اقدامات انجام‌شده برای یائسگی

چرا تأثیر علائم یائسگی رسیدگی‌نشده، می‌تواند علاوه بر خود شخص، برای محل کار و کارفرمایان نیز مضر باشد؟

جاش ولش

 

سازمان‌های بسیاری در سراسر جهان، ماه اکتبر را به‌عنوان ماه اطلاع‌رسانی در مورد یائسگی، قبول مسئولیت و آگاهی‌رسانی در خصوص سلامت زنان، پذیرفته‌اند.
ماری شانتال کوته، معاون ارشد مزایای گروهی در Sun Life، اشاره کرد که نیاز فوری کارفرمایان را ملزم کرده است که در خصوص این موضوع اقدام کرده و اطمینان حاصل کنند که برنامه‌های حمایت از سلامت زنان به طور جامع‌تر طراحی و اجرا شود.

او تأکید کرد که گنجاندن مزایای یائسگی و ملاحظه‌های مربوط به سلامت زنان در محل کار، نه تنها یک الزام اخلاقی، بلکه یک امر راهبردی است که برای تقویت تنوع، حفظ و بهره‌وری کلی محل کار حیاتی است.

کوته می‌گوید: «ما می‌دانیم که مسیر تحولات جسمی هر فردی منحصر به فرد است. اکنون این مسئله به رسمیت شناخته شده است که سلامت زنان برای مدت طولانی و عمیق مورد بحث یا بررسی قرار نگرفته است. ما هنوز راه‌های زیادی برای رفتن داریم، تا آنجا که من می‌دانم هنوز سطحی به این مسائل نگاه می‌کنیم.»

سلامت زنان، به ویژه یائسگی، در تحقیقات پزشکی و بحث‌های مربوط به محیط‌های کار تا حد زیادی مورد بی‌توجهی قرار گرفته است. عدم‌توجه به این مسئله باعث ایجاد شکاف در مراقبت و حمایت می‌شود. به ویژه در خصوص نیازهای بهداشتی خاصی مانند نوسانات هورمونی، قاعدگی و یائسگی.

اخیراً آزمایش داروها به طور خاص روی زنان آغاز شده است و دلیل آن «نوسانات هورمونی زنان» عنوان شده است. کوته معتقد است: «این در واقع دلیل خوبی برای آزمایش داروها بر روی زنان است زیرا این تأخیر در تحقیقات و آگاهی‌بخشی مستقیماً بر نحوه‌ی تشخیص و درمان علائم زنان، از قبیل علائم مربوط به سلامت قلبی عروقی، که با مردان متفاوت است، تأثیر می‌گذارد و گاهی اوقات منجر به تأخیر در تشخیص بیماری‌های پرخطر می‌شود.

کوته بر این باور است که علاوه بر ضعف مراقبت‌های بهداشتی، تابوهای فرهنگی پیرامون سلامت زنان، به ویژه تابوهای پیرامون قاعدگی، پیش از یائسگی، یائسگی و سلامت باروری نیز در این کوتاهی‌ها موثر است. این موضوعات همچنان با درجه ای از پنهان کاری و انگ روبرو می‌شوند و از جمله بحث‌های آزاد در محل کار نیستند. او افزود: «داشتن بحث‌های آزاد در این خصوص همچنان تابو است.»

بر اساس داده‌های تحقیقات Sun Life، زنان بیشتر از مردان درگیر مشکلات روحی شده و از شدت این مشکلات ادعای ناتوانی می‌کنند. به طوری که ۴۰ درصد از ادعاهای ناتوانی زنان به اختلالات روحی مرتبط است. در حالی که این میزان برای مردان تنها ۳۰ درصد است. علاوه بر این، تنها ۳۷ درصد از زنان احساس می‌کنند که کارفرمای آنها منابع بهداشتی کافی و متناسب با نیازهای آنها را در محل کار فراهم می‌کند. او همچنین خاطرنشان کرد که دو سوم از زنان راحت نیستند که با مدیر خود در مورد مسائل مربوط به یائسگی صحبت کنند و تقریباً یک سوم زنان در مورد دلیل خود برای گرفتن مرخصی در این شرایط، دروغ می‌گویند.

کوته معتقد است که تأثیر علائم یائسگی رسیدگی‌نشده، می‌تواند علاوه بر خود شخص، برای محل کار و کارفرمایان به طور یکسان مضر باشد. کوته با تاکید بر اینکه حدود ۵ درصد از کل نیروی کار ممکن است صرفاً به دلیل عدم‌توجه کافی به نیازهای بهداشتی زنان دچار اختلال شود، می‌گوید: «از هر ۱۰ زن یک نفر کار خود را به دلیل علائم مدیریت‌نشده‌ی یائسگی ترک می‌کند.»

علاوه بر این، ۴۰ درصد از زنان شاغل گزارش می‌دهند که به دلیل نگرانی‌های بهداشتی یا مسئولیت‌های مراقبتی در شغل‌های خود دچار محرومیت شده و ۶۰ درصد احساس می‌کنند که مسائلی مانند قاعدگی، یائسگی و سلامت باروری می‌تواند بر پیشرفت شغلی آنها تأثیر منفی بگذارد.

کوته همچنین تأکید می‌کند: «ما تمام تلاش خود را می‌کنیم تا به زنان امکان دسترسی به انواع نقش‌ها و سازمان‌ها را بدهیم، زیرا فکر می‌کنیم موفقیت تنها در این است که آنها هیئت‌مدیره باشند. ما آنها را در C-suite [سطوح بالای شغلی] می‌خواهیم، آنها را در نقش‌های مربوط به STEM (علوم پایه) می‌خواهیم، آنها را در صنایع می‌خواهیم و توجهی به شرایط خاص آنها نمی‌کنیم. در نتیجه آنها به دنبال حل مسائل و دریافت کمک‌های مورد نیاز خود نیستند و احساس می‌کنند در هنگام مواجهه با یائسگی، تنها گزینه‌ای که دارند ترک نیروی کار است. این مسئله‌ای است که ما هنوز در آن ضعف داریم.»

خوشبختانه، کوته معتقد است که کارفرمایان رسیدگی به این مسائل را آغاز کرده‌اند. او به راه‌حل‌های موجود و در حال ظهور در برنامه‌هایی مانند درمان‌های هورمونی، طرح‌های حمایت از سلامت روان، مراقبت مجازی و برنامه‌های مدیریت استرس اشاره کرد. این منابع، همراه با تمرکز فزاینده بر ابتکارات جدید، به تغییر نگرش‌ها و حرکت آن‌ها به سمت باز بودن و درک بیشتر زنان کمک می‌کند.

او می‌گوید: « نکته‌ی مثبتی که به چشم می‌خورد، تلاش برای حذف انگ و رشد آموزش است.»

کوته تأکید می‌کند که این تلاش باید از بالا و سازمان‌های بزرگتر آغاز شود: «باید با‌ برنامه‌های اجرایی تحت رهبری رئیس‌جمهور آغاز کنیم و با به‌کارگیری ابزار و منابع مناسب، از جمله سیاست‌های انعطاف‌پذیر و گروه‌های حمایتی برای کسب اطلاعات بیشتر تلاش کنیم.»