«زنان به پا میخیزند»
نویسنده: وانجیرا ماتای
مرکز خبر- در گزارشهای اخیر مشخص شد که در ژوئن، ژوئیه و آگوست ۲۰۲۳، کنترل مسئلهی گرمایش جهانی با سرعت خطرناکی از دست همگان خارج میشود.
لحظاتی وجود دارد که به نظر میرسد هر چیزی که پیشتر اتفاق افتاده است با همهی چیزهایی که هنوز در راه است تلاقی خواهد کرد و میراثهای گذشته با آیندههای محتمل روبرو میشوند.
سؤال اینجاست: چه قدمی میتوان برداشت که گذشته را گرامی داریم اما آینده را ویران نکنیم؟
چنین لحظهای امسال در زندگی من اتفاق افتاد. امسال نماد زندهی یک میراث فرهنگی - پروفسور Mĩcere Gĩthae Mũgo - در سن ۸۰ سالگی درگذشت. من او را تا حدودی از طریق ارتباط دوستانهاش با مادرم، فعال و دوستدار محیط زیست، وانگاری ماتای، میشناختم. آنها دربارهی چیزهای مختلفی صحبتهای مشترک داشتند. هر دوی این زنان در ارتفاعات مرکزی کنیا به دنیا آمده بودند و به بالاترین جایگاهها رسیده بودند. مادرم نخستین زن در شرق و مرکز آفریقا بود که مدرک دکتری گرفت و پروفسور موگو نخستین کسی بود که موفق شد مدرک دکتری ادبیات شرق آفریقا را بگیرد. هر دوی آنها با شور و اشتیاق به توانمندسازی زنان، در دههی ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ در برابر تحکیم قدرت دولت کنیا و حملات به حقوق بشر و فضای عمومی ایستادند و مدتی را در تبعید گذراندند. پروفسور موگو به ایالات متحده تبعید شد و من در سیراکوز، نیویورک، فرصت پیدا کردم او را ملاقات کنم.
آنها به نسلی از زنان بیباک تعلق دارند که عمیقا به این درک رسیده بودند که برای مبارزه در راه استقلال آفریقا نه تنها باید صدا، مهارت و انرژی زنان (که حدود ۵۰ درصد از قاره را تشکیل میدهند) به کار گرفته شود، بلکه استقلال شخصی آنها که برای پیشرفت آفریقا بسیار ضروری است، باید حفظ شود. درست مانند مردان قدرتمندی که به دلیل جرأت بیان فساد و خشونت، مورد تحقیر و حمله قرار گرفتند و صدای خود را برای عدالت و پاسخگویی بلندتر کردند.
وانگاری ماتای جایزه صلح نوبل را در مراسمی در اسلو در دسامبر ۲۰۰۴ دریافت کرد. اولین زن آفریقایی بود که برندهی این جایزه شد.
میراث آنها در کالبد زنانی که برای عدالت میجنگند، سر بر آورد. زنانی که تاوان آسیبهایی که دیگران رساندهاند را به دوش میکشند و بار عمدهی آن را تحمل میکنند. زنانی که به هر قیمتی ادامه خواهند داد و برای همهچیز خواهند جنگید. از جمله برای بحران آب و هوا. این زنان نیروی خود را از مادرانشان میگیرند. نسلی که وقتی جوامع، معیشت و آینده فرزندانشان در خطر بود، برای زندگی جنگیدند. زنانی مانند فعالان چیپکو در هند، که برای محافظت از درختان در برابر بولدوزرهای عملیات قطع درختان توسط دولت، درختان را در آغوش گرفتند. شهروندان آرژانتینی و شیلیایی که سالها علیه رژیمهای استبدادی که در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ اعضای خانوادهشان را «ناپدید میکرد» اعتراض کردند. مادران زندانیان سیاسی که در سال ۱۹۹۲ به شکنجهی پسرانشان در بازداشتگاه زیرزمین در نایروبی، کنیا اعتراض کردند.
وانگاری ماتای رهبر این مبارزات بود. پسران او مانند مادران زندانیان سیاسی در زندان نبودند، او تنها به این دلیل ایستادگی کرد که نقض قانون اساسی و حقوق افراد توسط دولت کنیا را، نادرست میدانست.
وقتی پروفسور موگو را دیدم به من گفت: «زنان، از گوشه و کنار آفریقا به پا میخیزند.» این پیام از دید من فراخوانی واضح برای همبستگی، بیانی برانگیخته از خوشبینی و هشداری به ساختارهای قدرت مردانهی قدیمی بود. پیامی که به وضوح اعلام میکرد روزهای ممانعت از پیشرفت این زنان به پایان رسیده است. من تمام معانی کلمات آهنگین او را با خود حمل میکنم. وقتی شرایط سخت میشود، آن را زیر لب زمزمه میکنم. مانند وقتی در سال ۲۰۱۱ سرطان جان مادرم را گرفت یا وقتی میبینم دیگر کسی برای بحران آب و هوا نمیجنگد.
اشتباه نکنید: به عنوان مردم زمین، ما در نقطه عطف کاملا ناشناختهای هستیم. ما در رسیدن به اهداف توافقنامه آبوهوای پاریس برای کاهش دمای جهانی تا ۱.۵ درجه سانتیگراد (۲.۷ درجه فارنهایت) بالاتر از سطح قبل از صنعتیشدن، شکست خوردیم. دمای اقیانوسها در بالاترین حد خود است و آتشسوزیهای فاجعه بار و سیل در سراسر سیاره در حال وقوع است. از ۴۰ کشوری که به عنوان آسیبپذیرترین کشورها در برابر بحران آب و هوا شناسایی شدهاند، بیش از نیمی از آنها در قارهی من هستند.
با این حال، دولتها تعهدات خود را برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای و دستیابی به انتشار «صفر خالص» نادیده میگیرند. شرکتهای سوخت فسیلی همچنان حقایق علمی غیر قابل انکار پیرامون مسئلهی آب و هوا را به چالش میکشند و عموم مردم را قانع میکنند تا بتوانند مانند همیشه به تجارت خود ادامه دهند. آنها در تلاشند فعالان آب و هوا را تضعیف کنند، حتی با وجود اینکه قول داده بودند به آنها گوش دهند و نیازهای زمانه را نادیده نگیرند. تأمین مالی و سرمایهگذاری مورد نیاز، برای اطمینان از انتقال عادلانه در بخش انرژی، بهویژه برای آفریقا و سایر کشورهای آسیبپذیر از بحران آب و هوا، انجام نشده است.
اما آیا ممکن است سخنان نبوی پروفسور موگو به حقیقت بپیوندد؟ مطمئناً زمان تغییر فرا رسیده است. کریستیانا فیگورس، دبیر اجرایی سابق کنوانسیون چارچوب سازمان ملل متحد اخیرا در مورد تغییرات آب و هوا، نوشت که سالها، «فضا را در اختیار صنعت نفت و گاز قرار دادند تا سرانجام از خواب بیدار شود و در برابر مسئولیت حیاتی خود در تاریخ بایستد». اما اکنون، زمان آن فرا رسیده که فقط از تغییر صحبت شود.
کریستیانا فیگورس، یکی از زنانی است که مهارتها، تجربه و شهرت خود را برای مقابله با صنعت سوختهای فسیلی در خدمت همهی ما و سیارهی زمین قرار میدهد. زنان جوان بسیاری هستند که رهبری جنبش «جمعهها برای آینده» را بر عهده گرفتهاند؛ از جمله الیزابت واثوتی، گرتا تونبرگ، ونسا ناکاته و بسیاری دیگر در سراسر جهان. امروزه زنانی را میبینیم که برای مقابله با اتفاقات ناخوشایند در کمپین آب و هوا تجمع میکنند. حفست آبیولا، پت میچل، روندا کارنگی و مری رابینسون، رئیسجمهور سابق جمهوری ایرلند، الهامبخش پروژهی «قاصدک» هستند. این پروژه رهبری زنان را در توقف انتشار اطلاعات نادرست آبوهوایی به رسمیت میشناسد و روایتهای عموم مردم از تغییرات آبوهوایی را جدی میگیرد. آنها به دنبال فاشکردن حقیقت در رابطه با بحرانی هستند که دیگر کسی به آن توجه نمیکند.
زنان سرشناسی از قبیل لویزا نوبائر، فعال آلمانی آبوهوا، هلنا گولینگا، فعال محیطزیست و حقوق بشر اکوادوری ونسا ناکاته فعال آبوهوای اوگاندا و گرتا تونبرگ فعال سوئدی آبوهوا به تعداد بیشماری دیگر میپیوندند که شاید هرگز نامشان را نشناسیم، اما در حال پرکردن خاک زمینهایشان، حفاظت و احیای مناظر و جنگلها، آموزش و پرورش کودکان، مراقبت از بیماران یا سالمندان و ترمیم جهان در همشکستهی کنونیاند.
من در سازمانی به نام مؤسسهی منابع جهانی آفریقا مشغول به فعالیت هستم. ما از زنان کارآفرین در دستیابی به رفاه، معیشت پایدار و احیای محیطزیست به جوامع خود از طریق ابتکار بازسازی منظر جنگلی آفریقا و بازیابی محلی، که WRI در سال جاری آغاز کرد و هدف آن تسریع بازسازی است، حمایت میکنیم. سرزمینهای تخریبشدهای در سراسر آفریقا هستند که زنان برای نجات آنها میجنگند. زنانی مانند سه بنیانگذار Exotic-EPZ در نایروبی که در حال فرآوری آجیل ماکادمیا از ۷۰۰۰ کشاورز در سراسر کنیا هستند که آنها را در سراسر جهان بفروشند. زنانی مانند فعالین شبکهی جنبش کمربند سبز ماراگوآ، کنیا که کاشت بامبو را به عنوان منبع زیست توده و فرصتی برای کارآفرینی جدی گرفتهاند.
من در این راه، تلاش میکنم خودم را با کاری که مادرم در جنبش کمربند سبز انجام داد همراه کنم؛ توانمندسازی زنان برای همگرایی، بازسازی محیطشان و ایستادگی در برابر نیروهای قدرتمندی که میخواهند آنها را به حاشیه برانند.
مانند زنان کنیا، هند و آرژانتین، ما در آستانهی از دستدادن همه چیزهایی هستیم که برایمان عزیز است. زندگیمان، میراثمان، معیشتمان و آیندهی فرزندانمان و سایر موجودات زندهی کرهی زمین. محققساختن این اهداف نیازمند اقدامات فمینیستی جدی از قبیل اتحاد، همکاری، اقدام متمرکز و درک مشترک است. آیا قرار است نظمی را حفظ کنیم که منجر به این بنبست وحشتناک شده است یا به دنبال آیندهای متفاوت هستیم؟ آیندهای که برای ساختارهای سیاسی که خشن و ریشهدار به نظر میرسند اما در واقع ضعیف و شکننده هستند، مخاطرهآمیز است.
آفریقا دارای پتانسیل عظیمی برای مبارزه است، جمعیتی پر جنب و جوش و جوان با منابع فراوان - چه منابع خورشیدی و چه مواد معدنی. نتیجهی این فعالیتها تنها به ما، به عنوان آفریقاییها، بستگی دارد که مسیری را به سوی یک آیندهی آب و هوایی سبز و انعطافپذیر ترسیم کنیم. مسیری که استقلال انرژی ما را تضمین خواهد کرد، فقر را از بین خواهد برد و از طبیعت محافظت خواهد کرد.
مادرم عقیدهای را مطرح کرد که میلیونها زن آن را در ذهنشان تجسم کردهاند. حتی اگر هرگز این کلمات را نشنیده باشند: «آنهایی از ما که میفهمند و به وقایع حساس هستند، نباید خسته شوند. ما نباید تسلیم شویم، باید تا جایی که ممکن است پافشاری کنیم. من همیشه میگویم بار تغییر بر دوش کسانی است که آگاهتر هستند. این ما هستیم که باید اقدام کنیم.» یا همانطور که پروفسور موگو همیشه یادآوری میکرد: «زنان به پا میخیزند.»
نویسنده: وانجیرا ماتای، مدیر عامل مشارکتهای جهانی آفریقا در مؤسسه منابع جهانی و رئیس فعلی بنیاد Wangari Maathai و رئیس سابق جنبش کمربند سبز در کنیا.