زنانی از جنس جنگل

قیام جنگلی کە جنبشی سیاسی و مبارزەای مسلحانە علیە اشغالگران روس، انگلیس و عثمانی بود زبانزد شجاعت زنانی است کە با نثار مال و جان خود، نقش مهمی را ایفا کردە ولی با وجود حاکمیت‌های مردسالار آن چنان کە باید مبارزات آنان مورد توجە واقع نشدە است.

سویدا خراسانی

گیلان- قیام جنگل، میرزا کوچک خان و همرزمانش قیامی مطرح و شناخته شده‌است؛ جنبش انقلابی جنگل، یا قیام جنگل ) ‎۱۲۹٣۱۳۰۰( جنبشی سیاسی همراه با مبارزەی مسلحانه در ایران بود که در پی انقلاب مشروطه، به رهبری میرزا کوچک خان جنگلی که اصالتا از کوردهای رشوند و تبعید شده به منطقه الموت رودبار است در پاسخ به زوال سیاسی به وجود آمده از پیدایش جنگ جهانی اول و اشغال ایران به دست نیروهای روس، انگلیسی و عثمانی و به مبارزەی مسلحانه ضد ارتش خارجی داخل خاک ایران و حکومت مرکزی شکل گرفت، قیامی که پس ‌از ورود روس‌ها، مجاهدان ‌جنگل ‌در کنگره‌ای ‌در کُما، مشی ‌آینده ‌قیام ‌جنگل ‌را در جهت ‌منافع ‌خلق‌ها ‌تعیین ‌کردند و خود را اجتماعیون‌ نامیدند و مرامنامه‌ای ‌سی‌ و چهار مادّه‌ای ‌تصویب‌ کردند که ‌مهم‌ترین ‌نکات ‌آن‌ عبارت‌ بود از « کسب‌ آزادی‌ و نجات‌ طبقات ‌زحمتکش‌، در اختیار گرفتن ‌حاکمیت ‌از سوی ‌نمایندگان ‌مردم ‌و مسئولیت ‌قوه ‌مجریه ‌در قبال ‌منتخبین ‌مردم‌، تساوی ‌ زن‌ و مرد در حقوق‌مدنی ‌و اجتماعی‌، انفکاک روحانیت ‌از امور سیاسی، رایگان ‌کردن آموزش‌، ملی‌شدن جنگل‌ها، ممنوعیت‌ کار برای ‌کودکان ‌زیر چهارده‌سال ‌و آزادی ‌انتخابات‌ برای ‌همه ‌مردم».

 تنها موضوعى که در این رویداد بزرگ تاریخی کمتر به آن توجه و پرداخته شده، حضور و نقش زنان در قیام جنگل است که با نثار مال و جان خود در این قیام نقش مهمى داشتند و در سایه حاکمیت‌های مردسالارانه از همان زمان تاکنون بیشتر مکتوباتی که درباره مبارزات زنان بوده نابود و بە دست فراموشی سپرده شده است. در آن زمان افکار قابل تقدیری بین زنان گیلان رواج داشته و آنان نیز آماده‌ی قیامی فراگیر بودند و در ایامی که قوای جنگل با دشمنان داخلی و خارجی درگیر جنگ بود، زنان نیز در تمام مراحل در پیشبرد این قیام فعالیت‌های گسترده‌ای داشته‌اند که پس از سرکوب قیام جنگل بیشتر مدارک و اسناد بدستور حکومت مرکزی نابود و به دست فراموشی سپرده شد.

در این گزارش که از لابه‌لای خاطرات به جا مانده از مبارزان جنگل که سینه به سینه نقل شده است به حضور دو تن از این زنان شجاع و دلیر در  قیام جنگلی می‌پردازیم.

در کنار قبر میرزا کوچک خان جنگلی به سنگ قبر زنان زیادی بر می‌خوریم که نام آنها دارای پسوند جنگلی است بی بی جنگلی، بیگ خانم جنگلی و زنانی که احتمال دارد از یاوران و همرزمان میرزا در قیام جنگل بوده‌اند ولی اطلاعات دقیق و کاملی از این زنان در دست نیست در این میان با رجوع به خاطرات به جا مانده از سردارانی که در مکتوبات خود به حضور پر رنگ زنان بە خصوص زنان کورد عمارلویی که نقش پررنگی در پیشبرد قیام جنگل داشتند پرداخته و مصاحبه‌ای با یکی از زنان کهنسال کورد اهل رودبار که به نقل از یکی از نوادگان غلامعلی خان یکی از سردارانی که دوشادوش میرزا در تمام نبردها حضور داشته می‌پردازیم.

 

زنانی کە در نبود مردان بە مرزداری وحفاظت از ساکنین منطقە پرداختند

ننه خانم ،ع  زنی که این خاطرات را به نقل از دوستش که در قید حیات نیست به زبان می‌آورد و می‌گوید: غلامعلی خان تا زمانی که در قید حیات بود از رشادت و دلیری دو زن پارتیزان عمارلویی به نام‌های بلور خانم و بتول خانم و زحماتی که برای قیام جنگل کشیده بودند و زنانی که هنگام جنگ در پشت سنگرها و با پر کردن تفنگ‌های جنگلی‌ها و رساندن آذوقه و مهمات و اسلحه به آنان سخن می‌گفته و نقل کرده است این زنان روستایی که حال نام و نشانی از آنان نمانده است در نبود مردان به مرزداری و حفاظت از جان دیگر زنان و کودکان روستاها می‌پرداخته، آنان سوار بر اسب‌ها و اسلحه به دست زمانی که روس‌ها و قزاق‌ها به روستاها نزدیک می‌شدند اهالی جامانده در روستاها را به طرف جنگل و پناهگاه‌هایی در دل کوه هدایت می‌کردند و مواقعی هم در درگیری با دشمن جان خود را از دست می‌دادند.

حال اگر از تهیه خوراک و پوشاک برای خیل عظیم مجاهدان جنگل و محافظت از روستاییان توسط این شیرزنان بگذریم لابه‌لای اندک اسناد به جا مانده می‌توان حضور مستقیم زنان و رویارویی با متجاوزان روس و انگلیس و هند و قزاق‌های وطنی را نیز جست‌وجو کرد.

 

دو زن مبارز و فداکار  کورد کە نام آنها زبانزد خاص و عام است

در این خاطراتی که نقل قول شده است به حضور دو خواهر به نام‌های بلور خانم و بتول خانم چلکاسری که مایه مباهات هستند و نام و آوازه آنها از دریاها عبور کرده و به جزایر مه‌آلود بریتانیا نیز رسیده بود می‌پردازیم، آری بلور خانم و بتول خانم دو خواهر بلند بالا و رشید که همیشه دو رشته قطار فشنگ و یک قبضه ده تیر حمایل کرده و هیبتی به هم زده بودند می‌گویند در نبرد جنگلی‌ها هر چه تفنگ ده تیر به چشم می‌خورد به وسیله این دو زن مبارز کورد عمارلویی از قشون انگلیس بین لوشان و منجیل غارت شده بود .

چلکاسر در اول دره دشت واقع است که زادگاه این دو زن کورد می‌باشد و  یاد و خاطره آنها با وجود تمام تلاش حاکمیت دوران برای از بین بردن فداکاری‌‌هایشان دربین مردم این منطقشه زبانزد خاص و عام است و کمتر کسی در منطقه وجود دارد که وصف شجاعت این زنان قهرمان را نداند .

دو خواهر مبارزی که با حملات پی در پی و به دلیل آشنایی با جنگل و منطقه، دمار از روزگار روس‌ها و انگلیسی‌ها و قزاق‌های حکومتی درآورده بودند و وحشت در دل ژنرال‌های انگلیسی و روسی انداخته بودند، به طوری که هرگاه باد منجیل درهای اتاق ژنرال دنسترول فرمانده ارتش انگلیسی‌ها و سرکوبگر قیام جنگل را تکان می‌داد فورا دست به اسلحه می‌شد و فریاد می زد بلور خانم و بتول خانم آمده‌اند .

 

این ترس حاکمیت‌ها از شجاعت زنان است که مبادا پایه‌های استبداد آنان را بشکند

در ادامه این گزارش درکتاب خاطرات دیگری نیز که به نوشته صادق مهرنوش یکی دیگر از سرداران قیام جنگل که در سال ۱۳۳۴ منتشر شده بە حضور و شجاعت این دو خواهر شیر زن کورد اشاره شده است که به علت طولانی بودن به بخش کوتاهی از این خاطرات اشاره می‌کنم.

 صادق مهرنوش در کتاب خاطراتش در وصف این دو شیر زن چنین نوشته است: روزی بلور خانم و بتول خانم دو شیرزن کورد عمارلویی را دیدم که پنج قزاق را دست وپا بسته به مجاهدان تحویل داده و آنان را به بهانه امان دادن و نکشتن خلع سلاح کرده و دست و پا بسته به قشون مجاهدان تحویل دادند قشون هند و انگلیس و روس‌ها تا حدی از دست این دو خواهر چریک به امان آمده بودند که ژنرال دنسترول این موضوع را حتی به جزیره بریتانیا نیز گزارش داده بود و دولت انگلیس برای سر این دو شیرزن در آن زمان جایزه‌ای ۱۰ هزار تومانی تعین کرده بود .

نام و آوازه و شجاعت زنان به خصوص زنان کورد در ایران در تمام دوره‌ها و مبارزات همیشه پر رنگ و مثمرثمر بوده و هست از زمان مشروطه تاکنون از جنگل‌های گیلان تا کوه‌های شاه‌جهان از بلورخانم‌ها و تحفه گل‌ها در فیروزه خراسان که اینک بخشی از کشور ترکمنستان کنونی است خاطراتی که علنا به دست حاکمیت‌های مردسالارانه ایران چه در زمان قاجار چه پهلوی و چه جمهوری اسلامی همیشه سانسور شده است و این ترس حاکمیت‌ها از شجاعت زنان است که مبادا پایه‌های استبداد و شکاف جنسیتی که سالیان سال زنان را تحت ظلم و سلطه خود درآورده بودند و ذهنیتی ضعیف از زنان را در جامعه پرورانده بودند در هم شکند ولی اینک با پیشرفت علم وتکنولوژی و به برکت خیزش انقلابی زن زندگی آزادی‌  ستون‌های استبداد هر روز ضعیف‌تر از روز قبل شده و زنان ایران آگاهتر از قبل بسوی هدفی والا قدم بر می‌دارند.