هنرمندان سویداء، مقاومت را با هنر روایت می کنند

در نمایشگاهی که در شهر سویداء سوریه برگزار شد، هنرمندان زن کشتارهایی را که توسط گروهک جهادی «هیئت تحریر الشام» انجام شد و همچنین نقض حقوقی که علیه مردم از جمله قتل و ربایش صورت گرفت، به تصویر کشیدند.

روشیل جونیور

سویداءـ در شهر سویداء که هنوز نفس تازه نکرده، و در مهمان‌سراهای کوهستانی که همواره نماد کرامت و مهمان‌نوازی بوده‌اند، نمایشگاه هنری و شب موسیقی در مکانی برگزار شد که دو ماه پیش شاهد کشتاری خونین بود و ده‌ها غیرنظامی بی‌گناه جان خود را از دست دادند. انتخاب این مکان تصادفی نبود، بلکه اقدامی آگاهانه برای تبدیل حافظه خونین به منبری برای هنر و پیامی از مقاومت سرشار از زندگی بود.

در چارچوب مجموعه فعالیت‌هایی که هنرمندان شهر سویداء در چندین کشور جهان برگزار می‌کنند، روز شنبه 5 شهریورماه نمایشگاه هنری و شب موسیقی با هدف رساندن صدای مردم محاصره‌شده این شهر از طریق تابلوها و نغمه‌های موسیقی در شهر سویداء سوریه برگزار شد.

 

مهمان‌سراهای کهن به منبرهای هنر تبدیل شدند

هنرمند تجسمی نسرین الحسین بر این باور است که هنر صادقانه‌ترین وسیله برای زنده نگه داشتن حافظه است. او گفت: «مشارکتم در چارچوب فعالیتی از سوی هنرمندان سویداء در نقاط مختلف جهان و با هدف رساندن پیاممان به دنیا از طریق مکان‌هایی که در آن‌ها کشتار رخ داده است، بود تا ثابت کنیم که همچنان در مسیر مقاومت ادامه می‌دهیم.»

او همچنین خواستار بازگرداندن ربوده‌شدگان به خانواده‌هایشان شد و افزود: «هر تابلویی که کشیده شد، بازتاب‌دهنده کسانی است که قربانی این حملات شدند. هنر می‌تواند صدا را منتقل کند، فریاد ما باید از راه هنر به گوش برسد، این کمترین کاری است که می‌توانیم انجام دهیم.»

 

 

هنرمند سماح العطوانی از عمق زخم بر جای مانده از این کشتارها سخن گفت: «آنچه در سویداء رخ داد، فراتر از تصور ذهن انسانی است. بنابراین تلاش کردیم با تابلوهایمان صدای خود را برسانیم. شهر ما مانند مادری است که فرزندانش را زیر یک سقف گرد می‌آورد.»

او تأکید کرد: «با وجود آنکه سایه مرگ ما را احاطه کرده بود، توانستیم حضور و توانایی‌مان بر ایستادگی و مقاومت را ثابت کنیم و شهرمان را دوباره همان‌طور که بود، بازگردانیم.»

 

«سلاحشان گلوله است و سلاح ما قلم‌مو»

برای هنرمند عبیر کیوان، هنر سلاحی جایگزین در برابر چالش‌هاست. او آن را ابزاری برای رویارویی مسالمت‌آمیز و بیان خود می‌داند و اشاره می‌کند که شهر سویداء به دلیل بحرانی عمیق، به شهری «مصیبت‌زده» تبدیل شده است. او این بحران را «آزمایشی بسیار سخت و بی‌رحمانه» توصیف کرده و می‌گوید: «سلاحشان خشونت است، اما سلاح ما قلم‌موست.»

او افزود: «حضور ما امروز در این رویداد، اثبات وجود واقعی ما بر این سرزمین است. ما هنرمندان، روشنفکران، موسیقی‌دانان، مهندسان، پزشکان و تحصیل‌کرده‌ها هستیم. خواستیم از خلال این رویداد آنچه در درونمان از صداقت و تعلق وجود دارد را نشان دهیم؛ اینکه روح‌های پاک خود را بیان کنیم.»

 

 

او توضیح داد که در اثر هنری خود به موضوع زمین پرداخته است؛ الهام‌گرفته از سنگ بازالت که هویتشان را مجسم کرده و به آن‌ها احساس تعلق می‌دهد، و از قنطره‌ای که در دل خود حکایت‌هایی آکنده از درد، اما خالی از امید نیست، حمل می‌کند. او این امید را با تصویر یک رقصنده که نماد روحی بلندپرواز، زندگی‌دوست و سرشار از عشق است، تجسم کرده است.

وی در مورد آسمان نیز گفت که آن را با رنگ‌هایی شاد آراسته تا نشان دهد راه در اینجا پایان نمی‌یابد و ادامه دارد: «ما متوقف نمی‌شویم. راه ما پایانی ندارد، بلکه به پیش می‌رود. ما زندگی را دوست داریم، دوست داریم زندگی کنیم و همیشه می‌خواهیم در صف نخست باشیم، در هر چیز.»

 

«می‌خواستم چهره زیبا و روشن سویداء را نشان دهم»

هنرمند کاتیا الأطرش تصمیم گرفت از احساسات اندوه دور شود. او گفت: «می‌خواستم این تابلو را ارائه کنم تا کمی از جنبه منفی آنچه تجربه کردیم فاصله بگیرم. درست است که آنچه رخ داد بر ما تأثیر گذاشت و در قلب‌هایمان نفوذ کرد، اما من خواستم از آن فاصله بگیرم و تمرکزم را بر شوالیه‌های السویداء بگذارم که در نبردهای آزادی‌بخش علیه استعمار جنگیدند. همچنین در برخی تابلوها اسب را به تصویر کشیدم؛ حیوانی که در تمام ترانه‌ها و تاریخ سویداء ذکر شده است. به همین دلیل خواستم چیزی مثبت ارائه کنم؛ چیزی که از اندوه فاصله داشته باشد و تصویری از سویداء به عنوان نماد زیبایی و چهره‌ای روشن از هنر نشان دهد.»

 

 

«هنر، صدایی است که شکست‌ناپذیر است»

سمرة خویص، یکی از شرکت‌کنندگان در این رویداد، گفت: «هنر همیشه قوی‌ترین صداست. وسیله‌ای است که همه احساسات انسانی را منتقل می‌کند و شادی، غم و هر آنچه در درون انسان می‌جوشد را بیان می‌نماید. امروز هنر از طریق ترانه‌ها، موسیقی و رنگ‌ها وسیله ما برای بیان رنجی بود که سویداء تجربه کرده است. این عناصر هنری زبانی جهانی‌اند به‌ویژه در زمان جنگ، رنج، مرگ و حتی شادی که از مرزها عبور می‌کنند و صادقانه‌ترین بیانگر احساسات انسان هستند.»

او افزود: «این پیام ماست؛ پیام هنر، پیام نقاشی، پیام موسیقی برای بازگو کردن حملات وحشیانه و تأکید بر اینکه ما مردمی هستیم که توانایی یافتن و آفریدن زندگی را داریم، هرچند شرایط دشوار باشد.»

 

«گلی از گلوله و خوشه‌ای از انگور»

هنرمند هاجر غرزالدین تصمیم گرفت اثرش فریادی از امید باشد که از دل درد برمی‌خیزد. او گفت: «این نمایشگاه را برپا کردیم تا یادآور کشتار خونینی باشد که دو ماه پیش در اینجا رخ داد و ده‌ها غیرنظامی را به کام مرگ کشاند. ما فرزندان سویداء تصمیم گرفتیم این یاد را با قلم‌موی خود زنده نگه داریم، نه اینکه آن را خاموش کنیم یا از آن چشم بپوشیم.»

هاجر غرزالدین دو تابلو کشید که در آن‌ها انگور به تصویر کشیده شده است. در نگاه او، خوشه انگور نماد همبستگی مردم سویداء است؛ آنان همانند دانه‌های انگور به هم پیوسته و متحدند. در تابلوی دیگری، از دل یکی از گلوله‌ها گلی روییده است؛ نمادی از امیدی که از دل مرگ زاده می‌شود.

 

 

او افزود: «پیامی که می‌خواهم به جامعه و به سراسر خاورمیانه برسانم این است که اجازه ندهید کسی شما را از تصمیم‌هایتان، از میراث و فرهنگتان دور کند. فرهنگ ما هنر، صلح و زندگی است. هیچ چیز نباید ما را از این ارزش‌ها جدا کند، چرا که تنها شعار ما صلح است.»