به کودکان بیاموزیم به آزارهای جنسی اعتراض کنند

سمیرا صلواتی

کودک‌آزاری بخصوص آزار جنسی موضوع مهم و قابل توجهی‌ست که متاسفانه در جامعه‌ی ما توجه بسیاری به آن نشده و نادیده گرفته می‌شود تا اینکه به فجایعی همچون رومینا دختر ۱۷ ماهه ختم می‌شود. این‌گونه موارد در فضای خصوصی خانواده و فامیل‌های نزدیک اکثرا اتفاق می‌افتد. بعدا در محیط مدرسه و کودکان کار با چنین رویدادهایی روبرو می‌شوند. عوارضی که تا آخر عمر کودک آن را فراموش نکرده و تاثیرات منفی آن او را رها نخواهد کرد. کودکی که وقتی بزرگ هم می‌شود با ترس از همان لحظاتی که زیسته و ناراحتی‌های روانی و حتی در برخی مواقع به افسردگی و خودکشی می‌انجامد. دچار اضطراب و بدخوابی و حتی افت‌تحصیلی و انزوا در شخصیت کودک می‌شود.  

متاسفانه در جامعه‌ایی زندگی می‌کنیم که تحت لوای عادات و سنت‌های مردسالارانه و عشیره‌ایی زنان همیشه در خفا زندگی کرده و نه حق دارند از جنسیت خویش و نه از شخصیت و نه آنچه که لازم دارند، آگاه شوند. زن‌بودن پدیده‌ایی بوده که همیشه با شرم و عیب شناخته شده و جز‌ء ممنوعیت‌های جامعه‌ی ما و خیلی از جوامع دیگر می‌باشد. وقتی به بحث در این مورد می‌پردازم، نیک می‌دانیم که معمولا قربانیان کودک‌آزاری جنسی دختربچه‌ها هستند و بر اساس آماری که در کشور‌های غربی منتشر شده است اصولا دختربچه‌ها ۳ برابر بیشتر از پسربچه‌ها مورد کودک‌آزاری جنسی قرار می‌گیرند و وجه تهاجمی این نوع کودک‌آزاری نسبت به دختران بیشتر از پسران است.

در چنین مواردی دختربچه‌ها با تهدید متجاوز روبرو شده و یا جهت آبرو نرفتن شخص و خانواده، چنین مواردی نیز در پشت‌پرده‌ی حقیقت مانده و تنها کسی که تا آخر عمر باید عذابش را بکشد، خود کودک است. تجاوز و تعرض پدر به دختر، برادر به خواهر، عمو و دایی و ... به افراد فامیل نزدیک و الی آخر، که واقعا قابل تعریف و وصف نیستند.

بعضا از خود می‌پرسم، چرا جنسیت و مسائل جنسی تبدیل به مورد اساسی و اولیه‌ی زندگی ما شده، که تا وقتی به دختری نگاه کرده، حال این دختر ۱۷ ماهه باشد، خواه ۴۰ ساله، خواه کور و کر و فلج باشد، یا اینکه انسان درس‌خوانده و روشنفکری باشد، تنها چیزی که قبل از هر چیزی به ذهن مردها خطور کرده،‌ جنسیت و آنچه که مابین هر دو پایش که اسمش را واژن گذاشته‌اند. انسانیت و اخلاق انسانی کوله‌اش را بسته و جا خالی می‌دهد. متاسفانه این به اصطلاح آقایان جامعه آنچنان جنسیت‌شان هار و افسار گسیخته شده که تحمل نگاه کردن به یک دختر کوچک یا بهرحال هر کودک دختر دیگری را ندارند. این‌گونه موارد اوج وحشت و بی‌اخلاقی و بی‌وجدانی انسان‌ها را نشان می‌دهد.

متاسفانه قانونی که با این‌گونه موارد هم برخورد جدی داشته باشد،‌ وجود ندارد چون خود قانونگذار هم با چنین ذهنیتی کار کرده و اگر در ظاهر هم نباشد در عمل به آن مشروعیت می‌بخشد. تجاوزهایی که انجام می‌گیرند را به بدحجابی و فلان ربط داده و مدام زنان مقصر شناخته می‌شوند. اما سوالی که باید در اینجا از مردان قانون پرسید، کودکان معصومی را که با خشونت جنسی خانواده‌ها و صاحب‌کار و معلم مدرسه روبرو می‌شوند، چگونه تعریف می‌کنند؟ آیا آنها هم از بدحجابی و بی‌اصولی دچار این اتفاق‌ها می‌شوند. کودکی که بدلیل فقر و نداری مجبور به ترک تحصیل شده و به کارگری رو می‌آورد و صاحب کار او را مورد تجاوز قرار داده و تهدید می‌کند اگر به کسی چیزی بگوید، او را از کار بیرون خواهد کرد. پس برای این موارد دولت‌مردان قانو‌نگذار چه‌ دارند که بگویند؟ً!

ذهنیتی متجاوز که بجز تعرض و غصب به چیز دیگری نمی‌تواند فکر کند، آزادانه در سطح جامعه در گردشند و آزادانه آنچه را که دلشان می‌خواهند انجام می‌دهند، چون خود ذهنیت دولت و قانون هم تجاوزکار بوده و بر این اساس پایه‌های اقتدارشان را محکم کرده‌اند. چنین افراد متجاوزی اگر حکم هم بگیرند، یا با قرار قید وثیقه و یا با پارتی‌بازی آزاد می‌شوند. به جای اصلاح جامعه و آموزش افراد با زندان و شکنجه و ... سعی بر حل چنین مشکلاتی دارند. و حتی سعی دارند با گویا موارد شرعی و پوشاندن زنان مانع از تجاوزهای مکرر در خانواده و مدرسه و سطح جامعه شوند.

در واقع سطح ناآگاهی جامعه‌ی ما از این‌گونه موارد و شناخت جنسیت خویش زمینه‌ساز چنین جنایاتی در جامعه می‌شود. چنان‌که ذکر کردم تحت نام شرم و عیب نمی‌توانند حتی آنچه که برای حفاظت از خویش نیاز دارند، در مورد آن صحبت کنند. در حالیکه هر کودکی در هر خانواده‌ایی بایستی بعد از اینکه شروع به حرف زدن کرد، او را با موارد جنسیتی خویش آشنا ساخت.

به جای اینکه در مدارس به بچه‌ها "شرع" یاد بدهند، به آنها بیاموزند که زن بودن و مردن بودن یعنی چه؟! انسانیت چه معنایی دارد؟ حتی آموزش‌های جنسی داده شود، چگونگی دفاع از خویش و شناخت خطرات اطرافیان و بیولوژی خویش شرط اساسی برای جلوگیری از چنین اتفاقاتی می‌باشد.    

آموزش جنسی به بچه‌ها شرط آموزشی در هر خانواده‌ایی‌ست. چگونه می‌توانند از خود دفاع کنند،‌ یا اینکه اگر با چنین مواردی روبرو شدند،‌ به اعضای خانواده اطلاع بدهند و اگر از طرف خانواده این اتفاق افتاد،‌ بتوانند با مدیر مدرسه و کسانی قابل اعتماد در میان بگذارند. هر کودکی باید بداند که بازی کودکانه و دست زدن به اندام خصوصی بدن با هم فرق دارد و اجازه ندهد که هر کسی براحتی با اندام تناسلی و اندام خصوصی بدن او بازی کند. به آنها یاد بدهیم که اندام تناسلی‌شان را بشناسند و از آن خجالت نکشند. یا اینکه کسی بخواهد آنها را بدون اجازه به جای خلو برده و حتی به اندام خصوصی بدنش نگاه کند، باید بتواند بدون ترس و با جسارت به نزدیک‌ترین افراد خانواده و یا خارج از خانواده اطلاع بدهد.