روکن نقده: «زن، زندگی، آزادی»، فلسفه‌ای برای ساختن جامعه‌ای آزاد و برابر

روکن نقده، عضو شورای هماهنگی جامعه زنان آزاد شرق کردستان، سالروز انقلاب «ژن، ژیان، آزادی» را فرصتی برای بازخوانی مقاومت زنان و مردان در ایران می‌داند و تأکید می‌کند که این انقلاب، فلسفه‌ای عملی است که ساختارهای سرکوبگر را به چالش کشید.

مرکز خبر- سالروز خیزش انقلابی«ژن، ژیان، آزادی» این روز نه صرفاً یادآوری یک شعار یا نماد، بلکه لحظه‌ای است برای سنجش دستاوردها، ارزیابی چالش‌ها و درک روند تغییراتی که طی سال‌های اخیر در جامعه شکل گرفته است.

در گفت‌وگو با روکن نقده، عضو شورای هماهنگی جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار)، درباره اهمیت این خیزش انقلابی، دستاوردهای آن، تأثیرش بر مقاومت زنان و مردان، و مسیر پیش روی جامعه زنان در ایران به بحث و تبادل نظر پرداخته‌ایم.

 

 

با توجه به سالروز خيزش انقلابی«ژن، ژیان، آزادی»، لطفاً توضیح دهید که این روز برای جامعه زنان و مردان ایران چه معنا و اهمیتی دارد و چه دستاوردهایی تاکنون حاصل شده است؟

 

انقلاب «ژن، ژیان، آزادی» تنها یادآوری یک روز نیست؛ لحظه‌ای تاریخی است که مسئولیت و تداوم مبارزه را بر دوش همه ما می‌گذارد.
این انقلاب پاسخی ریشه‌ای به سلطه‌گری و نابودی انسانیت است؛ پاسخی که از غزه و کوردستان تا بلوچستان و ایران، فریاد مقاومت در برابر غارت و کشتار را زنده نگه می‌دارد.

 

فلسفه «زن، زندگی، آزادی»

ما زنان، با استقامت و شجاعتی که از مادران‌مان آموخته‌ایم، نشان می‌دهیم که اجازه نمی‌دهیم سلطه ادامه پیدا کند. «زن، زندگی، آزادی» فرصتی است برای زندگی آزادانه؛ نه فقط یک شعار گذرا، بلکه فلسفه‌ای مشترک که مردم ایران آن را درک کرده و به زبان خود بازتاب داده‌اند.

این فلسفه انسان‌ها را به مقاومت در برابر بی‌عدالتی دعوت می‌کند و نسل‌ها را به سمت شکل‌گیری شخصیت آزاد و انتخاب آگاهانه هدایت می‌کند. ریشه‌های آن در جنبش آزادی‌خواهی کوردستان و مبارزات زنان کورد است؛ تاریخی که ثابت کرده زن با عشق به زندگی و آزادی، بنیان‌های نظام مردسالار را به لرزه درمی‌آورد.

انقلاب «ژن، ژیان، آزادی» نوید ساختن آینده‌ای متفاوت را می‌دهد؛ آینده‌ای که زنان با مقاومت و تلاش خود آن را ممکن می‌سازند.

جنگ‌ها و سیاست‌های سلطه‌جویانه جمهوری اسلامی در خاورمیانه هر بار به شکست انجامید. دوام این نظام نه به نیروی واقعی، بلکه به خاطر جامعه‌ای خفه و خاموش بود. زنان سال‌ها سرکوب شدند و نتوانستند به شکل یک جنبش گسترده مبارزه کنند، اما در سال‌های اخیر مقاومت آن‌ها به‌صورت آگاهانه و سازمان‌یافته، به فلسفه‌ای تبدیل شد: «زن، زندگی، آزادی.»

 

فلسفه عملی در جامعه و خانواده

این فلسفه نه فقط شعار، که اندیشه‌ای برای زیستن آزاد است؛ پرسشی درباره جایگاه زن در خانواده، جامعه و جهان. زنان با طرح این پرسش‌ها، هسته‌های مقاومت و اتحاد آفریدند و نیرویی شدند که می‌تواند پایه‌های مردسالاری و سرکوب را بلرزاند. مردان نیز دریافتند که مبارزه بدون زنان ناقص است و تنها در کنار زنان معنا می‌یابد. در خیابان‌ها و خانواده‌ها، دیواری از همبستگی شکل گرفت که حتی گلوله‌ها هم در هم نشکست.

 

مقاومت در زندان‌ها؛ تولد آکادمی آزادی

اما دستاوردهای این مقاومت چه بود؟ در دل زندان‌ها، زنانی چون شیرین علم‌هولی، زینب جلالیان، وریشه مرادی، پخشان عزیزی و شریفه محمدی، میدان مقاومت را زنده نگه داشتند. فریاد «زن، زندگی، آزادی» بر دیوارهای سرد زندان پژواک یافت و به بیرون رسید، سکوت را شکست و دل‌ها را به همراهی فراخواند.
در همان زندان‌ها، انقلاب «زن، زندگی، آزادی» به آکادمی آزادی بدل شد؛ جایی که اندیشه و اراده‌ی زنان توانست شکستی بزرگ بر ساختارهای سرکوبگر جمهوری اسلامی تحمیل کند.

 

تأثیر جهانی و الگویی برای منطقه

امروز در ایران، مقاومت زنان و مردان، به ویژه پیشاهنگی زنان، انقلاب «زن، زندگی، آزادی» را به فرهنگی زنده و قابل زیستن تبدیل کرده است. این مقاومت محدود به خیابان نیست؛ حتی در زندان‌ها نیز اتحادی شکست‌ناپذیر شکل گرفت و تأثیری گسترده بر خاورمیانه داشت.

در هند و کوردستان، زنان و جوانان با الهام از این شعار در برابر خشونت و سرکوب ایستادند و مردان نیز در کنار آن‌ها قرار گرفتند. در روژاوا، انقلاب زنان جامعه‌ای دموکراتیک ساخت و الگویی الهام‌بخش برای منطقه شد.

امروز زنان ایران نیز با درک آزادی و برابری، گام‌های پیگیر در مسیر ساختن جامعه‌ای نوین برمی‌دارند. این حرکت نشان می‌دهد که سرکوب و تحکم دیگر پاسخگو نیست و مسیر واقعی تغییر از مقاومت زنان و شکل‌گیری جامعه‌ای آزاد می‌گذرد.

 

تغییر ساختار اجتماعی و ضرورت پیشاهنگی زنان

تغییرات روزانه در حال شکل‌گیری است و انقلاب «زن، زندگی، آزادی» تحول را از فرد تا ساختارهای جامعه پیش می‌برد. اگر نظام حاکم این تحولات را درک و همراهی کند، مسیر تغییر ممکن است؛ در غیر این صورت، در بن‌بست خواهد ماند. در این مرحله تاریخی، وظیفه زنان پیشاهنگی و مسئولیت برای تحقق اهداف انقلاب است. تغییر واقعی با مبارزه روزمره جوانان، مادران و زنان شکل می‌گیرد و باید در جامعه تجلی یابد. آزادی واقعی باید در خاک میهن تجربه شود؛ هر تلاش و مقاومت پاسخی است به ستم و عهدی برای ایران آزاد.

این تغییرات محصول رنج و تلاش زنان و مردان سراسر ایران، از کوردستان و بلوچستان تا دیگر نقاط کشور، و نتیجه ساختن سازمان‌ها و شخصیت‌های پیشاهنگ است که در برابر نظام مقاومت کرده‌اند.

اکنون زمان گسترش دیوار مقاومت در سراسر ایران است؛ زنان و جوانان با کمپین‌ها و تجمعات هدفمند، محتوای واقعی «زن، زندگی، آزادی» را نشان دهند و انقلاب را به تجربه‌ای عملی تبدیل کنند.

ایران به جامعه‌ای انسانی نیاز دارد؛ مقاوم در برابر فشارها و توانمند در حفظ مقاومت فرهنگی، با مردمانی آموزش‌دیده و آماده تغییر. با این حال، مردسالاری که ریشه‌ای چند هزار ساله دارد و ساختاری است، نه ژنتیکی، هنوز تهدیدی جدی است. زنان و مردان باید این روند تاریخی را بشناسند و در برابر آن مقاومت کنند، چرا که پایه‌های این نظام با خشونت و مالکیت‌طلبی محکم شده و شکافی عمیق در جامعه ایجاد کرده است.

 

بازسازی ذهنیت مردسالاری و نقش آن‌ها در تغییر

مردانی که تحت تأثیر ذهنیت سلطه‌گرند، رفتار تحکم و مالکیت را پرورش می‌دهند و همه چیز را متعلق به خود می‌دانند. با بازسازی شخصیت و ذهن آزاد، نظام سلطه فرو می‌پاشد و مردان می‌توانند به زندگی مشترک و برابر دست یابند. بیشتر ساختارهای اداری و اجتماعی توسط مردان شکل گرفته و حتی کسانی که کامل در آن جای نمی‌گیرند، تحت همان چارچوب‌اند. بازسازی شخصیت و تفکر آزادی، شرط لازم برای تحقق زندگی برابر و دست‌یابی به زنان واقعی است.

 

آینده‌ای نوین و جامعه انسانی  

زنان امروز پیشرو هستند، سیستم‌ها و ساختارهای خود را ساخته و حقوق و زندگی آزاد را پی می‌جویند. اگر مردان نیز راه آزادی را انتخاب کنند، ایران و جهان سرشار از زندگی و زیبایی خواهد شد. زنان عدالت‌طلب و بخشنده‌اند، اما بخشندگی‌شان به معنای چشم‌پوشی از جنایات نیست. امروز فرصتی در دستان زنان است تا آینده‌ای نوین، بدون خشونت و سرکوب بسازند و انقلاب «زن، زندگی، آزادی» را به افتخاری برای شهیدان این راه تبدیل کنند.