زاگرس؛ از آتشسوزی تا تغییر کاربری در سایهی قانون
آمارهای موجود از تخریب و تغییر کاربری جنگلهای زاگرس به ویژه در روژهلات نشان از بحرانی گسترده در قلب سبز این گنجینه میدهند؛ بحرانی که طرحهای تشویقی حکومت و بیکفایتی دولتمردان بیشترین نقش را در ایجاد و تعمیق آن ایفا میکند.

روناک حامدی
پیرانشار- جنگلهای زاگرس چشم انداز سبزی به محیط زیست ایران و روژهلات بخشیده است که روح هر بینندهای را محصور میکند. در میان جادههای باریکی که از قلب کوهستانهای آن میگذرد، این روزها صحنههای دلخراشی به ویژه در روژهلات به چشم میخورد. صحنههایی که با نمایش کشاورزی و زراعت آدمیان بر جسم زاگرس، در سایهی حمایت و تشویق قانون، خبر از نزدیک شدن به تخریب و نابودی این زیست بوم میدهد؛ جنگلهای زاگرس، آهسته آهسته درحال تبدیل شدن به مزارع و باغ هستند.
وضعیت در هالهی ابهام آماری هم بحرانی ست
آمارهای کم و پراکندهای از نابودی زاگرس وجود دارد با این وجود، وضعیت در هالهی ابهام نیز بحرانی ست. بر طبق آمار رسمی موجود از سال ۱۹۷۵ تا ۲۰۰۷، حدود ۸۵ هزار و ۸۰۰ هکتار از جنگلهای زاگرس مرکزی به زمینهای کشاورزی تبدیل شده است. بر اساس یک پژوهش در دو دهه اخیر تنها در دینارکوه ایلام، به عنوان بخشی از زاگرس بیش از ۶ هزار هکتار از اراضی جنگلی به اراضی غیرجنگلی (کشاورزی و مرتع) تبدیل شدهاند و بیش از ۳۳۰۰ هکتار از اراضی مرتعی در این دوره تحت کشت دیم قرار گرفتهاند. همچنین پژوهش دیگری نشان داده است که پس از اجرای قانون ملی شدن منابع طبیعی و پیوستن جنگلها به اموال ملی حکومت، فقط مساحت جنگلهای سردشت از سال ۱۹۵۵ تا ۲۰۲۲ در حدود بیش از ۱۱٬۲۱۵٫۵ هکتار کاهش یافته است.
کشاورزی، باغداری و بیکاری؛ از تشویق تا سرکوب پنهان
بسیاری از مردم زاگرسنشین در روژهلات و ایران در شهر و روستاهای خود با محرومیت روبهرو هستند. این محرومیتها اغلب فقر مادی عمیقی به دنبال داشته است. از این رو در این مناطق مهاجرت در شهرهایی چون سردشت به شکل گستردهای بهجود آمده و یا قاچاق و کولبری در بین مرزنشینان پیرانشار، مریوان و... افزایش چشمگیری پیدا کرده است. از سوی دیگر وضعیت وخیم اقتصادی منجر به استفادهی بیرویه از منابع سبز و تخریب محیط زیست شده است.
سهیلا جوادی(اسم مستعار) فعال محیط زیست از پیرانشار در مورد بهرهبرداری اقتصادی از جنگلهای زاگرس چنین میگوید:« نابودی جنگل برای حکومت تبدیل به ابزاری برای سرکوب غیر مستقیم شده است. جمعیت کثیری از زاگرسنشینان به کشاورزی و باغداری در جنگل مشغولند اما این منبع به شکلی کنترل نشده در حال استفاده است و جوابگوی این حجم از بیکاری و کم امکاناتی نیست. این اعمال تنها سرکوب پنهان اعتراضات به بیکفایتیهای حکومتی ست.» همچنین سنور.خ فعال زیست محیطی دیگری از سردشت میافزاید:« در شهرهایی چون سردشت، پیرانشار، مریوان و ... ویلا سازی و رونق گردشگری غیر اصولی، به آفات انسانی تبدیل شده است که از ابتدای جادههای جنگلی کاملا مشهود است و حکومت نیز به تشویق این امر در کنار باغداری میپردازد.»
نبود قوانین بازدارنده و عواقب قوانین مخرب
در لابهلای صفحات قانون جمهوری اسلامی، قوانین مرتبط با قتلعام جنگلها کم نیستند. از میان آنها میتوان به قانون "طوبی" اشاره کرد که به عنوان یک برنامهی ملی در ایران از اوایل دهه ۱۳۸۰ با هدف "احیای منابع طبیعی، توسعه باغات در اراضی شیبدار و کمبازده و افزایش بهرهوری اقتصادی از زمینهای منابع طبیعی" طراحی و اجرا شد. به سبب این قانون زمینهای شیبدار، بدون درخت، فضای سبزی که به سبب آتش سوزی از بین رفته و ... میتوانند از طریق وزارت جهاد و کشاورزی و زیر مجموعههای آن تغییر کاربری داده و متقضی علاوه بر وام جهت زراعت و باغداری در این مکان، سند مالکیت 30 ساله دریافت کند. این طرح سوء استفادههای فراوانی به دنبال داشته است و حتی یکی از عوامل آتشسوزی جنگلها به شمار میرود که پای افراد غیر بومی را نیز به این مناطق کشانده است.
زینب الیاسی(اسم مستعار) از اهالی پیرانشار در این باره میگوید:«صاحبان غیر بومی باغات در منطقهی ما بیشتر شدهاند، از استانهای دیگر هم در جنگلهای منطقه صاحب باغ شدهاند. یا در قسمت آتش گرفته جنگل زراعت و باغداری میکنند یا شبانه برخی قلب جنگل را با بریدن درخت خالی میکنند و بعد از کشت تقاضای سند میکنند. دهان ادارهی محیط زیست هم با گرفتن رشوه بسته میماند و حتی برایشان درخواست وام را هم امضا میکنند.» طرح طوبی تحت همین نام یا عناوین گوناگونی در مناطق مختلف زاگرس در حال اجرا است. این طرحها در کنار طمع قاچاقچیان چوب و معاملهگران ذغال، چه به صورت عمدی و چه با افزایش زراعت به آتشسوزیهای زاگرس در این سالهای کم بارش دامن میزند. چرا که به گفتهی متخصصان این حوزه درختان میوه و محصولات کشاورزی با آبهای زیر زمینی جنگل تغذیه میشوند و حفر چاههای زیرزمینی نیز در این میان بیشتر شده است که به نوبهی خود احتمال آتشسوزی را بالا میبرد. لازم به ذکر است به بسیاری از فعالیتهای مدنی و انجمنهای مرتبط با محیط زیست بدون دلیل واضحی مجوز رسمی داده نمیشود و یا میدان عمل چندانی برای حفاظت از این گنج سبز و آگاه سازی مردم ندارند.