به تصویر کشیدن و روایت خیانت با عمق روانشناسی زنان در «رگ خواب»

«رگ خواب» نوعی خود افشاگری و اعتراف زنانه از موقعیت شکننده‌ی زنان در جامعەی ایران است که فروپاشی اعتماد و دلبستگی بی‌بنیاد به یک مرد به عنوان تکیه‌گاه مطمئن را روایت می‌کند.

مرکز خبر- «رگ خواب» ساختەی حمید نعمت‌اللە با بازیگری هنرمند برجستەی سینمای ایران لیلا حاتمی در نقش مینا و کوروش تهامی در نقش کامران محصول سال ١٣٩۴ است کە سال ١٣٩۶ در سینماهای ایران اکران شد. فیلمی عاشقانە و درام کە منتقدان ویژگی برجستەی آن را زوایەی دید شخص اول می‌دانند کە در آن مینا با مونولوگ‌هایش داستان زندگی خود را بازگو می‌کند.

مینا زن میانسالی است کە به تازگی ازدواج ناموفقش را به پایان رسانده و به دنبال شغلی می‌گردد تا بتواند روزگارش را سپری نماید و در همین حین با کامران آشنا می‌شود که باعث دل بستن به او می‌شود. آنچە در فیلم مینا بە عنوان یک زن بە نمایش می‌گذارد زنانگی و تجربه‌ی حسی- عاطفی زن و بازنمایی دنیای درونی او از شکنندگی تا شکست‌ناپذیری است.

«رگ خواب» آنچە را کە در جامعەی ایران وجود دارد بە سادگی بیان می‌کند زنانی کە موقعیت اجتماعی آنها را بە زنانی احساسی و وابستە بە مرد تبدیل کردە است تا بتوانند روی پای خود بایستند نیاز بە تکیەگاه دارند. مینا کە بە تازگی از همسر معتادش جدا شدە است و بنابە دلایلی نامعلوم کە احتمالا سنتی بودن خانوادە، از بازگشت بە خانەی پدری امتناع می‌ورزد و کامران کە در یافتن کار بە او کمک کردە است را بە عنوان تکیەگاە خود می‌بیند.

«رگ خواب» نوعی خود افشاگری و اعتراف زنانه از موقعیت شکننده‌ی زنان در جامعەی ایران است که فروپاشی اعتماد و دلبستگی بی‌بنیاد به یک مرد به عنوان تکیه‌گاه مطمئن را روایت می‌کند. از سویی استیصال روحی و عدم اعتماد بە نفسی کە از کودکی با مینا بودە است همان شیوەی آموزش کودکان دختر را در خانوادەها و جامعە بە نمایش می‌گذارد کە باعث ایجاد شخصیتی شکنندە و وابستە در مینا شدە است.

احساس گناهی کە در مینا نهادینە شدە است و خودویرانگری و وابستگی شدیدش بە کامران هم از دیگر ویژگی‌های برجستەی فیلم است کە زنانە بودن را در جامعەی ایران بە خوبی بە نمایش می‌گذارد.

عشقی کە از احساس نیاز بە مرد سرچشمە گرفتە است و این را در سکانسی کە مینا با گربە در حال سخن گفتن است می‌توان مشاهدە کرد. مینا در این سکانس زیبا بە ضعیف بودن، وابستگی و نیازش بە حضور مردی کە بتواند از او حمایت کند اعتراف می‌کند. آنچە را کە کامران در سکانس‌های نخست فیلم بە نمایش گذاشت، دادن کار بە مینا علیرغم بی‌تجربگی و خرابکاری‌هایش، مهیا کردن محلی برای زندگی همانی بود کە مینا از یک مرد برای حمایت از او انتظار داشت.

همانگونە کە از اسم فیلم پیداست احساس قوی مینا و حس عاشقانەای کە دارد باعث شدە گاهی عمدا و گاهی غیر عمد خود را بە نفهمی و خواب بزند، این را در دو سکانس بە خوبی می‌توان دید سکانسی کە در آن دوست کامران کە بیشتر کارهای او را هم انجام می‌دهد چندین بار بە مینا تاکید می‌کند «کامران نیست من کە هستم» اما مینا غیر عمد و شایدم عمدا خود را بە نفهمی می‌زند و حرفای او را بە عنوان پیشنهاد برای رابطە نمی‌پذیرد.

در سکانس دیگری هنگامی کە کامران گربە را بە خانە می‌آورد و بە مینا می‌گوید امشب مهمان داریم و مینا چنین تصور می‌کند کامران خانوادەاش را برای بە رسمیت شناختن رابطە با لیلا دعوت کردە است، مورد  تمسخر کامران و دوستش قرار می‌گیرد تا جایی کە احساس ضعف و ناامیدی را می‌توان در چشم‌هایش دید اما باز هم نمی‌خواهد قبول کند کە مورد تمسخر قرار گرفتە و آن را رویدادی عادی نشان می‌دهد.  

از سویی منتقدان معتقدند «رگ خواب» موضوع خیانت را از زاویه‌ی دیگر و با عمق روانشناسی زنان به تصویر کشیده و روایت می‌کند. پس از تجربەی خیانت و بحران احساسی کە تا اضمحلال روانی پیش می‌رود مینا از خواب بیدار می‌شود و استقلال عاطفی خود را باز می‌یابد و این بار با افشای خیانت کامران حس مستقل بودن را تجربە می‌کند و از همەی قید و بندهایی کە جامعە برای او کشیدە است رها می‌شود. زنانگی خود را باز می‌یابد و تلاش می‌کند زندگی خود را این بار بدون اتکا بە مرد سرو سامان دهد.

گربە نیز در فیلم نماد مرد صفتی دارد کە گاهی مینا با آن حس آرامش و گاهی حس ترس و ناامیدی را تجربە می‌کند اما در پایان گربە نیز مینا را تنها گذاشتە و مینا با احساس تنهایی مطلق مواجە می‌شود.

شخصیت کامران در فیلم در سایە قرار گرفتە است و قهرمان اصلی داستان مینا است اما با این وجود نقش کامران نیز بە نوعی مردان واقعی جامعەی ایران را بە نمایش می‌گذارد. مردانی کە در جامعەی مردسالار فرصت شغلی مناسب، جایگاە اجتماعی، پول و قدرت دارند و بە محض دیدن زنی تنها تلاش می‌کنند او را مورد سو استفادە قرار دهند. مردانی کە چنان نشان می‌دهند مردانی مدرن هستند کە دنیای احساسی زنان را بە خوبی درک کردەاند، اما در واقع گرگانی هستند در لباس میش کە با دقت طعمەهای خود را انتخاب می‌کنند. گاهی زن را تنها برای زیبایی و گذراندن اوقات خود انتخاب می‌کنند و گاهی او را برای پول و جایگاە اجتماعی کە دارد.

در فیلم «رگ خواب» کامران مینا را بە دلیل زیبایی و تنهایی انتخاب می‌کند و مورد سو استفادە قرار می‌دهد. مردی است کە بە آنچە انجام می‌دهد آگاە است و برای در دام انداختن مینا چنان تظاهر می‌کند کە هرچیزی را می‌پذیرد حتی تحقیر شدن از سوی مشتریان و داورانی کە در سکانسی برای ارزیابی رستوران آمدەاند. اما در واقع همە نمایشی است کە تنها برای بە دام انداختن مینا بازی می‌کند.

هنگامی کە مینا را بە دست آورد اما تحقیرها آغاز می‌شوند. احساسات مینا را خوب شناختە و او را مورد توهین قرار می‌دهد و مینا نیز کە با احساس گناە بزرگ شدە است خود را مقصر هر آنچە می‌داند کە اتفاق می‌افتد.

اما طوفانی کە ایجاد می‌شود انگار زندگی و احساسات مینا را نیز همانند شهر دگرگون می‌سازد و کم کم تلاش می‌کند شخصیت واقعی کامران را مشاهدە کند.

همسر کامران نیز از دیگر قربانیان جامعە است کە در فیلم نشان دادە شدە، زنانی کە چشم خود را بە روی واقعیت بستەاند و برخلاف مینا کە نە پول دارد و نە جایگاە اجتماعی مناسب اما او بە واسطەی ثروتی کە دارد از جایگاە اجتماعی مناسبی برخوردار است، با وجود همەی این شرایط اما در دام کامران می‌افتد.