دموکراسی، فمینیستی است
نویسندە: جنیفر وایس ولف
٢۶ اوت ٢٠٢٣ پنجاهمین سالروز برابری زنان است. این روز در سال ١٩٧١ توسط بلا آبزوگ، سازماندهندهی فمینیست برجسته و قانونگذار فدرال اهل نیویورک پیشنهاد شد و کنگره در سال ١٩٧٣ آن را به عنوان یک قطعنامهی مشترک همگانی پذیرفت. «روز برابری زنان» مبارزه برای حق رای زنان و تصویب متمم نوزدهم را به رسمیت میشناساند.
زمانی که روز برابری زنان برای بار نخست پایهریزی شد، آبزوگ با همراهی سایر رهبران و فعالانی از جمله گلوریا استاینم، شرلی چیسولم، و فانی لو هامر به نیروهای مبارز پیوست تا گروه ملی سیاسی زنان (NWPC) را تشکیل دهد. هدف آنها از هر دوی این فعالیتها، تصدیق این امر بود که استقلال سیاسی در مرکز اقدامات تلاش برای برقراری عدالت جنسیتی قرار دارد. طبق اسناد بایگانی NWPC: «برابری قانونی، اقتصادی و اجتماعی تنها زمانی به وجود میآید که زنان به طور مساوی در میان نمایندگان قانونگذار و تصمیمگیرندهی سیاسی حضور داشته باشند.»
از لحاظ تاریخی، زنان در ایالاتمتحده به شدت در زندگی مدنی شرکت داشته و از سال ١٩٨٠ در تمامی انتخابات ریاستجمهوری با نرخهای بالاتری نسبت به مردان ثبتنام کرده و رای دادهاند. در ژوئیهی ١٩٧٢، اشتاینم در مجلهی تازه راهاندازی شدهی «Ms» نوشت: «زنان سیاهپوست تقریباً در هر موضوع فمینیستی قوی ظاهر شدهاند، خواه رأیدادن به یک نامزد زن بوده باشد یا پایان دادن به خشونت و نظامیگری، یا حتی اعتقاد به این موضوعات. زنان نیز به اندازهی مردان منطقی هستند و چه بسا از ارزشهای انسانی بیشتری برخوردارند.»
همان مقاله پیشبینی کرد: «ما آرای خود را ارائه کردهایم [و] اکنون زنان در عوض خواهان حقوقشان هستند. هزار و نهصد و هفتاد و دو تازه آغاز این جریان است...». از بسیاری جهات، اینطور نیز بود. همان سال متمم حقوق برابر (ERA) به راحتی در سنای ایالاتمتحده تصویب شد و به نظر میرسید که قرار است به سرعت اجرا شود. همچنین خدمات عمومی Chisolm - به عنوان نخستین نمایندگان سیاهپوست کنگره- و به دنبال آن مبارزات انتخاباتی پیشگامانهی سال ١٩٧٢ آغاز شد و گفتمان اینکه آیا «فقط مرد سفید پوست» واجد شرایط رهبری کشور است را به کلی دچار تغییر کرد. همچنین در ژانویهی ١٩٧٣، دادگاه عالی لایحهی Roe v. Wade را در رابطه با اعطای حقوق سقط جنین تصویب کرد.
(یادداشت مترجم: Roe v. Wade، ۴١٠ U.S. ١١٣، یک تصمیم مهم دادگاه عالی ایالاتمتحده بود که در آن دادگاه حکم کرد قانون اساسی ایالات متحده به طور کلی از حق سقط جنین حمایت میکند.)
نیم قرن بعد، کامالا هریس، معاون رئیسجمهور، بر تمام موانع کاخ سفید غلبه کرد. رهبری زنان در پارلمان هیل به صعود ادامه داد و در کنگره ١١٨ به اوج خود رسید. حضور کمی بیش از ٢٨٪ (١۴٩ عضو) زن در مجلس نمایندگان ٢٠٢٢، رکورد فعالیت زنان در مجلس را جابهجا کرد. اکنون ١٢۴ نفر در مجلس فعال هستند که ٢٧ نفر از آنها سیاەپوست و ١٨ نفر لاتین هستند. زنان در حال حاضر تقریباً یک سوم کل قانونگذاران و مجریان منتخب ایالاتمتحده را تشکیل میدهند؛ از جمله ١٢ نفری که به عنوان فرماندار خدمت میکنند.
با اینحال، ایالات متحده همچنان در مقایسه با جمعیت واقعی زنان، از دستیابی به نمایندگی کامل زنان در حکومتداری، به خصوص برای زنان رنگینپوست، فاصلهی زیادی دارد. عملکرد ایالاتمتحده در زمینهی اقتدار سیاسی زنان، در میان بسیاری از نقاط جهان، از جمله در میان دموکراسیهای همتا، هنوز کمرنگ است.
چه پیشرفتهای دیگری در دستور کار ١٩٧٢ قرار داشت؟
کار ERA ناتمام باقی مانده و هنوز در قانون اساسی گنجانده نشده است. Roe روز ٢۴ ژوئن ٢٠٢٢ توسط اکثریت جدید محافظهکار در دیوان عالی، در خلال پروندهای از سازمان بهداشت زنان، دابز علیه جکسون، لغو شد.
واکنش شدید به ERA، و متن تصمیم دابز، اصول مربوط به روز برابری زنان و اهداف NWPC را به شدت تحریف کرد. قاضی ساموئل آلیتو، نویسندهی نظریهی اکثریت دابز، ادعا کرد که پیشرفت سیاسی زنان به خودی خود پادزهر جدیای برای لغو حقوق اساسی در دادگاه است. او در این باره نوشت: «زنان فاقد قدرت انتخاباتی یا سیاسی نیستند. نکتهی قابلتوجه این است که درصد زنانی که برای رای دادن ثبت نام میکنند و رای میدهند همواره بیشتر از مردان است.»
بله، زنان امروزه نیز دقیقا اینگونه عمل میکنند؛ از زمان دابز هرگاه چنین موضوعاتی به میان آمده است، زنان در انتخابات شرکت کردهاند، به طور مداوم، با حصور حداکثری به حقوق سقط جنین رأی دادهاند و موفق هم بودهاند. هرچند همچنان ایرادات آشکاری در توسل عدالت آلیتو به قدرت انتخاباتی و سیاسی زنان وجود دارد. به همین دلیل، اسنادی از قبیل تاسیس NWPC به میان آمده است که نشان میدهد برابری جنسیتی به تنهایی میتواند معیاری منحصر به فرد و کافی برای دستیابی به اهداف فمینیستی باشد.
پیشیگرفتن از مانورهای ضددموکراتیک و رایندادن به آنها، مانند جنجالهای حزبی، سرکوب رایدهندگان یا تلاش برای بالا بردن آستانه به منظور پیروزی در یک ابتکار به رهبری شهروندان، دشوار است. جلوگیری از اعطای حقوق سقط جنین (مانند انتخابات اوهایو در ٨ آگوست که به شدت شکست خورد) را نمیتوان صرفا نمونههای تصادفی تجاوز و تنزل جزئی سیستمهای دموکراتیک در نظر گرفت، این اقدامات در واقع مکانیسمهای عمدی و سیستمی برای سرپیچی از تندادن به ارادهی مردم هستند. به همین دلیل است که سیاستهای ضدفمینیستی از قبیل ممنوعیت کتابها یا ناتوانی دیوانهکننده در پیشبرد اقدامات ایمنی در زمینهی سلاحهای گرم، همچنان ادامه دارد. ١۴ قانونگذار ایالتی به همین شیوه موفقشدند از زمان دابز، سقط جنین را غیرقانونی نگه دارند، البته لازم به ذکر است که نتایج نظرسنجی عمومی به نفع اعطای حقوق سقط جنین اکنون به بالاترین سطح خود رسیدهاند.
روز برابری زنان در ابتدا راهی برای بیان این باور بود که -همانطور که در مقاله محققان سیاست عمومی زوئی مارکس و اریکا چنووث در سال ٢٠٢٣ در Ms. اشاره شد- دموکراسی که در آن «نیمی از جمعیت - از نظر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی منفعل و تابع باشند»، به هیچوجه دموکراسی واقعی نیست. ۵۰ سال بعد، ما باید به درجهای از درک رسیده باشیم که بفهمیم استقلال، رفاه و حقوق زنان به طور جداییناپذیری با یکپارچگی و دوام سیستمهای دموکراتیک گره خورده است.
در افق دید ما به آیندهی این موضوع، ایالتهای میشیگان و مینهسوتای ایالاتمتحده امیدوارکننده به نظر میرسند. هر دوی این ایالات متعهد به اصلاحاتی هستند که مشارکت رایدهندگان، نمایندگی عادلانه و دموکراسی مستقیم را ترویج میکند. هردو ایالت به نوبهی خود، شاهد رشد اولویتهای فمینیستی بودهاند؛ از جمله تدوین روند مراقبتهای باروری، دستیابی به اهداف تاثیرگذار در زمینهی انرژی سبز، گسترش قانون مرخصی با حقوق و حمایت از جوانان ترنس.
تجربهی ۵۰ سال پیگیری روز برابری زنان، درسهای زیادی به ما آموخته است: صداها و آرای زنان مطمئنا مهم هستند، تغییرات متحولکننده ممکن است و مبارزه برای دموکراسی، در درون خود یک فمینیسم هستهای قدرتمند و نیازمند به رسیدگی فوری دارد.
دربارە نویسندە
جنیفر وایس وولف ۵۰ سال است که به عنوان یکی از اعضای مجلهی «Ms: بهترین مجلهی راهیابی» فعال است. او همچنین به عنوان مدیر اجرایی مرکز رهبری زنان برنباوم در دانشگاه حقوق نیویورک مشغول به کار است.
مبع: Time