خشونت علیه زنان/گونیلا کرانتز١، کلودیا گارسیا-مورنو٢ ...٢

مکاتبه با: دکتر جی کرانتز مرکز مطالعات برابری سلامت، دانشگاه استکهلم/ موسسه کارولینسکا، استکهلم، سوئد

انواع خشونت علیه زنان جوان و نوجوانان

کودک آزاری و بی توجهی

برخی از کودکان در همه کشورهای جهان توسط والدین و سایر مراقبین خود مورد آزار و بی­توجهی قرار می­گیرند. این نوع خشونت شامل آزار جسمی، جنسی، روانی و همچنین بی­توجهی است. پیامدهای این نوع خشونت ممکن است کشنده باشد، شایع‌ترین علل مرگ صدمات سر، آسیب‌های شکمی و خفگی عمدی است. پیامدهای غیرجانی اشکال مختلف سوءاستفاده و بی‌توجهی است که نیازمند مراقبت‌های پزشکی و مداخله خدمات اجتماعی هستند.

جنس و سن عوامل مهمی در تعیین نوع خشونت اعمال شده هستند. کودکان و پسران خردسال بیشتر در معرض خطر آزار جسمی قرار دارند در حالی که دختران بزرگ‌تر که به سن بلوغ و نوجوانی رسیدەاند، در خطر آزار جنسی، بی‌توجهی و اجبار به تن فروشی هستند.

زنان بیشتر از مردان از تنبیه بدنی علیه فرزندان خود استفاده می‌کنند، اما اکثر مواردی که منجر به مرگ قربانی شده توسط مردان صورت گرفته است. همچنین احتمال آزار جنسی دختران توسط مردان بیشتر است. مطالعات نشان می‌دهد که کودک آزاری با استرس والدین، کنترل ضعیف تکانه، انزوای اجتماعی و همچنین با عواملی مانند فقر و کمبود سرمایه اجتماعی مرتبط است.

اصطلاح «زنای با محارم» برای توصیف شکلی از تجاوز جنسی تعریف شده است که توسط خویشاوندان نزدیک تداوم می‌یابد و در بیشتر موارد به زمانی اطلاق می‌شود که پدر یا برادری دختر یا خواهر کوچک خود را مورد تجاوز قرار دهند. در ١٠ تا ١۵ سال گذشته، آگاهی در رابطه با سوء استفاده جنسی از کودکان، از جمله محارم، افزایش یافته است، زیرا دختران و زنان جوان تشویق شدەاند تا این نوع خشونت خانوادگی را آشکار کنند. پدیده آزار جنسی پسران توسط مادران نیز، هرچند کمتر رایج است اما وجود دارد. این نوع خشونت، در بسیاری از کشورها و فرهنگ­‌ها رایج است، اگرچه تاکنون عمدتاً در کشورهای پردرآمد گزارش شده است.

 

سوء استفاده جنسی از نوزادان و کودکان دختر

در برخی از کشورها، به دلیل سنت­‌های فرهنگی دیرینەای که مردان را برتر می‌دانند؛ ترجیحات اجتماعی نسبت به پسران منجر به بی‌توجهی دختران می‌شود که به عنوان مثال، منجر به سقط جنین انتخابی با تشخیص جنسیت جنین از طریق اولتراسوند، سوءتغذیه دختران یا حتی نوزادکشی (کشتن عمدی نوزادان دختر بلافاصله پس از تولد) می‌­شود. در کشورهایی که این امر رایج است (چین، تایوان، کره جنوبی، هند، پاکستان، و برخی از کشورهای آفریقا)، نسبت تعداد زنان به مردان کمتر از حد انتظار است که نشانگر نقض روند طبیعی رویدادها است.

این موضوع در کنفرانس سازمان ملل متحد در مورد زنان (پکن -سال ١٩٩۵) به عنوان یک مشکل جدی بهداشت عمومی زنان و مردان  برجسته شد. این نگرانی وجود داشت که این امر منجر به تبدیل شدن زنان به کالایی برای تجارت (قاچاق)، افزایش فحشا و همچنین خطر مهاجرت تعداد قابل توجهی از مردان به مناطق دیگر در جستجوی همسر و در نتیجه مشکل پناهندگی و در بسیاری موارد فقر می‌­شود.

 

ختنه زنان

ختنه زنان (FGM)، توسط سازمان بهداشت جهانی به عنوان برداشتن جزئی یا کامل دستگاه تناسلی خارجی یا آسیب‌های دیگر به اندام‌های تناسلی زنان به دلایل فرهنگی، مذهبی یا سایر دلایل غیر درمانی تعریف می­‌شود. ختنه زنان بسته به شرایط در زمان‌های مختلف زندگی دختران انجام می‌­شود. سازمان بهداشت جهانی تخمین می‌­زند که بین ١٠٠ تا ١۴٠ میلیون دختر و زن تاکنون تحت نوعی ختنه جنسی قرار گرفته‌­اند. اکثریت این افراد در ٢٨ کشور آفریقا زندگی می­‌کنند، اگرچه مواردی نیز در خاورمیانه و همچنین در میان جوامع مهاجر کشورهای اروپای غربی اتفاق می­‌افتد.

 

انواع خشونت علیه زنان در سنین باروری و فراتر از آن

خشونت شریک عاطفی

یکی از رایج ترین انواع خشونت علیه زنان که در همه جوامع و در بین زنان ثروتمند و فقیر وجود دارد، خشونت توسط شریک مرد عاطفی یا شریک زندگی سابق است. اصطلاح خشونت شریک عاطفی به آزاری اطلاق می‌شود که معمولا بین زن و همسر، یا بین سایر شرکای فعلی یا سابق انجام می‌شود که گاهی نیز به عنوان دوست پسر یا دوست دختر تعریف می‌­شوند. اصطلاحات دیگری که اغلب برای توصیف خشونت شریک جنسی استفاده می‌­شود عبارتند از: خشونت خانگی، کتک زدن زن، همسر، شریک جنسی. «خشونت شریک عاطفی» اصطلاح مناسب‌­تری است زیرا از این نوع رابطه توصیف بهتری ارائه می‌دهد، هرچند تعریفی از آن ارائه نمی‌­دهد و اصطلاح «خشونت شریک عاطفی» بهتر است با افزودن «علیه زنان» برای توصیف دقیق این پدیده مشخص شود.

خشونت شریک عاطفی می‌تواند به صورت خشونت فیزیکی، جنسی، روانی یا ترکیبی از اینها اعمال شود. به عنوان مثال، مطالعات انجام شده در ایالات متحده و مکزیک تخمین می زند که ۴٠٪ تا ۵٢٪ از زنانی که خشونت فیزیکی توسط یک شریک عاطفی را تجربه می کنند، توسط آن شریک مورد اجبار جنسی نیز قرار گرفته­‌اند.

کتک زدن همسر برای توصیف یک سندروم مزمن استفاده می‌­شود که مشخصه آن نه یک دوره خشونت، بلکه اعمال مکرر خشونت جسمی، روانی و عاطفی است که توسط مردان برای کنترل شریک خود انجام می‌­شود. برخی از محققین کتک زدن را به عنوان یک شکل مجزا از سوء استفاده می‌دانند که به دلیل ماهیت طولانی مدت و مداوم آن از حمله فیزیکی متمایز می‌شود و به عنوان «فرآیندی که در آن یکی از اعضا در نتیجه اعمال قدرت دیگری از طریق استفاده از نیروی فیزیکی، جنسی، روانی ویا اخلاقی، آسیب‌پذیری روانی، از دست دادن قدرت و کنترل و به دام افتادن را تجربه می‌کند.

 

تجاوز جنسی

باورهای غلط بسیاری در مورد تجاوز (داشتن رابطه جنسی بر خلاف میل) وجود دارد که بر اساس کلیشه‌هایی در مورد رفتار جنسی مناسب برای مردان و زنان است. به عنوان مثال، بیشتر مردم تجاوز جنسی را با حمله خشونت آمیز یک غریبه مرتبط می‌­دانند، اما تجاوز اغلب توسط یکی از آشنایان قربانی انجام می‌­شود. همچنین این فرض وجود دارد که تجاوز علائم آشکاری از آسیب به جا می‌گذارد، که اغلب اینطور نیست. تنها حدود یک سوم قربانیان تجاوز، صدمات جسمی قابل مشاهده‌­ای دارند. خشونت فیزیکی یا فشار به شکل باج‌گیری یا تهدید ممکن است همزمان با تجاوز اتفاق بیفتد. همچنین ممکن است خشونت زمانی که زن در خواب است یا تحت تأثیر الکل یا مواد مخدر است و قادر به دفاع از خود نیست انجام ‌شود. تجاوز جنسی اغلب به پلیس گزارش نمی­‌شود و آمارهای موجود به شدت بزرگی مشکل را دست کم می­‌گیرند.

اجبار جنسی توسط هایس و همکارانش به عنوان «عمل وادار کردن (یا تلاش برای مجبور کردن) فرد دیگری از طریق خشونت، تهدید، اصرار کلامی، فریب، انتظارات فرهنگی یا شرایط اقتصادی به انجام رفتار جنسی بر خلاف میل او» تعریف شده است. این تعریف علاوه بر اجبار فیزیکی بر اشکال بسیاری که در آن فرد مجبور به داشتن رابطه جنسی بر خلاف میل خود می‌­شود، تأکید می‌کند.

 

خشونت مربوط به جهیزیه

جهیزیه مبلغی است که به خانواده داماد برای ازدواج با یک زن پرداخت می‌­شود و در فرهنگ‌های مختلف به شکل‌های مختلف است. اندازەی جهیزیه یکی از دلایل رایج اختلافات بین خانوادەها است، به این دلیل که خانواده داماد بیش از توانایی خانواده عروس مطالبه می­‌کنند، این مسئله می­‌تواند منجر به آزار و اذیت عروس‌ها و حتی قتل، به ویژه در مناطق خاصی از هند و سایر مناطق جنوبی شود. در کشورهای آسیایی این خشونت نه تنها توسط همسر، بلکه توسط بستگان نزدیک او (مادر، برادر، خواهر) اعمال می­‌شود.

 

اسیدپاشی

در برخی از کشورهای آسیایی مانند بنگلادش، هند و پاکستان، آسیب زنان با اسیدپاشی یا سوزاندن آنها، نوعی از خشونت است که ریشه در نابرابری جنسیتی دارد و دلیل اصلی آن اغلب اختلافات ازدواج است. اگرچه یکی از از اشکال رایج خشونت علیه زنان نیست اما پیامدهای آن برای زنانی که در معرض آن قرار می‌گیرند وخیم است.

 

قتل‌های ناموسی

قتل زنان که معمولاً توسط برادر، پدر یا سایر اعضای مرد خانواده انجام می­‌شود، قتل ناموسی نام دارد. در این موارد گفته می‌شود که او باعث شرمساری خانواده خود شده است. این پدیده ریشه در مفهوم شرافت مردانه و عفت زنانه دارد که در بسیاری از کشورهای منطقه مدیترانه شرقی حاکم است. این بدان معناست که شرافت مرد به خلوص جنسی زنان در خانواده او بستگی دارد. اگر زنی در خارج از ازدواج رابطه جنسی داشته باشد یا حتی مورد تجاوز جنسی قرار گیرد، تصور می‌­شود که آبروی خانواده را خدشه­‌دار کرده است. در برخی جوامع، تنها راه پاکسازی آبروی خانواده، کشتن زن است. این نوع خشونت علیه زنان و دختران در کشورهای اروپای غربی نیز در خانواده‌های مهاجر اعمال می‌شود. «قتل ناموسی» یک اصطلاح نسبتاً گمراه کننده است زیرا درک مفهوم ناموس در بیشتر فرهنگ­‌ها دشوار است و اصطلاح «قتل برای حفظ شرافت» به جای آن مطرح شده است.

 

آزار سالمندان

بدرفتاری با سالمندان، که در خانه یا در موسسات مراقبتی صورت می‌گیرد، سالمند­آزاری نامیده می‌شود و به این صورت تعریف می‌شود: «یک عمل مکرر یا عدم انجام اقدامات مناسبی که می‌­تواند باعث آسیب یا ناراحتی فرد مسن شود.» سالمند آزاری اولین بار در کشورهای توسعه یافته شناسایی شد، جایی که اکثر تحقیقات موجود در آن انجام شده است، اما گزارش­‌ها در کشورهای در حال توسعه نشان داده است که این یک پدیده جهانی است. این نوع بدرفتاری آزار جسمی، روانی یا جنسی و همچنین سوء استفاده مالی و یا بی‌توجهی محض به انجام تعهدات مراقبتی است.

 

نتیجه گیری

خشونت علیه زنان نقض جدی حقوق زنان و نگرانی مستقیم بخش بهداشت عمومی است، کارکنان بهداشت عمومی در صورت آموزش مناسب می‌­توانند اقدامات موثری انجام دهند، زیرا آنها در نزدیکی قربانیان قرار می­‌گیرند و احتمالاً با جامعه و ساکنان آن آشنا هستند. خدمات بهداشت محلی می­‌توانند نقش اساسی در افزایش آگاهی مردم برای جلوگیری از این خشونت ها ایفا کنند. بحث آشکار درباره این موضوع راهی برای کاهش تحمل جامعه در قبال خشونت علیه زنان است.

پایان

مترجم: آوا شاعری

منبع انگلیسیViolence against women | Journal of Epidemiology & Community Health (bmj.com)