رئیس اورژانس اجتماعی: ٧٢ درصد کودکان کار، پسر و ٢٨ درصد دختر هستند
محسن کرمانی، رئیس اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی کشور، با اشاره به ۶۰ درصد کودکان کار ایرانی و ۴۰ درصد اتباع خارجی هستند، اعلام کرد که ۷۲ درصد از این کودکان پسر و ۲۸ درصد دختر هستند. به گفته او، ممکن است این آمارها شامل تمامی کودکان کار ایران نباشد.

مرکز خبر- روز دوشنبه ١۶ تیرماه، در حالی که بیش از ۱۲ هزار کودک کار در سال جاری در مراکز سازمان بهزیستی شناسایی شدهاند، رئیس اورژانس اجتماعی ایران اعلام کرد که ۷۲ درصد این کودکان پسر و ۲۸ درصد دختر هستند. محسن کرمانی با اشاره به سهم بالای اتباع خارجی در برخی استانها، فقر و اعتیاد والدین را از مهمترین دلایل اشتغال کودکان به کار دانست و بر لزوم توانمندسازی خانوادهها بهجای نگهداری طولانیمدت کودکان در مراکز تاکید کرد.
محسن کرمانی در گفتوگو با خبرگزاریهای داخلی ایران، اعلام کرد که بر اساس آمار ثبتشده در سال ۱۴۰۳، مجموعاً ۱۲ هزار و ۶۶۳ پرونده کودک کار در سراسر ایران به ثبت رسیده که ۶۰ درصد آنها ایرانی و ۴۰ درصد اتباع خارجی هستند. وی با اشاره به پراکندگی جغرافیایی کودکان کار افزود: در استانهایی مانند ایلام، کرماشان و خوزستان بیشتر کودکان کار ایرانی هستند، در حالی که در تهران و کرمان، سهم بالایی از این کودکان را اتباع خارجی تشکیل میدهند.
رئیس اورژانس اجتماعی همچنین به آمار زبالهگردی در میان کودکان کار اشاره کرد و گفت: «بر اساس دادههای موجود، حدود ۱۵ درصد از کودکان کاری که در مراکز ما پرونده دارند، به کار زبالهگردی اشتغال دارند.»
دلایل اصلی کار کودکان: فقر و اعتیاد والدین
محسن کرمانی درباره دلایل رویآوردن کودکان به کار نیز گفت: «حدود ۷۶ درصد از پروندهها نشان میدهد که فقر مالی و اعتیاد والدین مهمترین دلایل ورود کودکان به بازار کار است.»
وی تأکید کرد که سیاست فعلی سازمان بهزیستی تمرکز بر توانمندسازی خانوادهها بهجای نگهداری بلندمدت کودکان در مراکز است. «رویکرد ما بازگشت سریعتر کودک به خانواده و ارائه خدمات از طریق مراکز روزانه است. توانمندسازی در بستر خانواده موجب ماندگاری و اثربخشی بیشتر حمایتها خواهد شد.»
هشدار درباره آمارهای ناقص
محسن کرمانی با تأکید بر اینکه آمارهای سازمان بهزیستی تنها مربوط به کودکان شناساییشده است، گفت: «ممکن است بخشی از کودکان کار در مراکز دیگر از جمله مراکز وابسته به شهرداریها خدمات دریافت کنند یا هنوز شناسایی نشده باشند. بنابراین، آمار موجود نمیتواند بهطور کامل بازتابدهنده وضعیت واقعی کودکان کار در ایران باشد.»
رشد بیوقفه آمار کودکان کار در ایران، بهویژه در کلانشهرها، به یک بحران اجتماعی ساختاری تبدیل شده است که نهتنها آینده نسلهای بعدی را تهدید میکند، بلکه نشانهای آشکار از ناتوانی نظامهای حمایتی در مهار فقر، اعتیاد، و آسیبهای خانوادگی است.
آمار ارائهشده از سوی رئیس اورژانس اجتماعی بهزیستی مبنی بر شناسایی بیش از ۱۲ هزار کودک کار در سال جاری، تنها بخش کوچکی از واقعیت پنهان این پدیده را نمایان میسازد. واقعیت این است که بسیاری از این کودکان هنوز در حاشیههای بینشان شهرها، کار میکنند، زندگی میکنند و بزرگ میشوند، بدون آنکه هیچ رد پایی در نهادهای حمایتی داشته باشند.
در شرایطی که ۷۲ درصد این کودکان پسر و ۲۸ درصد دختر هستند و ۱۵ درصد آنها در مشاغل بسیار پرخطر مانند زبالهگردی فعالاند، باید پرسید که ساختارهای موجود برای جلوگیری از بازتولید این فاجعه چه عملکردی داشتهاند؟ تکرار سیاستهایی مانند بازگرداندن کودکان به خانواده، در حالی که خانواده خود بستر اصلی بحران است، نهتنها کارآمد نبوده بلکه به چرخه بازگشت مداوم کودکان به خیابان منجر شده است.
افزون بر این، نسبت بالای کودکان کار اتباع خارجی (۴۰ درصد)، نشان میدهد که سیاستگذاریهای ناپایدار در قبال مهاجران، شرایط را برای کودکان آنها به مراتب دشوارتر کرده است؛ کودکانی که اغلب نه از آموزش برخوردارند، نه از بیمه درمانی، و نه از حمایت قانونی.
عواقب این پدیده نه صرفاً اخلاقی و انسانی، بلکه اقتصادی و امنیتی نیز هست. کودکانی که امروز از تحصیل بازمیمانند، فردا به نیروی کار ارزان، غیرمولد و آسیبپذیری بدل میشوند که نه تنها توانایی مشارکت در رشد اقتصادی ندارند، بلکه به چرخههای جرم، اعتیاد و بیثباتی اجتماعی وارد خواهند شد. هر کودک کاری که امروز از مدرسه بازمیماند، هزینهای بلندمدت برای آینده جامعه خواهد بود.