لغو سند ۲۰۳۰، نماد نزاعی تاریخی علیه زنان و جوانان
سند ۲۰۳۰ چه میگوید که به مذاق آقایان خوش نمیآید؟ حامیان و تدوین کنندگان سند، آن را ملهم از تجربههای بینالمللی برای توسعه و مدرن کردن آموزش در کشورهای جهان میدانند و در آن از برابری، فقرزدایی، صلح، امنیت، حفاظت از محیط زیست، آموزش و… دم میزنند.
لغو سند ۲۰۳۰، نماد نزاعی تاریخی علیه زنان و جوانان
در حالیکه مردم ایران با مشکلات کمرشکنی چون فقر، اپیدمی کرونا، بیکاری، تبعیض و … دست و پنجه نرم میکنند، دولت منصوب رهبری در یورشی شرمآور به دستاوردهای بشری، رد دائم سند ۲۰۳۰ را اعلام کرد و بار دیگر نشان داد که چگونه این حکومت با سرمایه و منابع مردم، بی اعتنا به بیش از صد سال مبارزات زنان و سایر اقشار مردم و بیاعتنا به دستاوردهای حاصل از این مبارزات، قصد دارد مردم و بهویژه زنان و جوانان را تا عصر غارنشینی به عقب براند. دولت جدید در همان هفته اول یا دوم، با دو یورش به حقوق بدیهی زنان: منع ورود دختران به رشتە هنرهای نمایشی و ندادن کارنامه تحصیلی به مادر دانشآموز، به زنان ایران اعلام جنگ کرد! یورشی که با تهاجم وحشیانهی طالبان به زنان و مردم افغانستان همزمان و همسو و هم هدف است. طالبان و داعشیان و همپالگیهایشان با تقویت یکدیگر و حمایت مادی و معنوی از یکدیگر، جنبش آزادیخواهی زنان منطقه را نشانه گرفتهاند و آنچه زنان ذره ذره به دست آوردهاند را با چوب و چماق، زندان و سنگسار سرکوب و غارت میکنند، و دریغ و درد که در این یورش، جهان «دموکراتیک» یا سکوت میکند و یا با طالبان و داعشیان همسوست.
سند ۲۰۳۰ چه میگوید که به مذاق آقایان خوش نمیآید؟ حامیان و تدوین کنندگان سند، آن را ملهم از تجربههای بینالمللی برای توسعه و مدرن کردن آموزش در کشورهای جهان میدانند و در آن از برابری، فقرزدایی، صلح، امنیت، حفاظت از محیط زیست، آموزش و… دم میزنند.
البته ما در باره سند ۲۰۳۰ و قطعنامهها مشابه، حتی در صورت اجرای مو به موی آن توهم چندانی نداریم و میدانیم انسان امروز با چنین مصوبههایی به برابری و رهایی کامل نخواهد رسید، اما بر این باوریم که سند مزبور کفِ مطالبات مردم جهان و ایران است، سندی که سازمان یونسکو در سال ۲۰۱۵ از مبارزات و مطالبات مردم سراسر جهان جمعبندی، گردآوری و تدوین کرده است و برای توسعه پایدار جوامع با ۱۷ محور خود مبنی بر رفع فقر، تبعیض، حفاظت از محیط زیست، آموزش برابر و آموزش جنسی برای حفاظت از جوانان و… تدوین شده که ضمانت اجرایی چندانی بر آن متصور نیستیم. مردم ما بیش از این میخواهند، و آن را با همبستگی و مبارزه علیه سرمایه و ارتجاع به دست خواهند آورد.
ما بر این باوریم تا زمانی که قدرتهای بزرگ با همدستی حکومتهای محلی به غارت منابع زمین مشغولاند، فقر و فلاکت سهم ۹۹درصدیهاست و این اصلاحات جزیی گرههای فروبستهی زیست مردم را باز نمیکند، اما شگفت آنکه حکومت به این اصلاحات جزیی هم تن نمیدهد و بیاعتنا به تمامی مطالبات مردمی و معاهدات بینالمللی، مستبدانه و با خودرایی همیشگی بدون اندک مشورتی با وزرای «خود گماشته» مربوط به اصول ۱۷ گانهی سند (اقتصاد، آموزش و پرورش، محیط زیست، بهداشت و …) و یا طرح در مجلس فرمایشی، اقدام به «لغو دائم» آن میکند.
سند مزبور، کشورهای امضا کننده (از جمله ایران) را ملزم به تغییر و اصلاح نظام آموزشی میکند با تاکید بر «برابری جنسیتی و حق آموزش برای همه» ، بازبینی کتابهای درسی، تخصیص بودجهی آموزشی و آموزش معلمان و اجرای اهداف یونسکو در زمینهی کنترل جمعیت و محیط زیست، در جهت تعاملات فرهنگی و یکسان سازی فرهنگی و… اما از آنجا که طی چهار دههی گذشته تسلط بر عرصههای آموزشی و ممانعت از شکست دین در مقابل علم، چالش مهم حکومت بوده و هست، اکنون دولت جدید در ادامهی سیاستهای بنیادگرایانهی خود در مقابل هرگونه تغییر در ساختار سنتی و سراسر تبعیضآمیز مدارس با سرسختی ایستاده است، و حتی در صدد است با گماشتن یک روحانی برای هر مدرسه و حتی هر مهدکودک، مدارس را به مکتب تبدیل کند.
بهعلاوه برای ما چون روز روشن است که علت «لغو دائم سند» پاسخگو نبودن احدی از حاکمیت به تبعیضهای شدید آموزشی، محرومیت جمعیت ۴ میلیونی کودکان از آموزش و تغذیهی مناسب، تشویق و ترغیب کودک همسری و تخریب محیط زیست جهت کسب سودهای کلان و در نتیجه ادامهی سرکوبها و سلطه بر جمعیت جوان کشور مطابق الگوهای اعتقادی خودشان است. حکومت برای طفره رفتن از وظایف قطعی خود در زمینهی آموزش و با بهانههای واهی و همیشگی «نفوذ» و «توطئه» دشمن یا خدشه بر استقلال کشور سند را رد میکند تا جوانان را مطابق تفاسیر و روایتهای اسلامی بدون توجه به تحولات جهان، آموزش دهد و مرتب بر الگوهای منسوخی از خانواده، فرد، هویت فردی، جنس، جنسیت و جامعه پافشاری میکند و قصد دارد زن نوین امروزی را در قالبهای تنگ کهن جای دهد. اما واپسگرایان وطنی و جهانی روی دیگر قضیه را نمیبینند و آن جنبش ریشهدار زنان در جهان و در منطقه است که همواره قوانین زن ستیز را به اشکال مختلف، فردی یا گروهی به چالش کشیدەاند و دیر یا زود طومار انواع واپسگرایی از جمله بنیادگرایی را در هم خواهند پیچید.
زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)
۴ مهر ١۴٠٠