زنان ایرانی ... ادبیات و شعر و آواز اعتراضی و انقلابی (١٣)

نویسندگان و شاعران زن از طریق نوشته‌های خود تلاش کردند تا تبعیت زنان از اقتدار مردسالار را رد کنند. طرح مسائل ملی بین شعر، ادبیات و رمان متفاوت بود، موضوعات مختلف جامعە از جملە تضاد جنسیتی در خانواده و سنت‌های منسوخ شده‌ی جامعه را مطرح می‌کرد.

مالفا محمد

 

مرکز خبر- نویسندگان و شاعران زن ایرانی، هنر را در تمامی اشکال آن از نخستین تمدن‌های ایران به ارث برده‌اند و در انتقال اسطوره‌ها از نسلی به نسل دیگر نقش داشتند و سنگ بنای پیشرفت تمدنی کشور را تشکیل می‌دادند و با ادبیات و شعر به بیان احساسات خود پرداخته‌اند و علیه مقامات قیام کردند.

 

خدمتکاران و ادبیات

کنیزان در ایران در اشاعه‌ی فرهنگ در دوران خلافت عباسی از جمله هنرهای زیبا، آواز و شعر کمک کردند. کنیزانی که از حجاز آورده شده بودند تأثیر آشکاری در پیشرفت هنر آواز در شهر تهران داشتند، کنیز دنانیر یکی از مشهورترین و معروف‌ترین کنیزانی بود که در عرصه‌ی آواز سرآمد بود. دنانیر، کنیز محمد بن کناسه، شاعر عباسی ملقب به «البرمکیه» خواننده و شاعری با تحصیلات عالی بود.

دنانیر یکی از اولین هنرمندان زن زمان خود به حساب می‌آمد، او به یکی از مشهورترین خوانندگان تبدیل شد و کتابی در مورد ترانه‌ها به نام « فقط آهنگ‌ها» نوشت. این کتاب به قدری محبوب و معروف بود که بسیاری از چهره‌های موسیقی و خوانندگی آن را به عنوان مرجعی برای آثار خود می‌دیدند.

زنان نویسندگان و شاعران را تحت تأثیر خود قرار دادند و الهام بخش بسیاری از آن‌ها شدند. در آن زمان داستان‌های عاشقانه و اشعاری که آن‌ها را مستند می‌کرد، منتشر شد. یکی از معروف‌ترین داستان‌هایی که در آن زمان رواج یافت، داستان «شیرین» بود که تا آن زمان به جز داستان معروف شهرزاد، نه رمان و نه روایت طولانی شناخته شده‌ای وجود نداشت.

کنیزان نه تنها الهام‌بخش بودند، بلکه تعدادی از آنان شعر نیز می‌سرودند و در مجالس خود نویسندگانی را می‌پذیرفتند و با شاعران بزرگ رقابت می‌کردند. با این حال تاریخ، اندکی از آن را حفظ کرده است، زیرا مردان بر نگارش تاریخ تسلط داشتند و همه چیز را که مردانگی آن‌ها و جامعه‌ی بسته‌ای که در خدمت منافع آن‌ها بود را تهدید می‌کرد، پاک کردند.

زنان آزاده و کنیزان مضامین مختلف شعری از جمله معاشقه، زهد، نوحه، مدح و طنز را ارائه کردند. عموماً از نوع گزیده‌های شعری با ریتمی ملایم بودند. زنان در ادبیات مکاتبات شخصی و ادبیات امضا نیز سرآمد بودند. امضاها منحصر به مقامات ارشد دولت عباسی نبود و ادبیات امضا آنقدر مهم است که کلمه‌ی کوتاهی است که خلیفه یا وزیر او امضا می‌کند.

امضای زنان بخش مهمی از ادبیات فمینیستی است. نوشته‌های زنان با بیان قوی، زبان و سیال مشخص می‌شد. شاعران زن از کلمات آسان، عبارات ملایم و جملات رسا و کوتاه استفاده می‌کردند.

 

ادبیات ایران ... هنر اسطوره و داستان

از قدیم الایام چهره‌ی زن در ادبیات و شعر وجود داشته است، مانند داستان «ویس و رامین» شاعر ایرانی فخرالدین اسعد جرجانی که اهمیتی کمتر از داستان رومئو و ژولیت ندارد. پس از آن داستان‌های دیگری مانند داستان «شیرین و فرهاد، خسرو و شیرین» منتشر شد.

در تمام این داستان‌ها، زن به عنوان شخصیت اصلی و نه فرعی ظاهر می‌شد و او را برابر مردان، شجاع و مستقل نشان می‌داد. در هزار و یک شب، یک اثر ادبی کلاسیک، مجموعه‌ای از داستان‌های فولکلور قرون وسطی، که در اصل به زبان عربی نوشته شده است، شاه شهریار را مردی نیرومند و ستمگر و آغشته به مردانگی نشان می‌دهد که هر روز با «دختری باکره» ازدواج می‌کند و روز بعد دستور می‌دهد که سر او را ببرند.

شهرزاد را زنی ایرانی پر از شجاعت، درایت و حیله به تصویر می‌کشند که به برکت حیله‌گری خود توانست با قصه‌هایش کم کم شاه را سر عقل بیاورد. این کتاب در طول اعصار از مناطق مختلف گردآوری شده است، اما هسته‌ی داستان‌ها در مجموعه‌ی فارسی با عنوان هزار افسانه (هزار داستان و یک داستان) ارائه شده است.

با آغاز قرن بیستم موج عظیمی از چاپ و انتشار صدها عنوان کتاب از نویسندگان زن ایرانی به راه افتاد و منجر به تولد یک جنبش فمینیستی متفاوت در ایران شد که پدیدەای را در ادبیات شکل داد. صدای زنده‌ی زنی بود که از طریق او توانست با سایر زنان ایرانی که همان رنج را پشت سر گذاشته‌اند، ارتباط برقرار کند. همان طور که سیمین دانشور اولین داستان‌نویس ایران در تجسم داستان‌های زنان در رمان‌هایش انجام داد.

فروغ فرخزاد (١٩٣۴-١٩۶٧) که سیلویا پلات ایرانی نامیده می‌شود، محدودیت‌های مردسالارانه‌ی جامعه‌ی ایران را مورد انتقاد قرار داد و موقعیت زنان را در آن به چالش کشید.

فروغ فرخزاد را یکی از مشهورترین شاعران ایرانی در ادبیات مدرن می‌دانند. او اولین کتاب خود را در سال ١٩۵۵ با عنوان «زندانی» منتشر کرد که به عنوان یک فرد مطلقه با ایده‌های بحث برانگیز فمینیستی جنجال و توجه را برانگیخت. در سال ١٩۵٨ دو کتاب دیگر به نام‌های «دیوار» و «انقلاب» منتشر کرد. او در سال ١٩۶٣ مجموعه‌ای از «میلاد مجید» را منتشر کرد که نقطه‌ی عطفی در تاریخ شعر نو ایران بود.

انقلاب نقطه‌ی عطف دیگری را برای ادبیات ایران رقم زد و در سال‌های بعد، در دوره‌ی کوتاهی از آزادی، هم انتشارات مستقل و هم دیگر فعالیت‌های فکری را پرورش داد. با این حال، این فضای خوش بینانه و پرانرژی دوام چندانی نداشت. دهه‌ی ١٩٨٠ شاهد بدترین دهه‌های ادبیات ایران بود، زیرا سرکوب اسلام‌گرایان، جنگ با عراق و مشکلات شدید اقتصادی، از جمله دورنمای نویسندگان به ویژه زنانی را که این کار را نمی‌کردند، تضعیف کرد و یا آنها را مجبور کرد تبعید را انتخاب کنند. با این حال، با به قدرت رسیدن محمد خاتمی در سال ١٩٩٧، فضای ادبی دوباره تغییر کرد.

فضای باز سیاسی راه را برای نسل جدیدی از نویسندگان جوان هموار کرد و نویسندگانی مانند زویا پیرزاد تحسین منتقدان و مخاطبان زیادی را به دست آوردند. در این دوره چند روزنامه‌ی اصلاح‌طلب منتشر شدند که مخاطبان زیادی را به خود جذب کردند. صفحات ادبی نیز پرطرفدار بود و تعدادی جوایز ادبی غیردولتی تأسیس شد. نیمی از این جوایز به زنان اعطا شد که نیمی از آن‌ها نویسندگان تازه‌کار بودند.

 

«لولیتا خوانی در تهران» ...ادبیات فمینیستی از تبعید

زن راضی به تجسم رنج زنان در کشورش نبود، بلکه سعی می‌کرد از طریق رمان و ادبیات، مرزها را تغییر دهد و برای تحولات اجتماعی، مذهبی و سیاسی مبارزه کند و مسائل مختلفی را مطرح کرد که  از خانواده و تضاد جنسیتی بین زنان و سنت‌های منسوخ جامعه آغاز می‌شد. نویسندگان زن با نوشته‌های خود به دنبال رد تبعیت زنان از اقتدار مردسالار بودند. ارائه‌ی مسائل ملی بین رمان نوشته شده در ایران و رمان مشابه آن در خارج از کشور متفاوت بود.

نویسندگی در جامعه‌ی ایران به عنوان یک عصیان یا یک اقدام انقلابی که دولت و مقامات سیاسی کشور را به چالش می‌کشد، تلقی می‌شود، مانند رمان « لولیتا خوانی در تهران» نوشته‌ی آذر نفیسی نویسنده‌ای که بمبی برای جامعه‌ی ایرانیان بود. او این کتاب را حتی قبل از این‌که متوجه محتوای آن شود، چالشی برای دولت می‌دانست و علی‌رغم ممنوعیت این کتاب توسط مقامات، اما جامعه راه خود را برای به دستیابی به نسخه‌هایی از آن پیدا کرد که برخی آن را به عنوان میل به گشایش تعبیر کردند.

در اواسط دهه‌ی هشتاد قرن گذشته، پدیده‌ی زنان نویسنده‌ی ایرانی در تبعید ظهور کرد تا این‌که این پدیده به ویژه برگزیدن تبعید از سوی نویسندگان زن نسل جدید برای فرار از دست مقامات سیاسی حاکم بر کشور، گسترش پیدا کرد. این نویسندگان به محض خروج از کشور شروع به نوشتن به زبان‌های خارجی مانند انگلیسی و فرانسوی کردند و نوشته‌های ادبیات زنان ایران شهرت بین‌المللی پیدا کرد.

رمان‌نویس‌های زن با جسارت در تلاش برای شکستن محدودیت‌ها متمایز بودند، اما به طور غیرمستقیم، آذر نفیسی، رمان‌نویس و دانشگاهی ایرانی، که رمان « لولیتا خوانی در تهران» او در سال ٢٠٠٣ منتشر شد، توانست به شهرت گسترده‌ای به ویژه در ایالات متحده‌ی آمریکا دست یابد. پدیده‌ی رونق نویسندگی زنان ایرانی در تبعید، طرف دیگر جنبش رمان زنان در داخل کشور را تجسم بخشید که مملو از صداهای بسیار مهمی است که برخی از آن‌ها در سطح بین‌المللی ترجمه شده و برخی دیگر تنها بە زبان فارسی منتشر شدەاند. این رمان یکی از مهم‌ترین رمان‌های ادبیات زنان ایران است که به واقعیت کشور پس از انقلاب ۵٧ می‌پردازد.

رمان او به بیش از ٣٢ زبان از جمله عربی ترجمه شده است و این رمان را می‌توان به زندگینامه یا مستندسازی نزدیک‌تر دانست، چرا که آذر نفیسی در بیش از ۵٠٠ صفحه خاطرات خود را در ایران از اواخر دهه‌ی هفتاد تا اواخر قرن گذشته در اواخر دهه‌ی نود زمانی که تصمیم گرفت کشور را ترک کند و به ایالات متحده آمریکا سفر کند، بازگو می‌کند. برجسته‌ترین سخن او در این رمان این است: «اولین درس دموکراسی: هر فردی می‌تواند از حق زندگی، آزادی، و جست‌وجوی خوشبختی برخوردار باشد، صرف نظر از این‌که آن فرد چقدر پیش پا افتاده یا پست باشد».

آذر نفیسی در سرتاسر وقایع رمان، ناامیدی آشکار و سرخوردگی عمیق خود را از قوانینی که پس از انقلاب اسلامی بر جامعه‌ی ایران تحمیل شد، بازگو می‌کند. پس از آن به حال و هوای جنگ یران و عراق و ترسی که جان‌ها را فرا گرفته بود روی آورد. او بر کار خود به عنوان استاد ادبیات انگلیسی در دانشگاه تهران متمرکز شد اما از ممنوعیت تدریس رمان‌هایی که رژیم آن را تشویقی برای بدعت‌گذاری می‌دانست، شگفت‌زده شد، از جمله رمان « لولیتا» نویسنده‌ی روسی ناباکوف. ناباکوف که به داستان جسورانه‌ای می‌پردازد که پیچیدگی‌های روان انسان را بازگو می‌کند. به همین دلیل است که از کتابخانه‌ها و کتابفروشی‌های ایران توقیف و کنار گذاشته شد. او عنوان رمان خود را برای پیوند خشم و رد انقلاب ایران و نپذیرفتن انقلاب روسیه توسط ناباکوف انتخاب کرد.

 

رمان «زندانی تهران» درباره‌ی زندگی در داخل زندان‌های ایران

زهرا کاظمی عکاس ایرانی در سال ٢٠٠٣ در حالی که در حال عکاسی از بستگان بازداشت شدگان خارج از زندان اوین تهران بود بازداشت شد و کمتر از یک ماه پس از دستگیری در زندان درگذشت و جسدش به سرعت بدون کالبدشکافی برای تعیین علت مرگ به خاک سپرده شد. پس از این حادثه، مارینا نعمت نویسنده‌ی ایرانی تصمیم گرفت سکوت طولانی خود را بشکند و در رمان «زندانی تهران» از رنج زندانیان سیاسی در زندان وحشتناک اوین که دو سال و دو ماه و دوازده روز را به اتهام توهین به «انقلاب و نظام اسلامی» را در داخل دیوارهای آن سپری کرده بود، بگوید.

داستان مارینا نعمت از ژانویه‌ی ١٩٨٢ زمانی که او فقط شانزده سال سن داشت و نوجوان بود، شروع شد. مارینا نعمت توسط مقامات ایرانی به دلیل اعتراض به تصمیم معلمی مبنی بر تدریس فرهنگ اسلامی در کلاس ریاضی دستگیر شد. معلم به او گفت: «اگر کلاس را دوست ندارید، می‌توانید کلاس را ترک کرد، بنابراین بیشتر دانش‌آموزان به دنبال او کلاس را ترک کردند و در نتیجه او دستگیر و به اعدام محکوم شد، سپس حکم به حبس ابد کاهش یافت و یکی از زندان‌بانان به نام «علی» او را تحت فشار قرار داد تا با ورود به اسلام و ازدواج با او موافقت کند، در غیر این صورت به خانواده‌اش آسیب می‌رساند، بنابراین مارینا نعمت با ازدواج اجباری با او موافقت کرد، اما خود علی نیز بعداً به عنوان بخشی از کارزار تسویه حساب در داخل زندان کشته شد.

مارینا نعمت که پس از دو سال از زندان آزاد شد و به کانادا مهاجرت کرد، در پایان رمان به ما می‌گوید: «رنگ آسمان هر جا می‌روید تغییر نمی‌کند، اما آسمان کانادا با آسمان ایران متفاوت بود. زیرا رنگ آن آبی‌تر بود و بی پایان به نظر می‌رسید و افق را به چالش می‌کشد.»

 

«دختران ایران» ... تاریخ معاصر ایران

بیشتر رمان‌های زنانه بر روایت رنج زنان با جامعه‌ی ایرانی خود از طریق دوگانگی «درون و بیرون، خشونت و ضد خشونت، ظلم و سرکوب پی در پی، پیشگیری و حبس، طرد و پذیرش» تمرکز داشتند. رمان «دختران ایران» نوشته‌ی ناهید رشلان در ۴١ فصل تنظیم شده است که زمان آن از سال ١٩۴۶ شروع و تا سال ٢٠٠۶ ادامه دارد و تاریخ ایران را از نگاه حاشیه نشینان روایت می‌کند. این رمان داستان یک خانواده‌ای از طبقه‌ی متوسط ایرانی را روایت می‎‌کند که در شرایط غیرقابل تحمل و انزوا زندگی می‌کنند.

 

شعر خلاقیت و تعالی زنانه است

ایران به شعر زیبا و زبان قوی معروف است و اشعاری به گویش عامیانه در کشور رواج دارد و شهرت زیادی دارد. موضوعاتی که شعر به آن پرداخته بود، متفاوت بود. زن علاوه بر سرودن شعر، قهرمان تمام نوشته‌های شاعران است.

در تاریخ ایران، زنان و فرهنگ‌سازان بیشتر شاعر هستند. شعر وسیله‌ای بود که زنان به وسیله‌ی آن می‌توانستند خود را به شکل قابل قبول‌تری بیان کنند. تا حدود قرن چهارم هجری از شاعران زن خبری نبود. البته این غیبت در مورد مردان نیز صدق می‌کند، در حالی که در قرن پنجم مهستی بانوی رباعیات دربار سلطان سنجار سلجوقی بود. او موسیقی می‌دانست، چنگ می‌نواخت و شعر می‌گفت.

در قرن نهم دو شاعر معروف با نام‌های بیجه منجمه و جمیله اصفهانی وجود داشتند که در زمان شاه عباس، جامی اشعارشان را در قهوه‌خانه‌ها می‌خواند و درباره‌ی اشعار آنان مقایسه و بحث می‌کرد. شاعر معروف قرن دهم، دختر شاعر معروف زمان هلالی استرآبادی است. این زن با این‌که اشعار بسیار زیبایی دارد اما نامش معلوم نیست و در تاریخ ذکر نشده است و مورخان به دختر هلالی استرآبادی بسنده کرده‌اند.

در قرن سیزدهم بیشتر همسران، مادران و دختران فتحعلی‌شاه و ناصرالدین‌شاه از شاعران دربار قاجار بودند که مشهورترین آن‌ها شاه بیگم (دختر فتحعلی‌شاه) بود.

یکی از مشهورترین شاعران معاصر ژیلا حسینی است که فروغ فرخزادی دیگر اما از روژهلات کوردستان است. وی شعر گفتن را از کتابخانه‌ی پدرش الهام گرفته و از پانزده سالگی شعر گفتن را آغاز کرد و با حساسیت زیاد، کلمات شعر خود را می‌سرود.

ژیلا حسینی در سال ١٩۶۴( ١٣۴٣) در سقز روژهلات کوردستان در خانواده‌ای اهل ادب و علاقه‌مند به شعر به دنیا آمد و با شعر خود دردها و شادی‌های جامعه‌ای را که در آن زندگی می‌کرد، ابراز می‌کرد و مردم را به احساس این دردها و شادی‌هایی که در شعرهایش تجسم می‌کرد برانگیخت. اشعار او به زبان‌های مختلف چاپ و منتشر شده است. او علاوه بر شعر و داستان کوتاه، داستان‌های تخیلی و افسانه‌ای نیز برای کودکان می‌نوشت. به دلیل محتوای غنی اشعار و غنای آن‌ها در موضوعات و مضامین مهم، بسیاری از افراد مشهور او را می‌شناختند و اولین اثر او کتابی با عنوان «بر باد رفته» بود که به زبان فارسی نوشت.

علاوه بر پروین اعتصامی و فروغ فرخزاد، فخر اعظمی، مادر سیمین بهبهانی شاعر معاصر نیز در آن زمان شهرت بسیاری داشتند. و حمیده سپهری در میان مشهورترین شاعران پس از مشروطه ظهور کرد.

سیمین دانشور اولین رمان‌نویس و داستان‌نویس معاصر شیرازی بود که دو سال پس از انتشار کتابش با نویسنده جلال آل‌احمد ازدواج کرد و پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه استنفورد آمریکا به ایران بازگشت و در دانشگاه تهران مشغول به کار شد و تا سال ١٩٧٩ در آن‌جا به فعالیت‌ هود ادامه داد.

بی‌بی فاطمه استرآبادی به نوبه‌ی خود اولین طنزپرداز زن ایران است که با نوشته‌هایش در مورد عیوب مردان در پاسخ به کتاب «تنبیه زنان» بیش از پیش شهرت یافت و پیش از آن نیز در مورد زنان مقاله‌هایی نوشته بود و اولین مقاله‌ی خود را در روزنامه‌ی تمدن منتشر کرده بود.