جمعیت انقلابی زنان افغانستان: برافراشته باد درفش مبارزه زنان افغانستان علیه فاشیزم طالبان

جمعیت انقلابی زنان افغانستان (راوا) به مناسبت نخستین سالگرد بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان با صدور بیانیه‌ای آن را نقشه‌ی طراحی شده توسط آمریکا و دیگر اشغالگران ناتو دانسته و اعلام کردند که قربانیان اصلی این نقشه و برنامه‌ی طراحی شده فقط زنان هستند.

مرکز خبر- به گزارش خبرگزاری زن، امروز یکشنبه ٢٣ مردادماه (١۴ اوت)، جمعیت انقلابی زنان افغانستان (راوا) به مناسبت نخستین سالگرد بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد: به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان برنامه‌ی از پیش طراحی شده‌ی آمریکا و دیگر کشورهای داعیه‌ی حقوق بشر و دموکراسی بوده و نخستین قربانیان اصلی این نقشه و برنامه زنان بودند که طالبان با محروم ساختن آنان از حق تحصیل، کار و آزادی سعی دارند زنان را در تمامی عرصه‌های زندگی تحت فشارهای خرد کننده و ضد انسانی قرار دهند.

جمعیت انقلابی زنان افغانستان همچنین در این بیانیه ضمن تاکید بر ایجاد تشکل مستقل، بسیج و آگاهی زنان برای برقراری آزادی، دموکراسی، سکولاریزم و عدالت اجتماعی افزود: برای رسیدن به این آزادی‌ها باید زنان معامله‌گر، تسلیم پذیر و سازش‌کار را باید از صفوف خود دور کنیم.

 

متن کامل بیانیه‌ی جمعیت انقلابی زنان افغانستان به شرح زیر است:

از نصب دوباره‌ی گرگان طالبی بر ارگ کابل یک سال گذشت، همان‌گونه که قابل پیشبینی بود زنان و دختران نخستین قربانیان این وحوش جانی بودند. زنان در تمامی عرصه‌های زندگی تحت فشارهای خردکننده و ضدانسانی قرار گرفتند، اما نشان دادند که دیگر هیچ نیرویی قادر نیست با تحمیل افکار ارتجاعی، آنان را در کنج خانه اسیر گرداند. زنان افغانستان با برافراشتن پرچم مبارزه علیه طالبان، دور تازه‌ای از پیکار آزادی‌خواهانه و عدالت‌طلبانه را به نام خویش رقم زدند، از روزهای نخست ورود ددمنشان طالبی بپاخاسته و بی‌هراس از تفنگ و شلاق، دست به اعتراضات شجاعانه زدند. سرکوب، تهدید و تحقیر شدند اما همچنان می‌رزمند.

حکومت انگیزیسیونی این قاتلان، به حدی عصرحجری، منفور و جنایت‌کار است که تا حال هیچ کشوری حتی حامیان و ولی‌نعمتانی که قلاده‌شان را به دست دارند، از شرم زمانه آنرا به رسمیت نشناخته‌اند. این در حالی‌ست که طالبان با قیافه‌گیری و فریب، بسیار کوشیده‌اند تا خوددار عمل کرده و هشدار می‌دهند که هنوز حدود شرعی را در افغانستان جاری نساخته‌اند.

امپریالیزم آمریکا ظاهراً مدعی است که از سقوط کابل و فرار غنی غافلگیر شد، اما واقعیت این است که برنامه‌ی تحویل‌دهی قدرت به طالبان از همان ابتدای آزادی رهبران طالب از گوانتانامو و بگرام، حذف تروریستان و جنایت‌کاران جنگی از لیست سیاه ملل متحد، ایجاد دفتر در دوحه، راه‌اندازی مذاکرات چندین‌جانبه تحت نظر میهن‌فروشی چون خلیل‌زاد، امضای معاهده‌ی ننگین با ددمنشان، رهایی پنج‌هزار زندانی و بالاخره سپردن دودسته قدرت و تجهیزات نظامی ۸۵ میلیارد دلاری ساخت آمریکا، همه طبق نقشه پیش رفت. آمریکا و ناتو طی بیست سال تجاوز بر این سرزمین، طالب را منحیث نیروی ذخیره حفظ نموده و با بازی موش و گربه در خفا به تقویت آن پرداختند. طالبان نیز طی این همه سال‌ها با جنایت و انتحار و انفجار مردم بی‌گناه و غیرنظامی افغان را هدف قرار دادند نه اشغال‌گران آمریکایی و ناتویی را.

دستان پرخون امپریالیزم آمریکا و متحدین در ایجاد و حمایت از باندهای خون‌خوار طالب، داعش، القاعده، جهادی و غیره به هیچکس پنهان نیست. آمریکا نمی‌تواند با حذف یکی دو مهره سوخته و یا احتمالاً سرکشاش، خود را میدان‌دار مبارزه با تروریزم وانمود سازد. چنانچه قتل الظواهری در کابل بیشتر کمپاین تبلیغاتی برای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می‌باشد تا ریشه‌کن کردن باندهای قاتل و تروریست. سی‌آی‌ای، ام‌آی۶، موساد و سایر متحدین این دستگاه‌های مخوف، لحظه‌ای از آموزش، تمویل، تجهیز و تبلیغ این دست‌پروردگان منطقه‌ای خود غافل نمانده‌اند. علاوتاً از چهل سال بدین‌سو دولت‌های پاکستان و ایران و ترکیه و عربستان در پرورش این غده‌ی سرطانی حمایت و همکاری کرده‌اند. سال‌ها زیربال گرفتن خائنان جنایت‌پیشه‌ی جهادی و ۳۰هزار مدرسه‌ی دینی در پاکستان، نمونه‌ی بارزی از تروریست‌نوازی آی‌اس‌آی است که مخارج آن توسط منابع آمریکایی و متحدین تأمین می‌گردد.

آمریکا برای حفظ منافع خود و رقابت با چین و روسیه هنوز هم از افغانستان دست‌بردار نیست. اگر در ظاهر طالب را تحریم کرده و به رسمیت نمی‌شناسد اما با پمپ دلار به بهانه‌های مختلف، از فروپاشی آن جلو می‌گیرد. این باداران با حیله‌ی ایجاد حکومت به‌اصطلاح «همه‌شمول»، تلاش دارند تا چند تن از جاسوسان کارکشته‌ی خود را نیز در دم و دستگاه امارت طالبی جابه‌جا سازند. ضمناً آمریکا فعالانه داعش را در منطقه تقویت می‌نماید. چنان‌چه به قول رسانه‌ها طی یک سال گذشته سربازگیری داعش سه برابر گردیده است. انتقال جنگجویان این گروه از سوریه به وزیرستان و سپس به شرق افغانستان، آشکار می‌سازد که داعش انتخاب بعدی برای ایجاد آشوب در منطقه و تحت فشار قراردادن چین و روسیه است که بازهم بار دهشت‌شان را مردم ما متحمل می‌گردند.

طالبان در نخستین روز غصب قدرت با محروم ساختن زنان از حق تحصیل، کار و آزادی، آنان را از ادارات مختلف دولتی و خصوصی، دفاتر، مکاتب، رسانه‌ها و مطبوعات حذف کردند. تردد زنان بدون محرم را محدود و حجاب را اجباری اعلام نمودند. کشور را در فقر و بیکاری و فروپاشی اقتصادی غرق ساختند. با وجود اعلان دروغین عفو عمومی، صدها تن از نیروی نظامی و ملکی دولت پیشین را هر روز از دم تیغ کشیدند. آزادی‌های فردی و موسیقی و علم و هنر را حرام خواندند. حملات خونین علیه اتنیک‌های قومی و مذهبی فزونی گرفت. خلاف ادعاهایشان وضع امنیت نه تنها بهبود نیافته که هر روز در انفجار و انتحار و راهزنی، ده‌ها هموطن ما هست و بودشان را می‌بازند. با ورود نحس این بنیادگرایان تبه‌کار، جوانان مستعد وطن به صورت بی‌سابقه‌ای وادار به فرار گشته‌اند؛ و ده‌ها فاجعه پی فاجعه دامن‌گیر مردم ما گردیده است.

ملت ما با قبول تمام این ملالت‌ها هنوز امید خود را به آینده و سقوط محتوم این نیروی وحشی و مزدور بیگانه از دست نداده و توجه دارند که:

اختلاف بین جناح‌های امارت‌طلب و خلافت‌طلب روز تا روز تشدید می‌گردد. با آن‌که طالبان با وهابی و سلفی و داعش سر در یک آخور دارند ولی تضادهای خونینی میان‌شان جاری‌است. ناکارآیی و بی ارادگی در تأمین حداقل زمینه‌ی کار و امنیت کارد را به استخوان می‌رساند. جهان و در کنارش مردم افغانستان حرکت رو به جلو دارند اما این نیروی ارتجاعی به صورت موحشی کشور را به عقب برمی‌گرداند. فساد در رهبری طالبان رخنه کرده و اکثریت آنان به رشوه‌گیری و ثروت‌اندوزی مشغول‌اند. پاکستان به عنوان پدروکیل طالبان غرق در بحران اقتصادی و سیاسی است و دولت مستبد ایران هم که بخشی از طالب را در دست دارد با نارضایتی و اعتراضات مردمی شدید مواجه بوده و از پایان یافتن عمر ننگین‌اش چیزی نمانده است. آمریکا به عنوان قیم طالبان خود را بیشتر درگیر حمایت از نازی‌های اوکراین و تحریک تایوان علیه چین می‌سازد که این آشوب‌ها جهان را از یک‌قطبی به طرف چندقطبی شدن می‌کشاند. گذشته از این‌ها، در قرن ۲۱، یک نیروی عصرحجری نمی‌تواند به سادگی ملتی را از پیشرفت و دانش و علم و انسانیت باز نگه‌داشته و به قهقهرا بکشاند.

لاشخوران مرد و زن جهادی و تکنوکرات‌ها و روشن‌فکران سازشکار و وطن‌فروش که با سرانگشت سی‌آی‌ای و آی‌اس‌آی و واواک مطرح شده و سال‌ها از دلار و امکانات مست بودند، بدون هیچ خجالتی در کمین نشسته‌اند تا بهشت از دست‌ رفته‌ی خود را باز یابند. «مقاومت»ها و «جبهه»سازی‌های احمد مسعود، صالح، عطا، دوستم، رحمانی، نبیل، محقق، سمیع سادات، ضیا مسعود، قانونی و... زیر نام‌های مختلف، نمایشات مسخره‌ای هستند برای کسب سهم در قدرت و وجهه‌ی از دست‌ رفته‌ی فاسدان فراری. مردم ما لحظه‌ا‌‌ی به فکر بازگشت حاکمیت مافیایی این چپاولگران دوران «جمهوریت» گندیده نیستند که زمینه‌ساز اصلی رشد ویروس طالبی نیز به شمار می‌روند. به همین منوال مأموریت جاسوسان بی‌مقدار تجزیه‌طلب و قوم‌پرست، فقط لقمه لقمه ساختن افغانستان برای بهتر بلعیده شدن است و بس.

«جمعیت انقلابی زنان افغانستان» (راوا) همیشه تأکید داشته است که اهدای «حقوق» و «آزادی» زن از طرف متجاوزان آمریکایی قلابی بود و ما در مبارزه علیه هر نوع بنیادگرایی و باداران خارجیشان هیچ انتخاب دیگری نداریم جز ایجاد تشکل مستقل، بسیج و آگاهی تعداد هر چه وسیع‌تر و طرد زنان معامله‌گر، تسلیم‌طلب و سازشکار از صفوف خویش. نیروهای پیشرو و مترقی باید بدون هیچ چشم‌داشتی، برای مبارزه و خیزش هم‌صدا و همگام در راه برقراری آزادی، دموکراسی، سکیولریزم و عدالت اجتماعی، از هیچ تلاشی دریغ نورزند.

ما به این پیکار عظیم و پتانسیل نهفته در وجود زنان افغان ایمان کامل داشته و دست هر نیرو و فرد عدالت‌خواه را در این رزم سرنوشت‌ساز برای افغانستان و مردم‌اش، به گرمی می‌فشاریم تا درفش خود علیه فاشیزم طالبی و جهادی را برافراشته نگهداریم!