دوستم آن‌ها را می‌فروختم. خوشبختانه در فضای مجازی فروش من بالا رفت و با دوستم شریک شدم اما از همان روزهای اول شوهر سابقم با اکانت‌های فیک برایم کامنت می‌گذاشت و به من فحاشی می‌کرد و وقتی فهمید با دوستم شریک شده‌ام به مغازه آمد و به وسیله‌ها آسیب رساند و گفت اینها با مهریه‌ای که به تو داده‌ام خریداری شده است. تمام اینها در حالی است که مهریه من ١۴ سکه بود و فقط یکی از سکه‌ها را گرفتم و بقیه را بخشیدم تا زودتر طلاق جاری شود. تمام سرمایه من در این مدت حاصل تلاش و زحمات خودم بوده است و ربطی به آن یک سکه مهریه ندارد.»

 

مهریه؛ ابزار کنترل نه حمایت

حاکمیت جمهوری اسلامی در ادعاهای خود از مهریه به عنوان یک قانون که به نفع زنان و در راستای حقوق زن است یاد می‌کند اما در واقع مهریه یک معامله برای سلب تمامی حق و حقوق زن بعد از ازدواج است که در بیشتر مواقع تبدیل به یک ابزار زور و تحقیر زن نیز می‌شود.

رزا. ق دانشجوی حقوق در این باره می‌گوید:« از آنجایی که حق طلاق با مرد است در بیشتر مواقع زنانی که می‌خواهند از شوهر خود جدا شوند در ازای موافقت شوهر با طلاق، مهریه خود را می‌بخشند. در واقع می‌توان گفت بیشتر زنانی که توسط شوهر خود آسیب جسمی و روانی می‌بینند علاوه بر اینکه مهریه خود را می‌بخشند حتی حاضر هستند مبلغی نیز پرداخت کنند که شوهر با طلاق موافقت کند. علاوه بر این، قوانین نیز حامی مردان است و پروسه دریافت مهریه آنقدر طولانی است که زنان در بیشتر مواقع برای فرار از این بروکراسی ها ترجیح می‌دهند مهریه را ببخشند و در فرصت کمی طلاق آنها جاری شود بنابراین تصور اینکه زنان بسیاری مهریه دریافت می‌کنند تنها یک باور رایج اشتباه در جامعه است.»

 

زنان؛ میان تحقیر و رهایی

به طور کلی مهریه یک ابزار تبلیغ از سوی حاکمیت به منظور ادعا برای حمایت از زن است که از طرفی دیگر همین ابزار تبلیغ، تبدیل به روشی برای تحقیر استقلال زنان می‌شود. اما در نبرد بین مفهوم تحمیلی مهریه از سوی حاکمیت و جامعه مردسالار، زنانی وجود دارند که با وجود اینکه بار تمام این اتهامات را به دوش می‌کشند اما تلاش و مبارزه می‌کنند تا در میان تمام این کشمکش‌ها راهی به استقلال و رهایی از یوغ مردان با کارآفرینی پیدا کنند و با دسترنج خود و به دور از وابستگی به مردان، راه رسیدن به آزادی را هموار کنند.