آوزم چیا؛ در روایت مادربزرگ

مادربزرگ آوزم چیا، مبارز یگان‌های مدافع زن که در دوم ژانویه بر اثر حمله دولت ترکیه در سد تشرین به شهادت رسید، با افتخار از حضور نوه‌اش در خط مقدم مقاومت یاد کرد.

هاوین احمد

قامشلو -همزمان با شکل‌گیری انقلاب زنان در شمال و شرق سوریه، موجی از دختران جوان به یگان‌های مدافع زن پیوستند. این یگان‌ها در چهارم آوریل ۲۰۱۳ به طور رسمی اعلام موجودیت کردند. در دوران کنونی که هر لحظه‌اش آکنده از رخدادهای تاریخی است، راه رسیدن به آزادی با مبارزه و مقاومت همراه شده و داستان‌های پرشماری از دلاوری را در دل خود جای داده است. آوزم چیا، مبارز یگان‌های مدافع زن، یکی از همین جویندگان راه آزادی بود.

آوزم در شهر قامشلو و در خانواده‌ای میهن‌دوست چشم به جهان گشود. او که یکی از دو فرزند خانواده بود، تحصیلات خود را تا پایان دوره ابتدایی ادامه داد. در سال ۲۰۲۲ به یگان‌های مدافع زن پیوست و در طول مبارزاتش، همواره در خط مقدم حضور داشت. سرانجام در دوم ژانویه ۲۰۲۵، در جریان درگیری در سد تشرین به جمع جاودانگان تاریخ پیوست.

 

»باهوش و توانمند بود«

مادربزرگش بهیه حسین با مهری خاص از آوزم چیا یاد کرد. او گفت: »آوزم برایم فراتر از یک نوه بود، همچون دخترم بود.» بهیه شخصیت آوزم را این‌گونه توصیف کرد: »عشق عمیقی به دوستانش داشت و همه نیز او را دوست می‌داشتند. هرگز آزارش به کسی نمی‌رسید. از کلاس سوم تا ششم در کنار من زندگی می‌کرد و من سرپرستی‌اش را به عهده داشتم. من که دختری نداشتم، او برایم همچون دختر شده بود. در مدرسه شاگردی درخشان بود؛ به برادرش درس می‌داد و همیشه رتبه نخست را کسب می‌کرد. در تمام مدتی که نزد من بود، با تمام توان به من کمک می‌کرد و همراهم بود.»

 

»رفاقتی عمیق داشتیم«

بهیه حسین به یاد می‌آورد که آوزم چیا یک روز پیش از پیوستن به یگان‌های مدافع زن، با برادرش به شادی و پایکوبی پرداخت، اما هیچ‌کس معنای واقعی این شادی را درک نکرد. بهیه می‌گوید تنها پس از پیوستن نوه‌اش به یگان‌های مدافع زن بود که دریافت او این مسیر را برای خود برگزیده است. او ادامه داد: »رابطه‌ی ما فراتر از مادربزرگ و نوه، به رفاقتی عمیق می‌مانست. قلبی مهربان و روحی لطیف داشت و همواره در کنارم بود. با همه به خوبی ارتباط برقرار می‌کرد و هرگز دل کسی را نمی‌آزرد. هیچ‌گاه از تصمیمش برای رفتن با من سخن نگفت. حتی وقتی می‌خواستم برایش چیزی بخرم، نمی‌پذیرفت. آن زمان نمی‌دانستم که این رفتارش به خاطر تصمیمی است که گرفته.»

 

»مایه افتخار ماست«

بهیه حسین درباره مسیری که نوه‌اش برگزید، با غرور سخن گفت: »پیوستن او به یگان‌های مدافع زن، تصمیمی آگاهانه و از سر اراده بود که ما نمی‌توانستیم مانعش شویم. او نیز همچون دیگر همرزمانش به باوری عمیق رسیده بود. مسیری را انتخاب کرد که امروز مایه سربلندی و افتخار ماست.»