عروسک‌ها؛ راویانی که از رنج، مبارزه آفریدند

اولین نمایشگاە عروسکی در سنه بە مناسبت روز جهانی عروسک، توسط نگین وکیلی با پرداختن به عروسک‌های ملل و کشورهای مختلف برگزار شد. این نمایشگاه به صورت خصوصی در آموزشگاه رویای رنگی با مدیریت نگین وکیلی از ١٨ تا ٢١ خرداد به اجرا درآمد.

سنیا مرادی

سنه- سری به دنیای کودکی می‌زنم، آنجا که عروسک‌ها، راویان داستانند. داستان کودکی من و شاید شما... داستان‌هایی که همیشه شاد نبوده بلکه آمیخته‌ای از وقایع تلخ و شیرین‌اند. تلخ مانند کودک همسری، اجبار به زایش و باروری پی در پی، دزدیدن کودکی از دخترانی که هنوز با جنسیتشان بیگانه‌اند و... دنبال عروسکی هستم که با آن کودکی‌ام را ملاقات کنم، از آنها که برایشان می‌نشستم و ساعت‌ها تکه پارچه‌هایی که از خیاطان سر کوچه می‌گرفتیم، را با کوک زدن به هم می‌چسپاندم اما در آخر لباس‌ها به تنشان تنگ بود. نگین وکیلی اما لباس‌ها را از سر و از سر، و باز هم از سر دوخته است، آنقدر که به تنشان بیاید، تا رنجشان را با پارچه‌های رنگی بپوشاند. رنج صاحبانشان را، رویاهای دختران کوچکی که اکنون در این نمایشگاه گرد آمده‌اند تا نشان دهند هنوز زنده‌اند، عروسکانی که روایتگر آن دخترانند. دخترانی که اکنون مادر بزرگانی هستند خیره به در، و شاید منتظر نوه‌ای عروسک بدست! و شاید هم زنانی خفته در خاک، که رنجشان در این نمایشگاه به جا مانده.

عروسک‌های نمایشگاه نگین عجیب‌اند، مگر می‌شود هم شادی بخش باشند و هم راویان رنج. نگین در این نمایشگاه نشان داد عروسک‌ها تنها موجودی ساخته شده از متریال‌های مختلف نیستند، بلکه بخشی از زندگی هر انسانی هستند، که با رفتن به نمایشگاه و دیدن آنها انگار قدم در دنیای کودکی خود می‌گذاری و برای چند دقیقه سفری به درون خود را آغاز می‌کنی.

نگین وکیلی سرپرست آموزشگاه رویای رنگی و صاحب امتیاز مجله کودک و نوجوان رنگ رویا است. او به دلیل علاقه‌ای که به عروسک‌ها داشته با سال‌ها جمع‌آوری عروسک‌ها از مکان‌ها و کشورهای مختلف توانسته کلکسیونی تهیه کند. این کلکسیون شامل عروسک‌هایی است کە نمادهای آیینی و فرهنگی و دارای روایات متعددی هستند. روایاتی که بیشتر مربوط به داستان و رنج مشترک زنان است.

نگین می‌گوید: «مادرم از کودکی برای من عروسک می‌ساخت، عروسک‌هایی با متریال‌های ساده از پارچه، چوب و چرم، و همین موجب شد من به عروسک‌ها علاقه‌مند شوم. عروسک‌هایی که در اینجا مشاهده می‌کنید از کودکی من و فامیل(دایی، خاله، عمه و حتی مادربزرگ) هستند که همه را جمع‌آوری کرده‌ام و به دلیل عشق به این موضوع به جمع‌آوری عروسک‌های آیینی از ملت‌ها و کشورهای دیگر نیز مشتاق شدم، که هر کدام پر از داستان و باورهای مختلف بودند.»

«عروسک در فارسی به معنای عروس کوچک و در کوردی نیز (بووکه‌ڵە) که باز به معنای عروس کوچک است، که نماد کودک همسری است و دختری که از کودکی به ازدواج درآمده، و مادر می‌دانسته که کودک هنوز دارای افکاری کودکانه است، یک عروسک در میان هدایای عروس قرار می‌داده، که وقتی همسر دختر در کنارش نیست، دختر با این عروسک خلوت کند.

بخشی از نمایشگاه این است و بخشی دیگر نیز حس و حال نوستالژیک دارد و کودکان دهه ۵۰ و ۶٠ اگر به اینجا بیایند برایشان تجدید خاطره می‌شود.»

وی با اشاه به چند عروسک شبیه به بقچه می‌گوید: «عروسک‌های بقچه‌ای مربوط به خراسان است و به علت اینکه عروس بعد از عروسی نمی‌توانست به راحتی در حضور خانواده همسر با آنها همسفره شود، مادر عروس برای او مقداری غذا در این بقچه‌ها قرار می‌داد که این غذا هرچیزی می‌توانست باشد. این عروسک توشه تغذیه عروس به حساب می‌آمد. بخش دیگر از عروسک‌ها نیز مربوط به کشور آفریقایی است که به دوران باروری برمی‌گردد و تاکید آن بر روی باروری است و به عروسک زایش معروف است و عروسک‌هایی هستند که یک بچه در بغل و یک بچه به دوش دارند.!»

بخشی دیگر از عروسک‌ها، عروسک‌های آیینی هستند و با اشاره به یکی از این عروسک‌ها به اسم (کترا گیشه) می‌گوید: «این عروسک‌ها در واقع با قاشق‌های چوبی درست شده و مربوط به گیلان است، که برای افزایش باران استفاده شده است. عروسک برنجی نیز به اسم (ورزا مشته) از مازندران وقتی زمین برنج را درو کرده‌اند با خوشه‌های برنج آن را درست کرده‌اند و در گوشه‌ای از خانه قرار داده‌اند. برای سپاس از روزی و برکت، که سال آینده زمین دارای محصول بیشتری باشد. و اولین دستچین برنج را به گاو ماده می‌داده‌اند تا شیر تازه و پر برکت داشته باشد.»

در میان عروسک‌ها عروسک شاماران نیز به چشم می‌خورد عروسکی که از افسانه‌های تاریخی کوردستان است و نگین در رابطه با آن می‌گوید: «شاماران زنی است که بدنش مار است و ریشه در کوردستان دارد و دارای روایاتی بسیار قدیمی است که دوست داشتم در کنار این کلکسیون که شامل عروسک‌های دیگر ملت‌ها است، در نمایشگاهم حضور داشته باشد.»

در پایان، می‌توان گفت آنچه در این نمایشگاه گرد آمده، نه صرفاً عروسک‌ها، که روایتی است از خلاقیت زنانی که در دل سنت و سکوت، شکل دیگری از مبارزه را آفریده‌اند؛ مبارزه‌ای نرم، بی‌صدا اما ماندگار. آن‌ها در مواجهه با تبعیض و تابو، ابزار تسلا و تداوم را خود خلق کرده‌اند، نه فقط برای زنده ماندن، بلکه برای حفظ و بازآفرینی خویشتن.

زنان و مادرانی که در ساختاری مردسالار، کودکی‌ نکرده مادر شدند، نه تنها خود را از یاد نبردند، بلکه حافظه‌ای از زیست خود به یادگار گذاشتند. حافظه‌ای زنانه، چندلایه و نسلی که امروز برای نوه‌ها و دختران آینده، نه تنها یادآور رنج، که الهام‌بخش نوشدن است.

در جهانی که بسیاری از زنان حتی مجال سوگواری برای کودک درونشان را نیافته‌اند، آنچه در این نمایشگاه می‌بینیم، نماد جایگزینی خلاقانه‌ای‌ست برای آنچه از ایشان دریغ شده بود.

شاید اکنون بتوان پرسید: زنانی که از دل رنج، روایت آفریدند و حافظه‌ای زنانه برای فردا ساختند، آیا خود را نجات دادند؟ یا ما را؟