نسلکشی ''روآندا'' تاریکترین فاجعەی انسانی نیم سده
شب ششم آوریل ۱۹۹۴ به هواپیمای حامل جونال هابیا ریمانا رئیسجمهوری وقت روآندا و همتایش سیپرین نتاریامیرا رئیسجمهوری بوروندی که هر دو از قوم هوتو بودند شلیک شد. هواپیما سقوط کرد و همه سرنشینان آن کشته شدند، افراط گرایان هوتو جبههی هواداران روآندا را مسئول این حمله دانستند و بلافاصله دست به کشتار دستهجمعی زدند.
سارا ارومیه
جمهوری روآندا کشوری است کوچک، در مرکز آفریقا که پایتخت آن شهرکیگالی است. روآندا کشوری است سرسبز و با آب و هوای استوایی با دریاچههای فراوان، این کشور با اوگاندا، بوروندی، جمهوری دموکراتیک کنگو و تانزانیا همسایه است.
حدود ۷۰۰ سال قبل قومی از نژاد حامی (کوشی) از سوی منطقه اتیوپی و سومالی به سوی جنوب سودان کوچ کرده و در نهایت در منطقه فعلی روآندا و بوروندی و بخشی از اوگاندا ساکن شدند، این افراد گلهدار بودند و بومیان هوتو نیز که خود از مهاجران غرب آفریقا بودند به کار کشاورزی اشتغال داشتند.
با ورود استعمار به این منطقه تضادهای قومی میان این دو تیره فزونی گرفت و در دو نوبت به قتلعام منجر شد که آخرین آن سال ۱۹۹۴ بود که شورشیان طرفدار اوگاندا هواپیمای رئیس جمهور هوتو را سرنگون کردند. در مقابل سکوت مجامع بینالمللی و غرب این جنایت اتفاق افتاد و هزاران نفر کشته شدند.
تاریخچەی روآندا
در آوریل ۱۹۹۴، روآندا بیش از ۷ میلیون نفر جمیعت داشت که از سه گروه قومی تشکیل میشد: هوتو (۸۵٪)، توتسی (۱۴٪ جمیعت) و توا (۱٪).
دو گروه هوتو و توتسی از نظر نژادی و زبانی بهم شبیه بودند، در یک منطقه زندگی کرده و آداب و رسوم مشابهی داشتند، در دوران قبل از استعمار، توتسیها از نظر اجتماع در ردەی بالاتری نسبت به هوتوها قرار داشتند. پس از انتقال روآندا به عنوان مستعمره به حکومت بلژیک (پس از شکست آلمان در جنگ جهانی) در روآندا سیاستی در پیش گرفته شد که در آن اقلیت توتسی و اکثریت هوتو به اختلافات قومی و نژادی کشیده شدند.
این سیاست توسط بلژیکیها که سرپرستی مستعمره روآندا را بعد از جنگ جهانی اول بر عهده داشتند در روآندا بنا نهاده شد؛ هوتو یا توتسی بودن در شناسنامه افراد ذکر میشد، و یک هوتو ثروتمند میتوانست خود را به یک توتسی تغییر دهد تا از احترام و امکانات بیشتری برخوردار گردد.
در ۱۹۵۹، هوتوها سلطنت توتسیها را برانداختند و دهها هزار نفر از توتسیها به کشورهای همسایه از جمله اوگاندا گریختند. جمعی از این توتسیها یک گروه پیکارجو به نام جبههی هواداران روآندا تأسیس کردند که در سال ۱۹۹۰ به روآندا حمله نمود و تا سال ۱۹۹۳ که قرارداد صلح بسته شد مشغول به جنگ بودند.
از سال ۱۸۹۴ کنفرانس برلین این منطقه تحت نام تانگانیکای آلمان در اختیار آلمان قرار گرفت. شکست آلمان در جنگ جهانی اول منجر به تقسیمات مستعمرههای آفریقایی آلمان شد. روآندا به بلژیک واگذار شد. سپس در ۱۹۶۲ سرانجام از بلژیک جدا شده و مستقل گشت.
نسلکشی روآندا
نسلکشی روآندا در سال ۱۹۹۴ به دنبال سقوط هواپیمای حامل ''جووینال هابیاریمانا'' رئیسجمهور وقت روآندا در نزدیکی کیگالی پایتخت این کشور به وقوع پیوست. ''قوم هوتو'' این جنایت را به ''قوم توتسی'' نسبت داد. جبههی هواداران روآندا اعلام کرد که هواپیما توسط خود هوتیها منهدم شدهاست تا به آنها بهانهای برای قتلعام دهد.
همین امر در جامعهی گسیختەی روآندا، سبب آغاز درگیریهای شدید میان این دو قوم شد. این واقعهی هولناک به دست ناسیونالیستهای هوتو در شهر «کیگالی»، پایتخت روآندا آغاز و بە سرعت به شهرهای دیگر گسترش یافت، در دو هفتهی اول مسئولان محلی در مرکز و جنوب روآندا که توتسیها بیشتر در آن مناطق ساکن بودند، مقاومت کردند. مدتی بعد مقامات ملی مقاومتکنندگان را برکنار و عدهای از آنان را اعدام کردند. با این کار سایر مخالفان یا ساکت شدند یا خود دست به کار کشتن شدند. مقامات به قاتلان غذا، نوشیدنی، مواد و پول پاداش میدادند. رادیوی دولتی شروع به فراخوان شهروندان عادی برای کشتن همسایگانشان کرد. در عرض سه ماه ۸۰۰ هزار نفر سلاخی شدند.
در جریان نسلکشی سال ۱۹۹۴ روآندا که از آن تحت عنوان تاریکترین فاجعهی انسانی نیم سدهی گذشته یاد میشود، علاوه بر کشتهشدن ۸۰۰ هزار نفر، به ٢۵٠ تا ۵۰۰ هزار زن تجاوز شد.
واکنش بینالمللی به این نسلکشی
قتلعام توتسیها در سال ۱۹۹۴ هنوز در اذهان مردم این کشور و سراسر دنیا باقیماندهاست. سازمان ملل در ابتدا از پذیرش این رویداد به عنوان نسلکشی خودداری کرد و در نتیجه به شدت مورد انتقاد رسانههای جمعی قرار گرفت. این واقعه منجر به بحثهایی برای تغییر در ساختار سازمان ملل به منظور برخورد سریع و قاطع جامعهی بینالملل با نسلکشی گردید.
نخستین دادگاه نسل کشی روآندا تحت عنوان دادگاه کیفری بینالمللی روآندا در دسامبر ۱۹۹۶ آغاز به کار کرد. این دادگاه برخی افراد ردهبالا را به جرم نقش داشتن در نسلکشی روآندا، متهم کرد. روند دادگاه سختتر شد چرا که مکان بسیاری از متهمان نامشخص بود. در سال ۱۹۹۸ این دادگاه اولین محکومیت مربوط به نسلکشی را صادر کرد که طی آن ''ژان-پل آکایسو'' شهردار ''تابا'' به جرم دخالت و مباشرت در این جنایت گناهکار شناخته شد.
این دادگاه همچنان فعال است و در ۲۶ سال گذشته بارها عوامل این نسلکشی را پای میز محاکمه کشانده است. در سال ۲۰۱۶ دولت روآندا اعلام کرد حکم دستگیری ۶۰۰ نفر دیگر را که هنوز زنده و در کشورهای مختلف جهانند، با اتهام دست داشتن در این نسلکشی صادر کرده است.
در آوریل ۲۰۱۴، ''بان کی مون'' دبیر کل وقت سازمان ملل متحد برای اینکه این سازمان نتوانست در زمانی که روآندا به کمک نیاز داشت کاری انجام دهد، عذرخواهی کرد و گفت که ما هیچگاه نباید فراموش کنیم که جامعهی جهانی نتوانست از کشتار ۸۰۰ هزار زن و مرد و کودک بیگناه جلوگیری کند.
در مارس ۲۰۱۷، ''پاپ فرانسیس'' رهبر کاتولیکهای جهان نیز برای شکست کلیسا در مانع شدن از این نسلکشی عذرخواهی کرد.
با این حال گزارشهای منتشر شده از سوی نظامیان و روزنامهنگاران در سالهای گذشته نشان میدهد که بسیاری از خطر وقوع یک نسل کشی در آن سالها باخبر بودند اما نه سازمان ملل متحد و نه هیچ کشور دیگر حاضر نشد به هشدارهای نظامیان و روزنامهنگاران توجه کند.
تأثیر نسلکشی بر جمهوری دموکراتیک کنگو
نسلکشی در روآندا به صورت مستقیم باعث دو دهه ناآرامی در جمهوری دموکراتیک کنگو شد. این ناآرامیها تاکنون به بهای از دست رفتن جان پنج میلیون نفر تمام شده است.
دولت روآندا که امروز توسط جبههی میهنی روآندا اداره میشود دو بار به جمهوری دموکراتیک کنگو حمله کرده و همواره این همسایه خود را متهم کرده است که به شبه نظامیان هوتو اجازه میدهد در خاکش عملیات انجام دهند. روآندا همچنین نیروهای محلی توتسی را مسلح کرده است.
صحبت در مورد قومیت، امروز در روآندا غیرقانونی است، دولت میگوید میخواهد از وقوع خونریزیهای بیشتر در کشور جلوگیری کند؛ ولی عدهای میگویند دولت جلوی آشتی ملی واقعی را میگیرد و فقط میخواهد سرپوشی بر تنشهای موجود بگذارد و این ممکن است در آینده به فوران مجدد خشمهای سرکوب شده بینجامد.