هورالعظیم تالابی که جمهوری اسلامی با قساوت نفسش را برید

تالاب هورالعظیم در اقلیم الاحواز، به معنای تالاب‌ بزرگ، نقش اساسی در کارکردهای اقتصادی و معیشت جوامع حاشیه‌ی تالاب دارد، امروز دیگر نمی‌توان نام هور بر آن گذاشت چون تبدیل به کویری شده که منشاء و خواستگاه ریزگردها گشته و بلایی برای جان شهروندان.

 

سارا ارومیه

هورالعظیم تالاب بسیار بزرگی است در مرز ایران و عراق، حدود یک سوم این تالاب در ایران و دوسوم آن در کشور عراق است.

این تالاب از لحاظ منابع جانوری و گیاهی بسیار غنی بوده که هم‌اینک با نابودی روبه‌رو شده است، استخراج نفت از حوزه‌ی هورالعظیم، کمبود آب ناشی از احداث سد در مسیر رودخانه‌های منتهی به این تالاب، تولید وسیع نیشکر و خالی کردن پسماندهای شور حاصل از این صنعت در حاشیەی رودها، هجوم گونه‌ی مهاجم ماهی تیلاپیا زیلی (یکی از ۱۰۰ گونه‌ی ماهی مهاجم شناخته شده در جهان است که به دلیل همه‌چیزخوار بودن و تکثیر زیاد، عرصه را بر گونه‌های جانداران بومی تنگ می‌کند) به تالاب هورالعظیم، صید بیش از حد ماهیان، خشک‌کردن بخش‌هایی از تالاب و عدم‌رعایت حقابه‌ی آن، این تالاب را با معضل زیست محیطی مهمی مواجه کرده است که ریشه‌ی اصلی آن را باید در نبود رویکرد مدیریت اکوسیستم‌محور و سیستماتیک حکومت ایران جستجو کرد.

برای اینکه آگاهی بیشتری از وضعیت و دلایل خشک شدن این تالاب بسیار ارزشمند داشته باشیم آژانس خبری نوژنها با هیفا الاسدی فمنیست و فعال عرب به گفتگو نشسته است.

 

هورالعظیم قلب تپندەی اقلیم الاحواز و منبع درآمد و حیات

هیفا الاسدی در ابتدا به اهمیت هورالعظیم قلب تپندەی اقلیم الاحواز و به قدمت تاریخی این تالاب که مهد تمدن‌های بین‌النهرین بوده اشاره کرد و در ادامه از لحاظ زیست محیطی به چگونگی تشکیل و تغذیەی این تالاب پرداخت و گفت: ''هورالعظیم هستەی اصلی هورالهویزه است که سالها پیش خشک شده و در حال حاضر نیز هورالعظیم خشک شدە است، این تالاب از رودهای بسیار زیادی از جملە کرخه، دز، کارون، شط‌العرب و... که سرچشمەی بیشتر آنها از سلسله‌ی جبال زاگرس است تغذیه می‌شد که به‌عنوان ریەهای این سرزمین محسوب می‌شدند و محل زندگی گونەهای مختلف گیاهی و جانوری و همچنین منبع تغذیه و درآمد ساکنان این تالاب بود''.

هیفا اهمیت این تالاب و وابستگی اقتصادی ساکنان این منطقه را نقطەی عطف حیات و زندگی در این منطقه دانست که با خشک شدن تدریجی آن، منبع تغذیەی روستاهای ساکن از بین رفتە و به تبع آن مهاجرت و خالی شدن روستاها از سکنه را در پی داشت و سبب از بین رفتن دامداری( بەویژه پرورش گاومیش)، صید ماهی و فلج شدن منبع اقتصادی مردم منطقه را منجر شد.

 

رژیم ایران عامدانه تالاب را خشک کرد

هیفا الاسدی در ادامه به دلایل خشک شدن این تالاب عظیم پرداخت و گفت: ''سدسازی‌‌های بی‌رویه طی صد سال اخیر که بر سر رودهای منتهی به این تالاب ساخته شد، سبب شد که این سدها مانع آبرسانی به تالاب‌ها شود، استخراج منابع نفتی از میدان نفتی آزادگان یکی دیگر از عواملی بود که رژیم ایران عامدانه این تالاب را خشک کرد''.

هیفا الاسدی در رابطه با خشک کردن این تالاب توسط رژیم ایران اظهار کرد که به اعتقاد وی و سایر فعالان عرب از بین رفتن هور‌العظیم نتیجەی سوءمدیریتی نبوده چون مهندسین زبدەای برای سدسازی‌ها انتخاب شده و آنها با دانستن عواقب این کار و عامدانه دست به این کار زدەاند، وی این امر را نتیجەی ''سیاست‌های استعماری جمهوری اسلامی دانست'' که سبب از بین رفتن اکولوژی منطقه و به موازات آن تغییر دموگرافی را در پی داشت  ''تا با تخریب محیط زیست و کوچ اجباری مردم بەراحتی صاحب منابع نفتی تالاب شود''.

 

ورود صنعت نیشکر به منطقه یکی از عوامل خشک شدن تالاب هورالعظیم

کشت نیشکر در منطقەی عظیمی از حاشیەی روستاهای ساکن رودهای کارون، دز و کرخه از سیاست‌های دیگر جمهوری اسلامی در از بین بردن اکوسیستم منطقه است، این رژیم با قساوت تمام با تبلیغ این صنعت در بهتر شدن وضعیت اقتصادی منطقه و اینکه ''نيشکر فقط در خوزستان می‌رويد و اينجا بايد مهد کشت نيشکر و توليد شکر می‌شد''  با اين پيشينه‌ی ذهنی طرح احداث هفت واحد کشت و صنعت و ايجاد ۸۰ هزار هکتار مزرعه‌ی نيشکر را در دهه‌ی ۶۰ طرح‌ريزی کرد که به هیچکدام از دلایل سوءاجتماعی تخريب روستاها و اثرات زيست محيطی آن پرداخته نشد.

اين بار علاوه بر سدسازی و قطع حق‌آبەی تالاب‌ها، پساب شور حاصل از صنعت نیشکر به رودخانه‌ی کارون، تالاب شادگان، هورالعظيم و اراضی خرمشهر خالی شد و رفتە رفته به شوری آب کارون که منبع آب شرب ساکنان این منطقه بود منجر شد.

هیفا الاسدی فعال عرب نیز با اشاره به ایجاد صنعت نیشکر توسط حکومت ایران در منطقه اشاره کرده و گفت: ''پساب‌های حاصل از نیشکر سبب خشک شدن کرانەی رودها و تبدیل شدن جلگەهای حاصلخیز به شورەزار شده و همین امر مانع از کشاورزی و دامداری در منطقه و مهاجرت مردم به سایر بخش‌ها شد''.

با توجه به همەی عواملی که سبب از بین رفتن حیات هورالعظیم و بە تبع آن از بین رفتن حیات ساکنان و جانداران این اکوسیستم شد، می‌توان چنین نتیجه گرفت که تغییر دموگرافی و از بین رفتن اکولوژی این مناطق در نتیجەی سیاست‌های جمهوری اسلامی و در جهت تسخیر منابع نفتی این منطقه صورت گرفته، چنانچه هیفا الاسدی نیز در پایان سخنانش به نتیجەی این سیاست‌های رژیم اشاره کرده و کوچ اجباری مردم، افزایش بیکاری، حاشیە‌نشینی و فقر مردم اقلیم الاحواز را عامل سیستماتیکی دانست که جمهوری اسلامی برای تحت کنترل قرار دادن منابع نفتی هورالعظیم در این مناطق پیاده کرد.