خشونت علیه زنان / گونیلا کرانتز١، کلودیا گارسیا-مورنو٢... ١

مکاتبه با: دکتر جی کرانتز مرکز مطالعات برابری سلامت، دانشگاه استکهلم/ موسسه کارولینسکا، استکهلم، سوئد

امروزه خشونت علیه زنان، به عنوان یک مسئله­ی بهداشت عمومی و حقوق بشری در سراسر جهان به خوبی شناخته شده است زیرا عامل پرخطری است که پیامدهای گسترده­ای برای سلامت جسمی و روانی زنان دارد. هدف از این واژه­نامه، توصیف انواع خشونت‌­های بین فردی است که علیه زنان و دختران انجام می­‌شود. اصطلاحات و مفاهیم اساسی مورد استفاده در تحقیقات و سیاست گذاری­‌های این مسئله مهم بهداشت عمومی، توضیح داده خواهد شد.

امروزه خشونت علیه زنان، به عنوان یک مسئلە­ی بهداشت عمومی و حقوق بشری در سراسر جهان به خوبی شناخته شده است زیرا عامل پرخطری است که پیامدهای گستردەای برای سلامت جسمی و روانی زنان دارد. به منظور سنجش دانستەهای به دست آمده از مطالعات و ایجاد پایگاه دانشی برای شناسایی راه‌های مختلف خشونت علیه زنان و اقداماتی که ممکن است برای جلوگیری از آن و پاسخ به پیامدهای آن مفید باشد، لازم است درک بهتری از گستردگی و ماهیت اشکال مختلف خشونت علیه زنان داشته و تعاریف روشنی از آن ارائه دهیم.

هدف از این واژه­نامه، توصیف انواع خشونت‌­های بین فردی است که علیه زنان و دختران انجام می‌­شود. اصطلاحات و مفاهیم اساسی مورد استفاده در تحقیقات و سیاست گذاری­‌های این مسئله بهداشت عمومی، توضیح داده خواهد شد.

 

تعریف خشونت علیه زنان

اصطلاح خشونت علیه زنان شامل انبوهی از آزارهایی است که علیه زنان و دختران در طول زندگیشان انجام می­‌شود. اعلامیه سازمان ملل متحد در مورد حذف خشونت علیه زنان، خشونت علیه زنان را اینگونه تعریف می­کند: «… هر عمل خشونت آمیز مبتنی بر جنسیت که منجر به آسیب یا رنج جسمی، جنسی یا روانی به زنان شود؛ از جمله تهدید، اعمال اجبار یا سلب خودسرانەی آزادی، چه در زندگی عمومی و چه در زندگی خصوصی، خشونت علیه زنان محسوب می‌­شود. این بیانیه خشونت را اعمالی تعریف می‌کند که باعث آسیب شده و یا امکان آسیب را ایجاد می­‌کند، و با معرفی اصطلاح «مبتنی بر جنسیت» تأکید می‌کند که این آسیب‌ها ریشه در نابرابری بین زنان و مردان دارد.

اصطلاح خشونت مبتنی بر جنسیت به این صورت تعریف شده است: «اعمال یا تهدید اعمالی که با هدف آسیب رساندن به زنان از نظر جسمی، جنسی یا روانی انجام شده و زنان را به دلیل زن بودن تحت تأثیر قرار می‌دهد». بنابراین، خشونت مبتنی بر جنسیت اغلب به جای خشونت علیه زنان استفاده می‌­شود. هر دوی این تعاریف، به خشونت علیه زنان در نتیجه نابرابری جنسیتی اشاره دارد. این نابرابری را می‌توان تبعیض در فرصت‌ها و مسئولیت‌ها و در دسترسی و کنترل منابع توصیف کرد که ریشه در مفهوم اجتماعی-فرهنگی منتسب به «مردانگی به عنوان جنسیت برتر» دارد.

 

چارچوبی برای درک خشونت علیه زنان

گونه‌شناسی خشونت ارائه‌ شده در گزارش جهانی خشونت و سلامت، خشونت را بر حسب اینکه چه کسی مرتکب عمل خشونت‌آمیز می‌شود، به سه دسته کلی تقسیم می‌کند: خشونت خودمحور، خشونت بین فردی و خشونت جمعی، همچنین ماهیت اعمال خشونت آمیز را جسمی، جنسی یا روانی (از جمله محرومیت و بی­‌توجهی) تعریف می­‌کند.

این گونە­شناسی یک نمای کلی از خشونت موجود در جامعه ارائه می‌­دهد که برای زنان و مردان و گروەهای سنی مختلف صدق می­‌کند. زنان همه اشکال خشونت را تجربه می­‌کنند، با این حال، خشونت بین فردی – یعنی خشونتی که توسط شخص دیگری یا گروه کوچکی از افراد بر زن اعمال می‌­شود، جهانی­ترین شکل خشونت علیه زنان است که در همه جوامع روی می‌­دهد و به نوبه خود به دو زیر شاخه تقسیم می‌­شود: خشونت خانوادگی و خشونت اجتماعی. خشونت خانوادگی، خشونت اعضای خانواده یا شریک جنسی را توصیف می­‌کند که اغلب در خانه رخ می‌­دهد، در حالی که خشونت اجتماعی خشونت بین افرادی را توصیف می­‌کند که با هم نا مرتبط هستند و ممکن است یکدیگر را بشناسند یا نشناسند و عموماً در خارج از خانه اتفاق می­‌افتد.

این واژە­نامه بر اشکال مختلف خشونت بین فردی نسبت به دختران جوان، نوجوانان و زنان در سنین باروری و پس از آن تمرکز می­‌کند و همچنین نشان می‌­­دهد که چگونه جنس خشونت در طول زندگی تغییر می­‌کند. منطق پشت این دستە­بندی این است که خشونت خانوادگی خشونتی است که بیشتر زنان را تحت تأثیر قرار می‌­دهد در حالی که اعمال خشونت اجتماعی در میان مردان شایع تر است. برخی از اشکال مختص به مسائل فرهنگی نیز در این طبقه بندی توضیح داده می‌­شوند.

 

ماهیت خشونت

اعمال خشونت آمیز - صرف نظر از اینکه خودمحور، بین فردی یا جمعی باشند - معمولاً به عنوان فیزیکی، جنسی یا روانی طبقەبندی می­‌شوند. محرومیت و بی‌توجهی را می‌توان از انواع آزار روانی دانست. با این حال، این اشکال مختلف اغلب با یکدیگر تعامل دارند و الگوهای رفتاری پیچیدەای را تشکیل می‌­دهند که در آن خشونت روانی با سوء استفاده فیزیکی ویا جنسی، در  برخی از محیط ها، ترکیب می‌­شود. کوکر و همکارانش دریافتند زنانی که هم خشونت فیزیکی و هم خشونت جنسی را تجربه کرده‌اند، در مقیاس‌های سنجش مشکلات سلامت روان نمرات بیشتری نسبت به زنانی که خشونت فیزیکی را به تنهایی تجربه کرده‌اند، کسب کرده‌اند که نشان می‌­دهد خشونت جنسی ممکن است نشانگر خشونت شدیدتر و یا تشدید خشونت موجود باشد.

خشونت فیزیکی از طریق اعمال پرخاشگرانه فیزیکی مانند لگد زدن، گاز گرفتن، سیلی زدن، ضرب و شتم یا حتی خفه کردن اعمال می‌­شود. صدمات عمدی اغلب به عنوان اتفاق و تصادف پنهان می‌­شوند. گاهی اوقات زنان به شدت آسیب می‌بینند و در برخی موارد در اثر جراحات جان خود را از دست می­‌دهند.

یافتەهای تعدادی از مطالعات اخیر در نقاط مختلف جهان نشان می‌­دهد که بین ١٠ تا ۶٠ درصد از زنان در مقطعی از زندگی خود توسط یک شریک مرد صمیمی مورد ضرب و شتم یا تجاوز فیزیکی قرار گرفتە­اند. حدود ٣ تا ۵٢ درصد زنان خشونت فیزیکی را در سال گذشته گزارش کردند. دامنه این ارقام نه تنها تفاوت‌های احتمالی را در میزان شیوع در محیط های مختلف نشان می‌­دهد، بلکه تفاوت‌­هایی را نیز در روش‌­های تحقیق و تعریف خشونت نشان می‌­دهد که مقایسه را دشوار می­‌کند. علاوه بر این، تفاوت‌های فرهنگی که بر تمایل پاسخ‌دهندگان برای افشای سوءاستفاده تأثیر می‌گذارد نیز در مقایسه ارقام دشوار است.

خشونت روانی، ذهنی یا عاطفی شامل اعمالی مانند ممانعت زن از دیدار با خانواده و دوستان، تحقیر مداوم، محدودیت­‌های اقتصادی، خشونت یا تهدید علیه اشیاء گرامی و سایر اشکال رفتارهای کنترلی است. تعریف این شکل از خشونت در فرهنگ‌­ها و کشورهای مختلف دشوار است زیرا می‌­تواند اشکال متفاوتی داشته باشد. در مطالعه‌ای از ویتنام، خشونت عاطفی شامل اعمالی از قبیل وادار کردن همسر به رابطه جنسی یک روز قبل از آماده شدن برای رفتن به بت‌کده بود که در نتیجه او را مجبور به شکستن تابوی پاک و پاکدامن بودن می‌کرد. در آفریقا، اعمالی مانند آوردن معشوقه به خانه، قفل کردن در خانه یا امتناع از رابطه جنسی معمولاً به عنوان خشونت عاطفی شناخته می­‌شود.

خشونت جنسی شامل رابطه جنسی اجباری از طریق استفاده از نیروی فیزیکی، تهدید و ارعاب، مشارکت اجباری در اعمال تحقیرآمیز جنسی و همچنین اعمالی مانند محرومیت استفاده از داروهای ضد بارداری یا اتخاذ تدابیری برای محافظت از بیماری‌های مقاربتی است.

اگرچه بسیاری از خشونت­‌های جنسی توسط خشونت شریک جنسی رخ می‌­دهد، اما می‌­تواند در بسیاری از محیط­‌های دیگر نیز رخ دهد. خشونت جنسی می‌­تواند توسط یکی از اعضای خانواده، شریک عاطفی، آشنا یا غریبه روی کودکان و نوجوانان و همچنین زنان بالغ اعمال شود. یک زن می تواند در یک تجاوز گروهی توسط یک یا چند نفر مورد تجاوز جنسی قرار گیرد.

اصطلاحات تجاوز جنسی، سوء استفاده جنسی و خشونت جنسی اغلب به جای یکدیگر استفاده می‌­شوند. با این حال، این اصطلاحات ممکن است معانی و مفاهیم بسیار متفاوتی در موقعیت‌ها و مکان‌های مختلف داشته باشد. دو مورد اول معمولا در قانون محدودتر از تجاوز جنسی تعریف می‌­شود چرا که تعاریف قانونی ممکن است با تعاریف پزشکی و اجتماعی متفاوت باشد.

 

خشونت بین فردی

این مورد خشونت بین فردی که علیه زنان جوان، نوجوانان و زنان در سنین باروری اعمال می‌شود را توصیف می‌کند که توسط همسر،شریک،شریک قبلی یا دیگر اعضای خانواده اعمال می‌شود. برخی از انواع خشونت از نظر فرهنگی خاص و برخی دیگر جهانی هستند.

فردا بخش دوم... انواع خشونت علیه زنان جوان و نوجوانان

مترجم: آوا شاعری 

منبع انگلیسی: Violence against women | Journal of Epidemiology & Community Health (bmj.com)