جنگل‌زدایی در کرماشان؛ قانون هست، نظارت نیست

در حالی‌که قوانین محیط‌زیستی بر حفاظت از منابع طبیعی تأکید دارند، گزارش‌ها از مناطق جنگلی کرماشان نشان می‌دهد که ضعف نظارت و تخلف برخی افراد، حیات جنگل‌های زاگرس را با تهدیدی جدی مواجه کرده است.

سوما کرمی

 جوانرو- جنگل‌های زاگرس، با درختان بلوط، نیمی از جنگل‌های ایران را تشکیل می‌دهند و منبعی حیاتی برای حفظ آب، خاک و فرهنگ‌اند. کرماشان با بیش از ۵۰۰ هزار هکتار جنگل، در خط مقدم این میراث است؛ اما در یک دهه گذشته، بیش از ۴۰ هزار هکتار از پوشش جنگلی‌اش در اثر آتش‌سوزی‌های عمدی، قطع درخت، خشکسالی و تخریب، نابود شده است.

شهرستان‌هایی چون جوانرو، روانسر و دالاهو، به‌جای پناهگاه طبیعت، به میدان جنگ با بی‌قانونی بدل شده‌اند. با وجود قوانین موجود ماده ۶۸۸ قانون مجازات اسلامی، تصرف منابع ملی، قطع درخت، و آتش‌زدن عمدی، جرم محسوب می‌شود. اما ضعف نظارت، فساد و بی‌تفاوتی نهادها، قانون را بی‌اثر کرده‌ و سودجویان، جنگل را فرصتی برای کسب سود می‌بینند.

درختان در سکوت می‌میرند؛ یا با اره، یا با آتش، یا به‌وسیله کودهای شیمیایی. در روستاهایی چون ماپریس، چشم‌سفید و کولسه، هر روز بلوطی می‌افتد. هم‌زمان که برخی با بیماری‌هایی چون لورانتوس می‌جنگند، گروهی دیگر با تبر و رشوه، نابودی را سرعت می‌بخشند.

قطع درختان یعنی مرگ اکوسیستم؛ مرگ پرندگان، قارچ‌ها، و جان گرفتن فرسایش خاک. فساد و سکوت مسئولان، فاجعه را کامل کرده و حتی صدای معترضان را با تهدید خاموش می‌کنند.

این گزارش، صدای مردمی‌ست که هنوز برای زاگرس ایستاده‌اند، حتی اگر بلوط‌هایش ایستاده بمیرند.

کبری مرادی، کشاورزی از روستای خوش‌آب، با نگرانی از نابودی درختان بلوط می‌گوید: «با افزایش ساخت خانه‌باغ‌ها، طمع تصرف زمین بیشتر شده و عده‌ای بی‌رحمانه درختان را برای ساخت ویلا و کشاورزی می‌بُرند.» او تأکید می‌کند که زمین‌خواران با تخریب جنگل، بلوط‌ها را به ویلاهای غیرقانونی تبدیل کرده‌اند.

او با بغض می‌گوید: «رشد درخت بلوط که نماد زندگی و پاید این سرزمین است، بیش از صد سال طول می‌کشد تا به درختی تنومند تبدیل شود. اما متأسفانه برخی سودجویان تحت حمایت افراد خاصی هستند که اجازه می‌دهند این میراث طبیعی یک‌به‌یک نابود شود، مردم محلی بارها در مقابل این متخلفان ایستاده‌اند، اما برخورد قانونی مؤثری نشده و زمین‌خواری‌ها و تخریب‌ها همچنان ادامه دارد.»

کبری در پایان از روش‌های مخرب زمین‌خواران می‌گوید: «آن‌ها با ریختن علف‌های خشک میان درختان و به آتش کشیدن آن‌ها، زمین‌های خود را به صورت مصنوعی پاک و یکدست می‌کنند. در حالی که می‌توانند بدون آسیب رساندن به جنگل، به کشاورزی ادامه دهند، اما به خاطر سودجویی و افزایش باروری محصولات، دست به این تخریب‌ها می‌زنند.»

 

فاطمه مرادی، زنی اهل قوره‌قلا با نگرانی از آن‌چه در جنگل‌های اطراف جوانرو رخ می‌دهد، می‌گوید: «مسیر جنگل‌های شبانکاره  و قوره‌قلا به‌خاطر بکر بودن و پوشش متراکم درختان بلوط، یکی از زیباترین و خاص‌ترین مناطق اطراف جوانرو و روانسر هستند؛ آن‌قدر که در روزهای جمعه، آن‌جا مملو از گردشگرانی‌ست که برای طبیعت‌گردی می‌آیند، و عصرها مسیر به ترافیک می‌افتد. اما حالا همین مسیرها، به دست چپاولگران و غارتگران، مثل گوشت قربانی تکه‌تکه شده است. در برخی نقاط، آن‌قدر پاک‌تراشی انجام شده که انگار اصلاً هیچ‌گاه درخت یا جنگلی وجود نداشته است.»

او با عصبانیت و اندوه ادامه می‌دهد: «ما مردم مانده‌ایم که چرا چنین بلایی بر سر جنگلی آمده که تنها چند کیلومتر با مراکز اداری و امنیتی جوانرو و روانسر فاصله دارد؟ چطور بدون هیچ ترسی اینکارهارا انجام می‌دهند؟ چرا بعضی‌ها خود را فراتر از قانون می‌دانند؟ آیا شورای تأمین، دادستانی و دیگر نهادهای مسئول، قصد ندارند هرچه سریع‌تر وارد عمل شوند؟»

فاطمه مرادی با گلایه از سکوت مسئولان می‌گوید: «در جوانرو، با وجود هشدارهای مردمی و رسانه‌ای شدن ماجرا، نه‌تنها اقدامی نمی‌شود، بلکه تخریب‌ها بیشتر هم شده. مردم امیدشان را از دست داده‌اند و نظارتی در کار نیست.»

او به فردی در اداره منابع طبیعی اشاره می‌کند که با وجود داشتن ده‌ها پرونده فساد و دریافت رشوه، همچنان بدون برخورد قانونی فعالیت می‌کند و به‌جای حفاظت از منابع، ثروت اندوخته است.

فاطمه هشدار می‌دهد: «درختان، خانه‌ی هزاران جاندارند. با نابودی آن‌ها، اکوسیستم فرو می‌پاشد و طبیعت بی‌پاسخ نمی‌ماند.»

او از بی‌پناهی مردم دلسوز می‌گوید: «وقتی در کوه با متخلفان روبه‌رو می‌شویم، تهدید و توهین می‌شنویم. آن‌ها با اره و تبر، بی‌واهمه درخت می‌برند. منابع طبیعی باید راه ارتباطی فوری با مردم برقرار کند تا جلوی این فاجعه گرفته شود.»