«دنیای هنر برای من چیزی بود کە در آن متولد شدە، زیستە و همیشە در آن حضور داشتهام»
زن هنرمند «پ.س» نقاش و شاعر اهل سقز میگوید: در جوامع مردسالار همیشه پای یک مرد برای مانع شدن اهداف و آرزوهای یک زن درمیان است، پدر، برادر، همسر...فرقی نمیکند این ما هستیم باید برای حقمان بجنگیم چرا که زنان مستقل کمتر مورد ناعدالتیها قرار خواهند گرفت.
آگرین حسینی
سقز- همانطور که واگنر میگوید:« آن جا كه زندگي باز ايستد، هنر آغاز میشود.» هنر فقط بیان نیست شاید بتواند درمان باشد شاید بتواند شکمی را سیر کند و شاید بتواند نحوه زیستن را تغییر دهد. هنر آن است که با اهدافی انسانی رویکردی اجتماعی دارد، از قابلیتهای هنر برای تغییر جامعه استفاده شود. بسیاری از آثار هنری و ازجمله نقاشیها، حرفهای زیادی برای گفتن دارند و مفهوم آنها بیش از هزاران کلمه است. هنر وسیله آرامش روح و پناهگاه انسانهاست هنر قویتر از هر چیزی در جهان است تنها هنر است که میتواند روح انسانها را نجات بدهد. در همین زمینه با هنرمند «پ.س» نقاش و شاعر اهل سقز گفتوگویی داشته و مواردی را مورد ارزیابی قرار دادیم.
از چە سالی فعالیت هنری در زمینە نقاشی و طراحی را آغاز کردید و چه چیزی شما را به سوی این بعد از هنر سوق داد؟ و به غیر از نقاشی گویا در زمینههای دیگر هم فعال هستید؟
از سال ۹۱ به طور جدی وارد عرصه هنر شدم، ابتدا با شعر و داستاننویسی سپس از سال ۹۷ به صورت حرفهای نقاشی و شعر را آغاز کردم، من هرگز سعی نکردم وارد دنیای هنر شوم چون احساس میکنم دنیای هنر برای من چیزی بود کە در آن متولد شدە و زیستەام و همیشە آنجا بودەام.
چه چیز جز رنج و اندوه هستی، که تبدیل به دغدغههای آدمی میشود میتواند انسان را تسلیم هنر کند؟ هنر برای من مأمن امنی برای رنجهایم بودە است.
هنر ابزاری برای بیان احساسات و ابزاری برای نشان دادن نارضایتیهای جامعه میباشد چرا در بیشتر آثارتان به زنان میپردازید و چرا بیشتر آثارتان اعتراضی است؟
خوب چون خودم یک زن هستم و هر روز در جامعه مردسالار با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکنم و برای برابری حقوق زن و مرد تلاش میکنم.تا به امروز نزدیک ۱۰۰ آثار خلق کردهام و در تمامی تابلوها دغدغهها و رنجهای زنان را به تصویر کشیدهام، از جمله: تجاوز، کودک همسری، اسیدپاشی، حجاب اجباری، سنت و مدرنیته، اعتیاد، کار، خشونت.. و به نظر من هر هنرمندی باید رسالتی داشته باشد در راستای بهتر شدن جامعه. و بنده به شخصه تمامی بینش و آثارم را برای این هدف والا در جامعهای نابرابر گذاشتهام.
با توجه به فراز و فرودهای کار حرفهای که خودتان هم با آن ها دست و پنجه نرم کردهاید، چه توصیه برای هنردوستان و بخصوص زنان دارید؟
تنها توصیه من ادامه دادن است و کم نیاوردن .... متأسفانه در جوامع مردسالار همیشه پای یک مرد برای مانع شدن اهداف و آرزوهای یک زن درمیان است، پدر، برادر، همسر...فرقی نمیکند، این ما هستیم باید برای حقمان بجنگیم و برای آرزوهایمان ارزش قائل باشیم چرا که زنان مستقل کمتر مورد ناعدالتیها قرار خواهند گرفت..دیگر زمان آن رسیده است که افکار نادرست خود را کنار گذاشته و خود را از محدودیتی که در اصل خود برای خود و جامعه مردسالار برای زنان ساخته آزاد باشیم .
چگونه میتوان به عالم هنر وارد شد و به تقلید از جهان آفرینش دست به خلقت زد؟ چگونه ممکن است هنرمندی پا به عرصه حیات بگذارد و از هیچ، یک اثر هنری خلق کند؟
واقع هنر با اشکال و فرمهای گوناگون ما را محاصره کرده است اگر کمی وقت بگذاریم و به دور و بر خود نگاهی بیاندازیم، شاهد انواع مختلف شیوهها و شگردهای هنری خواهیم بود. هنر قبل از هرچیز عشق است و نیاز...باید چنان عاشق بود که بدون هنر همچون نیازهای حیاتی ناممکن بود ... وقتی روی پلهی عشق بیاستیم.
فروغ میگوید:«فكر میكنم همه آنها كه كار هنری میكنند، علتش يا لااقل يكی از علتهايش- یک جــور نيـاز ناآگاهانه است به مقابله و ايستادگی در برابر زوال. اينها آدمهایی هستند كه زندگی را بيشتر دوست دارند و میفهمند و همين طور مرگ را. كار هنری یک جور تلاش است برای باقی ماندن و يا باقی گذاشتن خود و نفی معنی مرگ.»