فاطمه سیاح؛ پیشگام ادبیات و آزادی زنان

فاطمه سیاح، زنی پیشرو در ادبیات و حقوق زنان، با عبور از مرزهای سنت و جغرافیا، نامی ماندگار در تاریخ ایران شد.

فاطمه رضازاده محلاتی معروف به فاطمه سیاح از مادری آلمانی و پدری ایرانی در سال ۱۲۸۱، در مسکو به دنیا آمد. او خودش می‌گوید: وی تحصیلات متوسطه و عالی خود را در مسکو گذرانده و از دانشکده‌ی ادبیات «اونیورسیته مسکو» در ادبیات اروپایی موفق به گرفتن درجه‌ی دکترا شده و به مدت ۴ سال در دانشکده‌های روسیه مشغول تدریس بوده است.

فاطمه سیاح در سال ۱۳۰۰ برای نخستین بار به ایران آمده و پس از مدتی به روسیه بازگشته است. وی نهایتا در سال ۱۳۱۲ به ایران آمده است و در وزارت فرهنگ استخدام و معاون «اداره‌ی تعلیمات نسوان» شد.

وی همزمان با ورود به ایران به مبارزه و تلاش برای برابری و حقوق زنان برخواست و با تشکیل «کانون بانوان» توسط وزارت فرهنگ در اردیبهشت ۱۳۱۴، به عضو هیئت مدیره‌ی آن درآمد. فعالیت‌های این کانون در زمینه‌ی تربیت و پرورش فکری زنان خانه‌دار، کمک به زنان سرپرست خانوار و کودکان بی‌سرپرست، تشویق زنان به بهداشت و ورزش، برگزاری کلاس‌های پرستاری، خیاطی، هنرهای دستی و... بوده است.

فاطمه سیاح در سال ۱۳۱۷ در دانشسرای تهران تدریس می‌کرد و حضور او در دانشسرا با مخالفت‌های زیادی مواجه شد.

او بر پنج زبان روسی، فرانسه، انگلیسی، ایتالیایی و آلمانی تسلط داشت و ادبیات تطبیقی را در ایران بنیاد گذاشت. تسلط او بر ادبیات سبب شد که علی‌رغم مخالف‌های بسیار، اولین زن استاد دانشگاه تهران در ادبیات تطبیقی و سنجش زبان‌های خارجی شود و در سال ۱۳۲۲ از سوی «شورای فرهنگ» استاد ادبیات روسی در دانشگاه تهران شد.

فاطمه سیاح، در سال ۱۳۲۲، حزب «زنان ایران» را تأسیس کرد که بعدها این حزب به «شورای زنان ایران» تغییر نام داد. او با تاسیس این اقدام درصدد بود تا آرمان‌های زنان ایران در زمینه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... تحقق یابد. از این رو، از حضور زنان در امور اجتماعی و سیاسی، به‌خصوص از حق رای زنان، دفاع می‌کرد.

وی در مقاله‌ای، به طرح اصلاح قانون انتخابات در مجلس پرداخت که در آن بر حق انتخاب‌کردن زنان تأکید شده بود. او همچنین خواستار تعلیمات اجباری برای زنان، برابری حقوق زن و مرد و اصلاح قوانین مربوط به ازدواج و طلاق بود.

او یکی از طرفداران نهضت زنان بود و در خصوص فعالیت‌های بسیاری انجام داده است. همکاری او با نشریاتی چون بانو، آینده، سخن، پیام نور و عالم زنان، نوشتن مقالاتی در رابطه با حقوق زنان و انتشار آنها در مجلات مذکور، از جمله اقدامات وی بوده است.

حزب زنان، با گرفتن مجوز جهت بررسی وضعیت زنان زندانی در سال ۱۳۲۳، به حمایت از زنان زندانی برآمد و فاطمه سیاح سرپرستی زندان زنان را در تهران بر عهده گرفت.

فاطمه سیاح در سال ۱۳۲۴، برای تاسیس انجمن معاونت عمومی زنان شهر تهران که با هدف گسترش بهداشت و بهبود رفاه عمومی به ویژه برای زنان تاسیس شد تلاش‌های بسیاری کرد. «کوشش برای باسوادکردن رفتگرها، سرکشی به غسال‌خانه‌ها و رخت‌شورخانه‌ها و جلب کمک زنان محل در زمینه‌ی رسیدگی به وضع عمومی شهر از لحاظ بهداشت و تثبیت قیمت‌ها و...» از فعالیت‌های این انجمن بوده است.

وی در سال ۱۳۲۵ به ریاست هیئت‌مدیره‌ی «انجمن معاونت عمومی زنان شهر تهران» انتخاب شد و در همان سال به عضویت کمیته‌ی مرکزی «سازمان زنان ایران» نیز انتخاب شد.

فاطمه سیاح مقالات متعددی درباره‌ی زنان نوشت، از جمله در مقاله‌ی «زن در مغرب‌زمین، پنجاه سال پیش و امروز» شرایط و موقعیت زنان را در ایران و غرب را در طول چندین سال بررسی کرده و بر تلاش‌های زنان تاکید کرده است. وی در مقالات دیگر به موضوعات مختلف در رابطه با زنان پرداخته است که یکی از آنها مقام زن در هنر است که ضمن اشاره به حضور کمرنگ زنان در عرصه هنر بر تلاش‌ها و پیشرفت زنان در این عرصه تاکید می‌کند. علاوه بر آن، او ۳۵ مقاله تحقیقی در رابطه با زن و ادبیات نوشته است.

فاطمه سیاح، پس از ۱۴ سال زندگی در ایران و انجام فعالیت‌های بسیار برای احقاق حقوق زنان، در ۱۳ اسفند ۱۳۲۶ در اثر سکته قلبی درگذشت و در ابن‌بابویه در جنوب تهران به خاک سپرده شد.

پس از مرگ وی، رئیس وقت دانشگاه تهران، بیان کرد که «کرسی درس ادبیات تطبیقی بی‌استاد ماند» و پس از آن ادبیات تطبیقی برای مدت‌ها در این دانشگاه تدریس نشد.