وریشه مردای: «امید از پیروزی باارزشتر است»
"امید از پیروزی باارزشتر است"، جملهای از وریشه مرادی،فعال حقوق زنان، زندانی با حکم اعدام، که به زنان زندانی اوین منتقل شده و به نمادی از مقاومت و امید در برابر سختیها تبدیل گشته است.
مرکز خبر- یکی از زندانیانی که به تازگی از بند زنان زندان اوین آزاد شده است، به یاد میآورد که در یکی از ملاقاتها، جملهای از وریشه مرادی که زیر حکم اعدام قرار دارد شنید: «امید از پیروزی با ارزشتر است.» این جمله او را به فکر فرو برد که باید مقاومت زنان در زندان اوین را روایت کند؛ چرا که در میان رنجها و ظلمهای سیستم امنیتی، این زنان همچنان امید و مقاومت را در دل دارند.
زندان اوین، یکی از معروفترین زندانهای ایران، برای زنان به ویژه در بند زنان، فضایی است پر از تبعیضهای مضاعف. این بند تنها یک هواخوری کوچک دارد، دیوارهای آجری و نمایی محدود از تپههای خشک و مینگذاری شده اطراف زندان. با این وجود، زنان زندانی در این مکان به رغم تمام سختیها، به طرز شگفتانگیزی امیدوارند و برای حفظ انسانیت و ارزشهای خود تلاش میکنند.
روایتهایی از زندگی روزمره این زنان، که از طریق منابع معتبر به دست بیبیسی رسیده است، نشان میدهد که آنها در شرایط سخت زندان چگونه امید خود را حفظ میکنند. برخی از این زنان با انجام کارهایی همچون سر نکردن حجاب اجباری، آوازخوانی و نقاشی، تلاش میکنند فضای بیروح زندان را زنده نگه دارند. علاوه بر این، بسیاری از آنها به اجرای تحصن و اعتراضهای مسالمتآمیز در برابر اعدامها و ظلمها پرداختهاند.
نسیم غلامی سیمیاری؛ رپ زیر شکنجه
نسیم غلامی سیمیاری، یکی از زنان زندانی که در جریان اعتراضات خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی بازداشت شد، در شرایطی سخت و در زیر شکنجههای شدید توانسته بود امید خود را حفظ کند. او چهار ماه در سلول انفرادی با خطر اعدام روبهرو بود، اما موسیقی رپ و زمزمه ترانههای مورد علاقهاش به او نیرو میبخشید. به گفته یکی از همبندیهایش، نسیم همیشه در لحظات سخت زندان، با خود میگفت: «قبل از خواب به خودم میگم، کابوسهاتو تبدیل کن به خوشترین رویاها. تو با رویاهات زندهای.» نسیم برای کاهش اضطراب خود، رپ میخواند و ترانههای رپرهایی چون توپاک شکور را در ذهنش مرور میکرد. او با این کار، در شرایط شکنجه و بازجویی، جان خود را زنده نگه میداشت.
رضوانه خانبیگی؛ امید در میان سختیها
رضوانه خانبیگی، فعال مدنی که در زندان اوین به سر میبرد، در حالی که چندین بار به دلیل فعالیتهای مدنیاش زندانی شده بود، در شرایطی دشوار متوجه شد که باردار است. او در نامهای به فرزند خود که هنوز متولد نشده بود، نوشته بود: «گفتند دختری، اشکم سرازیر شد. قراره من و تو با هم تو زندان بزرگ بشیم. ولی خیلی غمگینم آخه چرا باید توی قفس بزرگ بشی؟!» این مادر زندانی که در شرایط سخت زندان و بدون دسترسی به درمان مناسب، بارداری خود را سپری میکرد، با صدای امیدبخش خود برای فرزندش، آهنگهای باران و پرندگان را پخش میکرد و سعی داشت با این کار به فرزند خود امید بدهد.
ویدا ربانی؛ نقاشی در زندان
ویدا ربانی، روزنامهنگار و فعال مدنی که به دلیل فعالیتهای روزنامهنگاری در زندان اوین به سر میبرد، در حالی که به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی» محکوم شده بود، به روش خود در زندان امید و زندگی را به تصویر میکشد. او در زندان نقاشی میکشید و با این کار، به زندانیان دیگر کمک میکرد تا در دنیای تاریک زندان، کمی رنگ و زندگی ببینند. یکی از نقاشیهای او طرح پخشان عزیزی و وریشه مرادی است، دو زندانی کورد که زیر حکم اعداماند. با این هدف که «حکمشان متوقف شود.» از دیگر نقاشی او تصویری از راهپله کثیف و دودگرفته بود که او آن را به رنگ اقیانوس کشید، و نشان داد که حتی در سختترین شرایط، میتوان به آزادی و زندگی امیدوار بود.
اعتراض به اعدام؛ نه به مرگ
یکی از مهمترین فعالیتهای زنان زندانی در اوین، اعتراض به حکمهای اعدام است. آنها با هر وسیلهای که در دست دارند، از جمله تحصن، اعتصاب غذا و نوشتن نامه، به محکومیت و مخالفت با اعدامها میپردازند. زنان زندانی در اوین، در اعتراض به حکم اعدام پخشان عزیزی، طناب دار را در حیاط زندان به آتش کشیدند و شعارهای، همصدا و همپیمان، تا لغو حکم اعدام، ایستادهایم تا پایان، حکومت اعدامی نابود باید گردد، نه به اعدام؛ مرگ بر حکومت اعدامی، مرگ بر دیکتاتور، ژن، ژیان، آزادی، جمهوری اعدامی یک خواب خوش ندارد، نه تنبیه، نه سرکوب، نه اعدام دیگر اثر ندارد، این آخرین پیامه، اعدامی کنی قیامه…» در مخالفت با اعدامها سر دادند. زنان زندانی در اوین با این اقدامات، نشان میدهند که حتی در سختترین شرایط زندان، همچنان ایستادهاند و برای لغو حکم اعدام و آزادی تلاش میکنند.
زندگی ادامه دارد؛ در کنار دیوارهای زندان
زنان زندانی در اوین، باوجود تمام سختیها و تهدیدات، همچنان زندگی خود را ادامه میدهند. آنها به سرود خواندن، کتابخوانی، پخت شیرینی تا بحث و اختلاف عقیده، اعتراض به اعدام، تحصن و سرکوب ادامه میدهند و از هر فرصتی برای حفظ امید خود استفاده میکنند.
نتیجهگیری
زنانی که در زندان اوین به سر میبرند، با وجود شرایط سخت و تهدیدهای متعدد، همچنان به مبارزه ادامه میدهند و از هیچ فرصتی برای حفظ امید و مقاومت دریغ نمیکنند. روایتهای آنها از داخل زندان، به ما یادآوری میکند که در میان سختیها و ظلمها، امید و زندگی همچنان ارزشمندترین چیزها هستند.