داستان زنانی که در نگارش قانون اساسی هند نقش داشتند.

از ۲۹۹ عضو مجلس مؤسسان هند، تنها ۱۵ نفر زن بودند؛ برخی همچون ساروجینی نایدو و ویجایا لاکشمی پاندیت شناخته‌شده و برخی نماینده پیشینه‌های گوناگون بودند.

در روز قانون اساسی هند (۲۶ نوامبر)، رئیس‌جمهور دروپادی مورمو نقش زنان مجلس مؤسسان هند را یادآور شد، نهادی که وظیفه‌ی تدوین قانون اساسی هند مستقل را بر عهده داشت.
این هیئت ۲۹۹ عضوی دارای ۱۵ عضو زن بود (که دو نفر از آنها بعداً استعفا دادند)، از جمله چهره‌های برجسته‌ای مانند ساروجینی نایدو، سوچتا کریپالانی و ویجایا لاکشمی پاندیت. اما زنان کمتر شناخته‌شده‌ای از مناطق مختلف کشور نیز در این میان حضور داشتند که در بحث‌های جنسیتی، طبقه‌ای و رزرواسیون شرکت می‌کردند. در این گزارش یاد پنج نفر از آنها را گرامی می‌داریم.


۱- آمو سوامیناتان (۱۸۹۴-۱۹۷۸)
در کتاب زندگی و زمانه‌ی زنان مجلس مؤسسان هند، آنجلیکا آریبام و آکاش ساتیوالی نوشتند که سوامیناتان اهل پالاکاد، کرالا بود. او در نوجوانی با سوباراما سوامیناتان که بسیار از خودش مسن‌تر بود ازدواج کرد. با این حال، پیش از ازدواج چند «شرط» نیز  تعیین کرد، از جمله اینکه هیچوقت از او نپرسند «چه ساعتی به خانه می‌رسد.»

- در میان چهار فرزند او، کاپیتان لاکشمی ساگال بعدها به ارتش ملی هند پیوست. سوامیناتان به سیاست علاقه‌مند شد و پس از دیدن مرگ پدرش و دیدن شرایط مادرش، به شدت با قوانین تحمیل‌شده بر زنان بیوه، مانند تراشیدن سر و کنار گذاشتن جواهرات، ابراز مخالفت کرد.
او با یک برگه‌ی کنگره در انتخابات شرکت کرده و در مجلس مؤسسان، در مورد لایحه‌ی قانون هندو و برابری جنسیتی صحبت کرد، اگرچه کتاب می‌گوید: «وقتی او اشاره کرد که این لایحه بیشتر بر زنان کشور تأثیر می‌گذارد تا مردان، مجلس مردانه از خنده منفجر شد». پس از استقلال، او به عنوان نماینده‌ی دیندیگول در تامیل نادو انتخاب شد و بعدها به عنوان سفیر حسن نیت هند در کشورهایی مانند روسیه، چین و ایالات متحده خدمت کرد.
۲-آنی ماسکارنه (۱۹۰۲ - ۱۹۶۳) 
او در تاوانکور در یک خانواده‌ی مسیحی لاتین به دنیا آمد که جزو پایین‌ترین طبقات اجتماعی سیستم کاست محسوب می‌شد. درخشش تحصیلی او را به تحصیل و تدریس حقوق سوق داد. خاندان سلطنتی تراوانکور بعدها اصلاحاتی را علیه محدودیت‌های کاست و آموزش زنان در آن دوره به راه انداختند.
تحولات سیاسی در تاوانکور او را به سمت فعالیت سوق داد. حق رای در قوه‌ی مقننه برای زنان محدود بود، به استثنای ژاواس‌ها، مسیحیان و مسلمانان. این گروه‌ها با هم کنگره‌ی مشترک سیاسی All Travancore را تشکیل دادند و او نیز به این کنگره پیوست.
ماسکارنه همچنین بخشی از کنگره‌ی ایالتی تاوانکور شد و از دولت مبتنی بر حق رای بزرگسالان جهانی حمایت کرد. همزمان با فعالیت‌هایش، خانه‌اش توسط مخالفان سنگ‌باران شد و مزاحمان در خانه‌اش به او حمله کردند، اما او به عقایدش پشت نکرد.
او بعداً به عنوان بخشی از مجلس مؤسسان به کنگره پیوست، در روزهای اولیه‌ی جمهوری در مورد نیاز به یک مرکز قوی صحبت کرد و همزمان بر خودمختاری دولت‌های محلی تأکید کرد. سرانجام در بحبوحه‌ی جناح‌گرایی ایالتی، از کنگره استعفا داد و در سال ۱۹۵۲ به عنوان یک کاندیدای مستقل به رقابت پرداخت و پیروز شد.

۳- (۲۰۰۱ - ۱۹۰۹) بیگم قدسیه اعزاز رسول
پدر قدسیه یک سیاستمدار ماهر بود که ریشه در خانواده سلطنتی پنجاب داشت. پیشینه‌ی ممتاز او را به مسیر تحصیل رسمی سوق داد که در آن زمان کمتر دختری می‌توانست دنبال کند. در آن زمان برای تحصیل دختران مخالفت‌های بسیاری وجود داشت و علما علیه مدرسه‌های صومعه و مسجد فتوا صادر کرده بودند.

- بیگم قدسیه اعیاز رسول پس از ازدواج با نواب اعزاز رسول، تصمیم گرفت سیاست را دنبال کند، تصمیمی که همسرش نیز بعداً به آن پیوست. هر دوی آنها تصمیم گرفتند در سال ۱۹۳۶ به سیاست بپیوندند و در انتخابات شرکت کنند. با وجود اینکه گروه‌های محافظه‌کار از نامزدی او انتقاد می‌کردند، در نهایت موفق شد از یک کرسی غیر رزرو پیروز بیرون بیاید. قدسیه به مسلمانان پیوست و برای اهداف مرتبط با زنان مبارزه کرد. او همچنین از معدود اعضایی بود که با انتخاب‌ نامزدهای جداگانه بر اساس مذهب مخالف بود. او نیز سرانجام به کنگره پیوست. پس از استقلال، در سال ۱۹۵۲ به عضویت راجیا سبها از اوتار پرادش انتخاب شد و بعداً به ترویج هاکی زنان کمک کرد.
۴- داکشایانی والایودان (۱۹۱۲- ۱۹۷۸)

 او زنی بود که چندین اولین را در هند رقم زد. اولین زن دالیتی بود که در رشته‌ی علوم در کوچین (کوچی فعلی) فارغ‌التحصیل شد و همچنین اولین زن دالیت در شورای قانونگذاری کوچین بود.

او از جامعه‌ی پولایا بود که در هند «برده» به حساب می‌آمدند، در زمان تولدش ادعاهایی علیه قوانین ظالمانه‌ی مبتنی بر کاست مطرح شد. و حتی در بزرگسالی تصمیم او برای رفتن به کالج منجر به «غوغا» شد، زیرا مردم نگاه از بالا به پایینی به او داشتند. 
او حتی در کالج نیز با تبعیض روبرو شد. 
استادان طبقات اجتماعی بالا از پذیرفتن آزمایشات عملی او خودداری می‌کردند.
پس از کار به عنوان معلم، او با یک مددکار اجتماعی در سواگرام آشرام ازدواج کرد. در این کتاب آمده است: «عروسی آنها توسط یک فرد مبتلا به جذام در حضور [مهاتما] گاندی و کاستوربا برگزار شد». داکشایانی بعداً نامزدی خود را برای شورای قانونگذاری کوچین ثبت کرد. در سال ۱۹۴۶، او در سن ۳۴ سالگی برای مجلس مؤسسان انتخاب شد. در آنجا، او با امبدکار در مورد نیاز به انتخاب نامزدهای جداگانه مخالفت کرد و گفت که این ماده تفاوت‌ها را برجسته می‌کند و مخالف ملی‌گرایی است. او برخلاف بسیاری از هم‌نسلانش، به دلیل مشکلات مالی نتوانست به فعالیت در سیاست ادامه دهد. در سال ۱۹۷۱ به سیاست بازگشت و در انتخابات لوک سبها به عنوان نامزد مستقل چهارم شد.

۵-رنوکا ری (۱۹۰۴-۱۹۷۷)
ری در پابنا، بنگلادش کنونی، در خانواده‌ای سرشناس به دنیا آمد. پدرش واجد شرایط دریافت خدمات مدنی معتبر هند بود و مادرش یکی از دو دانشجوی زن اول در کالج ریاست جمهوری کلکته در سال ۱۸۹۷ بود.

ملاقات با گاندی در سال ۱۹۲۰ باعث شد که او دانشگاه را رها کند و به مبارزات آزادی بپیوندد، جایی که برای افزایش آگاهی‌اش شخصا به خانه‌ی مردم سر می‌زد. او پیش از تحصیل در دانشکده‌ی اقتصاد و علوم سیاسی لندن، مدت کوتاهی در آشرام سابارماتی ماند. او در لندن با یکی از هم‌دانشگاهی‌هایش آشنا شد و بعدها با او ازدواج کرد.

او پس از بازگشت به هند به فعالیت در زمینه‌ی مسائل زنان از قبیل حق طلاق و ارث پرداخت. ری همچنین در سال ۱۹۴۳ به نمایندگی سازمان‌های زنان در مجلس قانونگذاری مرکزی انتخاب شد. سرانجام در سال ۱۹۴۶ در مجلس مؤسسان مشغول شد و در مورد موضوعاتی مانند لایحه‌ی قانون هندوها بحث کرده و با حذف زنان از مجالس قانونگذاری مخالفت کرد و گفت که این امر «مانعی برای رشد و توهین به شعور و ظرفیت ماست.»