آموزش می‌تواند سکوت و شرم پیرامون قاعدگی را بشکند

نویسندە: ثمینا ناموجی

وقتی در صف مدرسه ایستاده بودیم و خورشید به شدت به صورت‌هایمان می‌تابید، صدای نفس نفس شنیدم. دختری که روبروی من ایستاده بود گفت: «اوه نه، به لباسش نگاه کن.» و به دختری که یکی دو خط جلوتر از ما بود اشاره کرد. ناگهان همه زمزمه‌کنان به آن سمت اشاره کردند.

کنجکاو شدم و روی نوک پاهایم ایستادم که او را بهتر ببینم. در کمال وحشت، یونیفرم سفید پلی اتیلن این دختر را دیدم که لکه‌ی خون بزرگی روی آن افتاده بود. دانش‌آموزان بزرگ‌تر وارد عمل شدند و معلم‌ها را مطلع کردند. معلمان بلافاصله دختر را بیرون کردند. تا مدتی بعد این دختر موضوع داغ گفت‌وگوها شده بود و همین اتفاق شروع آشنایی من با پریود بود.

آنقدر با این مسئله ناآشنا بودم که حتی نمی‌دانستم چه اتفاقی افتاده است یا این همه هیاهو برای چیست. تنها چیزی که فکر می‌کردم این بود که آیا این دختر بیچاره از بیماری مهلکی رنج می‌برد؟ آیا در نهایت می‌میرد یا به آن غلبه می‌کند؟ وقتی چند هفته بعد او را سالم و سرحال دیدم، نفس راحتی کشیدم.

بعدها، زمانی که اولین قاعدگی‌ام را تجربه کردم توانستم به درستی درک کنم چه اتفاقی برای دختر افتاده بود. وقتی این مسیر برای من آغاز شد و مادرم اولین نوار بهداشتی‌ام را به من داد، زمانی را به یاد آوردم که با راز بزرگ او مواجه شده بودم. وقتی کودک بودم ذخیره‌ی نوار بهداشتی مادرم که زیر لباس‌هایش پنهان شده بود را دیدم، در حالی که سعی می‌کردم بفهمم نوار بهداشتی چیست، سریع آن را از دستانم بیرون کشید و کنار گذاشت. او گفت: «این اصلا وسیله‌ای نیست که بتوان با آن بازی کرد یا آنرا از اتاق بیرون برد.»

آن زمان متوجه نشدم که مادرم چه چیزی را پنهان کرده است. به محض اینکه بعدها پریود شدم و این آزادی را پیدا کردم که تمام سوالاتی را که برای مدت طولانی پشت گوش انداخته بودم از او بپرسم، پشت سرهم سوال پرسیدم!

وقتی مادرم به من گفت قبل از اینکه نوار بهداشتی در دسترس باشد، او، مادرش و سایر زنان از پارچه‌های نخی استفاده می‌کردند، خیلی ناراحت شدم. آنها پس از شستن این پارچه‌های نخی، آن‌ها را در قسمت‌های مشخصی از اتاق‌های خشک‌شویی آویزان می‌کردند تا خشک شوند. وقتی از او پرسیدم که در طول مدرسه، سفرها یا موقعیت‌های خاص چگونه پریودهای خود را مدیریت می‌کردند، لبخندی زد و گفت که در طول پریودشان بیرون نمی‌رفتند.

تابوهای قاعدگی امروزه همچنان باقی است. برخی کشورها در دوران قاعدگی زنان را از حضور در مراسم مذهبی و ورود به عبادتگاه‌ها منع می‌کنند.

در برخی فرهنگ‌ها، زن حائض در طول دوره‌ی قاعدگی به اتاقی جداگانه نقل مکان می‌کند و شخصی برای او غذای مخصوص بدون ادویه یا نمک می‌آورد. از نظر علمی، بهتر است زنان و دختران در دوران قاعدگی غذای بدون نمک و ادویه بخورند، زیرا این نوع غذا می‌تواند باعث احتباس آب در بدن شود و نفخ بیشتری ایجاد کند، همچنین ممکن است معده را تحریک کند و گرفتگی عضلات را تشدید کند. اما من کاملاً معتقدم که این مسئله نباید به عنوان یک قانون سختگیرانه تحمیل شود.

حتی در جاهایی، مردم فکر می‌کنند که اگر زن در دوره‌ی پریود فقط به ترشی دست بزند ترشی آلوده به بیماری می‌شود. زیرا در فرهنگ آنها این غذا مقدس تلقی می‌شود و اعتقاد بر این است که خون قاعدگی ترشی‌ها را آلوده می‌کند.

جای تعجب نیست که دختران به ندرت در پریودهای خود به دنبال کمک یا حمایت هستند. بسیاری از دختران آنقدر امکانات نداشته‌اند که کسی قاعدگی یا تغییر بدنشان در دوران بلوغ را برای آنها توضیح دهد. در عوض، مردم اغلب به آنها القا کرده‌اند که چقدر نجس و ناپاک هستند.

صحبت در مورد پریود آنقدر تابو است که برای پرهیز از به زبان آوردن نامش آنرا با هر نامی خطاب می‌کنند؛ از «چامز» گرفته تا «خاله فلو» تا «آن زمان از ماه». حتی بسیاری از زنان و دختران می‌گویند: «پ هستم!»

 چالش ما اکنون در غلبه بر انگ قاعدگی است و باید تلاش کنیم به مردم بفهمانیم که پریود شرم‌آور نبوده و تنها یک فرآیند بیولوژیکی طبیعی در بدن انسان است.

به درستی گفته می‌شود که برای ایجاد تغییر، در مرحله‌ی اول ما باید اقدام کنیم. برای همین وقتی مادر دو پسر شدم، تصمیم گرفتم به جای اینکه با پریود مانند تابو برخورد کنم، آنها را در این زمینه آموزش دهم. ما آشکارا پیرامون هر سؤالی که آنها درباره بدن انسان دارند بحث می‌کنیم و مطمئن می‌شویم که آنها به جای گوش‌دادن به داستان‌های خرافاتی جامعه، همه‌ی حقایق درست را دریافت می‌کنند.

گفتگوهای باز ما به طور قابل‌توجهی بر درک پسران من از دوره‌های پریود تأثیر گذاشته است. چرخه‌های ماهانه‌ی من با همدلی و مراقبت بیشتر آنها همراه شده است. آنها از این که من را تا حد امکان راحت کنند، کارهای خانه را به عهده بگیرند و زمان بیشتری برای استراحت به من بدهند، ابایی ندارند. امیدوارم و دعا می‌کنم که آنها به سایر زنان اطرافشان نیز همین سطح از همدلی و مراقبت را نشان دهند. اگر بتوانند اینگونه عمل کنند، من خودم را در فرزندپروری موفق خواهم دانست.

از بین‌بردن شرم قاعدگی با آموزش صحیح شروع می‌شود. آموزش قاعدگی به پسرها به آنها کمک می‌کند تا آنچه را که زنان در طول قاعدگی از سر می‌گذرانند درک کنند و با آنها همدلی کنند. برای مثال، بسیاری از پسران فکر می‌کنند ریزش خون پریود شدید است و دختران باید خونریزی را کنترل کنند. بحث‌های سازنده به ریشه‌کن‌کردن این تصورات از پیش تعیین‌شده کمک می‌کند.

با ارائه‌ی راه‌حل‌های بلندمدتی مانند آموزش صحیح و درک بهتر قاعدگی، همه‌ی مردم می‌توانند رشد کنند، نه اینکه فقط زنده بمانند. سازمان‌های غیردولتی باید بهداشت قاعدگی مناسب و روش‌های دفع ایمن را در سطح مردمی در دستور کارشان قرار دهند.

همچنین مدارس و منازل باید با توالت و سرویس بهداشتی مناسب مجهز شوند تا هیچ دختری به دلیل پریودش از مدرسه غیبت نکند. کشورها باید به تامپون و سایر محصولات بهداشتی قاعدگی مالیات بر ارزش افزوده اختصاص دهند.

بیایید تابوها را کنار بگذاریم و آگاهی را در جوامع خود گسترش دهیم تا پریود را عادی‌سازی کنیم.