تربیت ایدئولوژیک یا آموزش انتقادی؟
کتابهای درسی ابتدایی در ایران، فراتر از آموزش مفاهیم پایه، به ابزاری برای انتقال ارزشها و ایدئولوژیهای حکومتی تبدیل شدهاند. اما این تغییرات چه تأثیری بر شکلگیری هویت و تفکر دانشآموزان دارد؟
مهتاب شریفی
اورمیه - محتوای کتابهای درسی مقطع ابتدایی در ایران بازتابدهنده اهداف جمهوری اسلامی برای تربیت نسلهای آینده است. این کتابها بر مبانی ایدئولوژیک و ارزشهای خاص حکومتی تمرکز دارند و تلاش میکنند دیدگاههای مشخصی را در ذهن دانشآموزان نهادینه کنند. این گزارش به تحلیل این محتوا و تأثیرات آن بر جامعه و آینده دانشآموزان میپردازد.
ابعاد ایدئولوژیک محتوا
محتوای کتابهای درسی با تأکید بر موضوعاتی چون اسلام، تشیع و مهدویت طراحی شده است. هدف این محتوا، تربیت دانشآموزانی است که به ارزشهای جمهوری اسلامی پایبند باشند. علاوه بر این، این کتابها بهطور گستردهای فرهنگ و زبان فارسی را ترویج داده و نگاه منفی به غرب را القا میکنند. این رویکرد تلاش دارد جهانبینی دانشآموزان را بهصورت یکجانبه هدایت کند.
تقویت کلیشههای جنسیتی
یکی از جنبههای قابلتوجه، تصویرسازی از زنان و مردان است. در حالی که مردان در نقشهای قهرمانانه و مدیریتی به تصویر کشیده میشوند، زنان اغلب به وظایف خانگی و مادری محدود میگردند. این کلیشهها تأثیر عمیقی بر اعتمادبهنفس دختران دانشآموز و درک نابرابر جنسیتی در پسران دارد.
قهرمانسازی جهتدار
در محتوای کتابها، قهرمانسازی از افرادی که با آرمانهای حکومت همراه بودهاند، مشهود است. این قهرمانسازیها گاهی به قیمت تحریف تاریخ و ارائه تصویری ناقص از واقعیت صورت میگیرد. این موضوع میتواند نگرش دانشآموزان نسبت به گذشته و آینده را تحت تأثیر قرار دهد.
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در سال ١٣٩٠ توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد و از آن زمان به عنوان چارچوب اصلی نظام آموزشی ایران به اجرا درآمد. این سند با هدف تربیت نسلهای آینده بر اساس ایدئولوژی جمهوری اسلامی تدوین شده و مبانی آن بر تقویت آموزههای مذهبی، ملیگرایی و مقابله با فرهنگ غرب استوار است. محتوای کتابهای درسی و برنامههای آموزشی به واسطه این سند بازطراحی شده و تلاش شده است ارزشها و آرمانهای جمهوری اسلامی در آنها گنجانده شود. اجرای این سند، فضای آموزشی را به شدت تحت تأثیر قرار داده و موجب کاهش آزادی عمل معلمان در تدریس و ایجاد محدودیت در فضای نقد و تفکر مستقل شده است.
چالشهای معلمان
معلمان نقش مهمی در تربیت نسل آینده دارند، اما بسیاری از آنان با محتوای ایدئولوژیک کتابهای درسی مخالفاند. آنها تلاش میکنند با استفاده از روشهای غیررسمی، فضایی برای تفکر انتقادی ایجاد کنند. با این حال، فشارهای نظام آموزشی و محدودیتهای موجود، آزادی عمل آنها را کاهش میدهد.
در همین راستا، با «شهین.ع» از فعالین صنفی معلمان در اورمیه گفتوگویی انجام دادیم و دیدگاههای او را درباره چالشها و مسائل مرتبط جویا شدیم. در این گفتوگو، سؤالاتی پیرامون تأثیر محتوای کتابهای درسی بر دانشآموزان، نقش معلمان در ایجاد تفکر انتقادی و محدودیتهای موجود در نظام آموزشی مطرح شد.
-محتوای کتابهای درسی چگونه بر تفکر دانشآموزان تأثیر میگذارد؟ آیا این محتوا فرصت تفکر انتقادی را برای آنها فراهم میکند؟
«در دوره ابتدایی، بهجز پایه ششم، برنامه درسی مستقلی برای پرورش تفکر تعریف نشده است. محتواهایی که به نحوی با پرورش تفکر مرتبط هستند نیز به تفکر آزاد و نقد مفروضات مذهبی یا سیاسی نمیپردازند. در برنامههای درسی ابتدایی، کتابهایی نظیر هدیههای آسمانی و فارسی، نمایانگر این رویکرد هستند. این محتواها عمدتاً در جهت تولید شهروندان فارس-شیعی طراحی شدهاند. در پایه ششم نیز کتابی تحت عنوان تفکر و پژوهش وجود دارد که از به چالش کشیدن ارزشهای ملیگرایانه و مذهبی اجتناب میکند. پژوهشهای متعدد نشان میدهند که انواع تفکر مانند تفکر انتقادی و خلاقانه در این مقطع پرورش نمییابد.»
-نقش زنان و دختران در کتابهای درسی چگونه به تصویر کشیده شده است و این تصویرسازی چه تأثیری دارد؟
«زنان در کتابهایی مانند هدیههای آسمانی بهعنوان همسرانی مطیع و وفادار به پیامبران و شخصیتهای مذهبی تعریف میشوند. در تمامی کتابهای ابتدایی، هیچ مثالی از یک زن مستقل که به موفقیتهای قابلتوجهی دست یافته باشد، وجود ندارد. این تصویرسازی تأثیر منفی بر اعتمادبهنفس دختران دانشآموز دارد.»
-آیا قهرمانسازی و روایتهای تاریخی در کتابها با واقعیتهای تاریخی و اجتماعی همخوانی دارد؟
«قهرمانسازی در برنامه درسی با رویکرد ملیگرایی فارسی و مذهبی نوشته شده و غالباً در قالب ارزشهای ملی نمود مییابد. این نگارش، تاریخ بیش از سه هزار ساله منطقه را نادیده گرفته و قهرمانهایی از گروههای اتنیکی نظیر کوردها، بلوچها یا ترکها را معرفی نمیکند.»
-سند تحول بنیادین آموزشوپرورش چه تأثیری بر شیوه تدریس شما داشته است؟
«این سند بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد و برنامه درسی بهگونهای طراحی شده که معلمان یا نهادهای محلی تنها مجری آن باشند. محتوای فشرده در کنار کمبود زمان در مدارس، آزادی عمل معلمان را کاهش داده است.»
-به عنوان یک معلم، چه روشهایی برای تقویت تفکر آزاد و خلاقیت در چارچوب محدودیتهای محتوای آموزشی به کار میبرید؟
«عدم تأکید بر حافظهمحوری، ایجاد فضای بحث آزاد برای دانشآموزان، رد محتوای ایدئولوژیک حکومتی و استفاده از کتابهای غیردرسی از جمله روشهای کلاسی است. تقویت روح جمعی و انجمنهای صنفی معلمان نیز میتواند به معلمان در تأثیرگذاری بر نظام آموزشی کمک کند. علاوه بر این، فضای مجازی با کاهش محدودیتهای حکومتی فرصت مناسبی برای آموزش بهدور از ایدئولوژی فراهم میکند.»