خشکی قریبالوقوع دریاچه ارومیه؛ نماد بیتدبیری در مدیریت زیستمحیطی ایران
دریاچه ارومیه، در آستانه خشکشدن کامل قرار گرفته است؛ وضعیتی بحرانی که نتیجه سالها بیبرنامگی، سوءمدیریت، و بیتوجهی مسئولان به هشدارهای کارشناسان زیستمحیطی است و اکنون پیامدهای انسانی، اقتصادی و زیستمحیطی گستردهای را به دنبال خواهد داشت.

مرکز خبر- دکتر منصور سهرابی، اگرواکولوژیست و متخصص بومشناسی، با انتشار تصویری از وضعیت کنونی دریاچه ارومیه در تاریخ ۵ تیرماه ۱۴۰۴، از بحرانیترین وضعیت زیستمحیطی این پهنه آبی در تاریخ معاصر ایران خبر داد. او هشدار داد که با توجه به روند فعلی کاهش سطح آب و شواهد علمی موجود، احتمال خشکشدن کامل دریاچه تا پایان تابستان سال جاری بسیار بالا و تقریباً قطعی است.
دکتر منصور سهرابی، اگرواکولوژیست، متخصص بومشناسی و محیط زیست، ضمن انتشار تصویری از بستر خشک دریاچه ارومیه نوشت: «تصویر ثبتشده از دریاچه ارومیه در تاریخ ۱۴۰۴/۰۴/۰۵ بیانگر یکی از بحرانیترین و بیسابقهترین وضعیتهای زیستمحیطی در تاریخ معاصر این پهنه آبی است. بر اساس شواهد علمی موجود و روند فعلی کاهش سطح آب، احتمال خشکشدن کامل دریاچه تا شهریورماه سال جاری بسیار بالا و تقریباً قطعی به نظر میرسد. ایکاش بهجای سرمایهگذاری سنگین و کمثمر در پروژههای هستهای و موشکی که بازدارندگی مؤثری نیز در پی نداشتهاند تمرکز بر مدیریت پایدار منابع طبیعی و حفاظت از زیستبومهای ارزشمند داخلی در دستور کار قرار میگرفت. تداوم چنین رویکردی، نهتنها از اتلاف میلیاردها دلار سرمایه ملی جلوگیری میکرد، بلکه مانع نابودی دهها تالاب و منابع حیاتی آب کشور نیز میشد.»
دریاچه ارومیه، که زمانی یکی از بزرگترین دریاچههای شور خاورمیانه بود، اکنون در آستانه نابودی کامل قرار دارد. منصور سهرابی با انتقاد شدید از اولویتهای غلط در سیاستگذاری کلان کشور، نوشت: «ایکاش بهجای سرمایهگذاریهای پرهزینه و بیثمر در پروژههای هستهای و موشکی، تمرکز بر مدیریت پایدار منابع طبیعی و حفاظت از زیستبومهای ارزشمند داخلی در دستور کار قرار میگرفت.»
کارشناسان سالهاست نسبت به آینده این دریاچه هشدار دادهاند، اما در عمل هیچ برنامه جامع، علمی و مداومی برای احیای آن اجرا نشده است. طرحهای نیمهکاره، تصمیمگیریهای مقطعی، نبود اراده سیاسی و سوءمدیریت ساختاری از دلایل اصلی خشکی دریاچه عنوان میشود. در سالهای اخیر، تغییر اقلیم، کاهش بارندگی، حفر بیرویه چاههای آب، و احداث سدهای متعدد بر روی رودخانههای منتهی به دریاچه، به وخامت اوضاع دامن زدهاند.
خشکی دریاچه ارومیه نهتنها یک فاجعه زیستمحیطی، بلکه تهدیدی جدی برای سلامت و معیشت میلیونها نفر در منطقه است. طوفانهای نمک، نابودی زمینهای کشاورزی، افزایش بیماریهای تنفسی و مهاجرت اجباری از جمله تبعات جبرانناپذیر آن خواهد بود.
کارشناسان زیست محیطی بر این باورند که بیکفایتی مسئولان در تدوین و اجرای برنامههای احیا، همراه با نبود شفافیت و پاسخگویی، مسیر نابودی دریاچه را هموار کرده است. امروز، دریاچه ارومیه نهتنها قربانی بحران آب، بلکه قربانی اولویتهای نادرست و بیتوجهی سیستماتیک به محیط زیست در سیاستگذاریهای کلان ایران است.