ورزش یکی از راەها برای برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان است
سرور معتقد است کە هدف در جامعه سنتی و مرد سالار ایران و حکومت دیکتاتوری خانه نشین کردن زنان در همەی عرصههای جامعه است زیرا حضور زنان ورزشکار را نوعی تهدید برای مردان ورزشکار و به خطر انداختن و دیده نشدن آنها میدانند.
آگرین حسینی
دیواندرە - جامعه با تقسیم فعالیتهای ورزشی به ورزشهای زنانه یا مردانه بخشی از افراد را از انجام بسیاری از ورزشها به بهانەی زنانه یا مردانه بودن این فعالیتها منع میکند.
زنان نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل میدهند و علاوه بر آن به علت نقش مادری و همسری، شادی، نشاط و سلامتی روح و جسمشان بر کل جامعه تاثیر مثبت میگذارد. در اثر این تلاش پیگیر زنان در عرصه برابری جنسیتی و رفع تبعیض از زنان بود که جوامع پیشرفته کم کم به ناگزیر با ورزش زنان کنار آمدند. کسب این موفقیتها سالها طول کشید و با پشت کار، تلاش خستگی ناپذیر، تحمل تحقیرها و توهینها و سختیهایی حاصل شد که زنان در این عرصه به عنوان یکی از حوزههای نابرابری زنان متحمل شدهاند. زیرا جامعه مردسالار در آمیخته با سنتها و خرافاتی، که در بسیاری از موارد خود زنان هم در حفظ و جان سختی آن نقش داشتند، همیشه در پذیرش برابری زنان با مردان مقاومت کرده است و همچنان مقاومت می کند.
جامعه با تقسیم فعالیتهای ورزشی به ورزشهای زنانه یا مردانه بخشی از افراد را از انجام بسیاری از ورزشها به بهانەی زنانه یا مردانه بودن این فعالیتها منع میکند. این تقسیم مبتنی بر جنسیت تنها در ورزش اتفاق نمیافتد بلکه در همەی عرصههای زندگی وجود دارد و مرزهای بعضاً غیر قابل عبوری را در میان انسانها، فعالیتها و ارتباطات میان افراد ایجاد کرده است.
در این رابطه گفتوگویی داریم با یکی از زنان ورزشکار که از فارغ از جنسیت هر روز برای ورزش صبحگاهی به پارک میروند و فارغ از هر نوع نگاه جنسیتی با مردان هم سن و سال خودشان ورزش میکنند.
«سنگهای زیادی وجود دارد کە زنان ورزشکار را از حرکت باز دارد»
سرور.س میگوید: در جامعە سنتی کە ما در آن زندگی میکنیم همیشە ورزش برای زنان را فعالیت حرفەای نمیدانند تبعیض در همه زمینهها پر رنگ است به عنوان یک دختر ورزشکار معتقدم تبعیض جنسیتی در سطوح پایه و حرفهای ورزش رواج دارد. اما من ورزش را دوست دارم چون ورزش یکی از راەها برای برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان و دختران است، زنان ورزشکاری کە با هدف ورزش و آگاهی زنان دیگر برای توجە بە حقوق خود و جسم و روانشان در مسیر موفقیت جامعە حرکت میکنند اما سنگهای زیادی وجود دارد کە باعث میشود زنان را از حرکت باز دارد. حجاب اجباری،کم بودن امکانات ورزشی برای زنان و کم بودن درآمد. زنان ورزشکار آنقدر درآمد ندارند که بتوانند مانند مردان تمام وقت خود را به تمرینات ورزشی اختصاص دهند. علاوه بر مسئولیتهای بیشتر در خانه، بسیاری از ورزشکاران زن به دلیل دستمزد پایین ناچار به داشتن شغل دوم هستند.
«هدف در جامعه سنتی و مرد سالار ایران و حکومت دیکتاتوری خانه نشین کردن زنان در همه عرصههای جامعه است»
وی با اشارە بە اینکە در زمینە فوتسال هم فعالیت دارد میگوید: در پیروزیهای ما و قهرمانی تیم فوتسال در شهرهای دیگر و حتی مسابقات کشوری توجه رسانهها به دختران میتوانست عامل جذب حامی مالی برای تیمهای فوتسال زنان باشد و و زنان نوجوان و جوان بیشتری را به این ورزش بکشانند. اما هدف در جامعه سنتی و مرد سالار ایران و حکومت دیکتاتوری خانه نشین کردن زنان در همەی عرصههای جامعه است زیرا حضور زنان ورزشکار نوعی تهدید برای مردان ورزشکار و به خطر انداختن و دیده نشدن آنها است هرچند اینها دامنه فکری خودشان است حالا اکثر مردم چه زن و چه مرد دیدگاه جنسیتی خود را در ورزش حذف کردهاند اما مهم تزریق مکرر این افکار به جامعه است.
«سرمایهگذاری در ورزش زنان را نوعی لطف به زنان میدانند»
او در مورد نگرانیدر مورد آیندهی ورزش زنان، بهویژه در کشورهایی مانند ایران کە حالا بیشتر از هر زمان دیگری است، میگوید: کشورهایی که شمار مدیران زن در آن بسیار اندک است و تازه آنها هم مانند همکاران مردشان، ورزش و کسب درآمد از آن را جزئی از اولویتهای اصلیِ زنان نمیدانند و سرمایهگذاری در ورزش زنان را نوعی لطف به آنان میشمارند این فشارها در حالی بر زنان تحمیل میشود که ورزش یکی از معدود فضاهایی است که زنان میتوانند فارغ از کلیشههای رایج درباره «رفتار زنانه» قدرت بدنیشان را در فضایی رقابتی به کار بگیرند، به بهانه شرکت در اردو و مسابقه سفر بروند و به خاطر جنب و جوش و قوی بودنشان تشویق شوند.
کسب اعتماد به جسم و از دست دادن اعتماد به نفس
سرور در پایان سخنان خود تاکید میکند کە «دقیقا حالت زن در عرصه ورزش است که باعث روی آوردن زنان به ورزشهای ویژه خود میشود؛ در مقابل، افزایش میزان قابل توجه اعتماد به نفس است که زنان را برای ورود به روزشهای کاملا مردانه آماده میکند. سیمون دوبوار، در همین زمینه چنین می گوید: زن احساس میکند در مقایسه با امکانات فراهم شده برای مردان، با او همانند یک شخص عقب مانده رفتار میشود. چرا اجازه نمیدهید که زنان نیز شنا کنند، به قله کوهها صعود کنند. زنان هم باید خطر کنند و به فضا بروند و دست به ماجراجویی بزنند، تا در رویارویی با جهان، احساس غربت و تنهایی نکنند.»