شکستن زنجیره خرافات؛ نقش پزشکی روانی در حمایت از زنان
تمایز نزدیکی میان روانشناسی پزشکی و درمانهای معنوی در برخورد با طیف وسیعی از بیماریهای روانی مشهود است. با این حال بیشتر مردم به ویژه در مواجهه با اضطراب و افسردگی، آن را به حسادت و جادو نسبت میدهند.
ابتسام اغفیر
بنغازی - در لیبی، تعداد قابل توجهی از زنان به دلیل نگرانی از انتساب برچسب بیماری روانی و احتمال طرد شدگی، علت مشکلات روانی خود را به حسادت یا جادو ارتباط میدهند. این باور، آنها را به سمت استفاده از راهکارهای درمانی معنوی میکشاند که ممکن است به جذب شدن به سوی جادوگری و توسل به اشیاء بیارزش منجر شود.
استفاده از گردنبند مهره آبی یا نشان «خمیسه»(چشم زخم) در میان برخی زنان، منجر به تجربه بیماریهای روانی مزمن شده که در واقع به درمان تخصصی روانپزشکی نیاز دارند تا مشاورههای روانی ساده. دکتر نزیهه سلیمان، کارشناس ارشد مشاوره، درمان روانی و اصلاح رفتار، تأکید میکند: «در جامعه لیبی، باور عمومی بر این است که هنگام مواجهه با اختلالات یا نشانههای روانی، افراد به ندرت به صورت اولیه به پزشک متخصص مراجعه میکنند. با این حال، گروه کوچکی از خانوادهها که از آگاهی بالای روانی برخوردار هستند، در مشاهده نخستین نشانههای بیماری، به طور مستقیم به یک مشاور یا درمانگر روانی روی میآورند.»
دکتر نزیهه سلیمان اختلالات روانی را به دو دسته تقسیم میکند: اول، اختلالات روان نژندی(نوروسیس) که شامل حالاتی مانند افسردگی، اضطراب یا اختلالات ناشی از تروما میشود و میتواند هر فرد عادی را تحت تأثیر قرار دهد. دوم، نوعی که به عنوان «دشمن خاموش» شناخته میشود و معمولاً با نشانههای غیر مشخص و ساده آغاز میشود اما گاهی به صورت حاد بروز پیدا میکند، که در این صورت علائم به طور واضح قابل مشاهده میشوند.
وی تأکید کرد که اختلالات رواننژندی معمولاً به مداخله از سوی مشاوران یا درمانگران روانی نیاز دارند و اغلب بدون استفاده از دارو قابل مدیریت هستند. با این حال، در شرایطی که فرد با اختلالات روانی شدیدتری دست و پنجه نرم میکند، که در اصطلاح علمی به آن جنون اطلاق میشود، دخالت پزشکی تخصصی و تجویز دارو ضروری است.
دکتر نزیهه سلیمان با تأکید اظهار داشت که بیماران زن معمولاً پس از طی کردن مسیر درمانهای معنوی که آنها را به حسادت یا چشم زخم نسبت میدهند، در مرحلهای بسیار دیرهنگام به روانپزشک مراجعه میکنند. این تأخیر اغلب ناشی از انکار خانواده در قبول اینکه فردی از اختلال یا بیماری روانی رنج میبرد است. او تأکید کرد که شناسایی بیماری روانی، بهویژه برای زنان، چه به عنوان همسر، دختر یا خواهر، چالشبرانگیز است. نپذیرفتن واقعیت و روی آوردن به روشهای درمانی غیر روانشناختی، باعث تثبیت بیماری و بروز علائم شدید و غیرقابل کنترل میشود که در نهایت آنها را به سمت درمان روانپزشکی سوق میدهد.
وی بر این نکته تأکید کرد که درمان افراد مبتلا به بیماریهای روانی با استفاده از رویکردهای معنوی میتواند مشکلساز باشد. او اشاره کرد که نمیتوان به زنانی که اعتقاد دارند به جادو یا چشم زخم مبتلا شدهاند، توصیه کرد که صرفاً از درمانهای روحانی استفاده کنند. او توضیح داد که بیماریهای روانی بسیاری اوقات جنبههای جسمی دارند که نیازمند درمان دارویی هستند و تأخیر در درمان پزشکی میتواند موجب اشتباهات جدی شود. او بر این باور است که هرچه درمان تخصصی روانی زودتر آغاز شود، زمان و تلاش کمتری صرف میشود و دوره بیماری کوتاهتر و دوره بهبودی طولانیتر خواهد بود.
دکتر نزیهه سلیمان در بحث مهم متقاعدسازی زنان برای مراجعه به خدمات پزشکی روانی و کاهش اتکای آنها به درمانهای معنوی توضیح داد: «در جوامعی که مردم، به ویژه زنان، تمایلی به استفاده از خدمات روانپزشکی نشان نمیدهند چرا که آنها این کار را معادل با دیوانگی تلقی میکنند، چالشهای بزرگی وجود دارد. این نگرش نه تنها در لیبی بلکه حتی در کشورهای پیشرفته نیز با دیدگاهی متفاوت و بازتر روبرو است.»
وی همچنین در ادامه اظهاراتش افزود: بیماریهای روانی در برخی موارد ممکن است در مراحل اولیه پایدار بمانند و علائم آنها ظاهر شوند بدون آنکه پیشرفتی داشته باشند. اما، اگر بیمار زن تحت درمان قرار نگیرد، وضعیتش به مرحلهای خواهد رسید که بیماری به شدت بدتر میشود و دیگر قابل پنهان کردن نخواهد بود. در نتیجه، هر چه تلاش بیشتری برای مخفی کردن بیماری از جامعه صورت گیرد، وضعیت وخیمتر میشود. بنابراین، مداخله درمانی روانی در مراحل اولیه حیاتی است، چرا که تجارب نشان دادهاند بسیاری از موارد پس از درمان بهموقع، بهبود یافتهاند.
دکتر نزیهه سلیمان بر اثربخشی درمان، مشاوره روانی، و اصلاح رفتار تأکید کرد و بیان داشت که این روشها موفقیت خود را به اثبات رساندهاند. او اشاره کرد که در برخی موارد، پیشرفتهای قابل توجهی پس از تنها دو جلسه مشاهده شده است. تأکید وی بر این بود که ظرفیت و پذیرش بیمار برای درمان نقش مهمی در سرعت بهبودی ایفا میکند. دکتر سلیمان با قاطعیت گفت که نباید درمانهای تایید شده را نادیده گرفت و به سمت درمانهای معنوی پیش رفت، زیرا این کار تنها به هدر رفتن زمان بیمار منجر میشود.
دکتر نزیهه سلیمان در مورد باور نادرست اعتیاد به درمان توضیح داد که این تصور که بیمار ممکن است به درمان یا مشاوره روانشناختی اعتیاد پیدا کند، بیاساس است و درمانهای روانی بدون دارو نیز وجود دارند. او تأکید کرد که بیماران باید به درمان و مشاوره روانشناختی ادامه دهند و نباید درمان پزشکی روانی را نادیده بگیرند. او مقایسهای بین بیماریهای روانی با بیماریهایی مانند فشار خون بالا و دیابت انجام داد، چرا که همانگونه که این بیماریها با رعایت دقیق دستورالعملهای درمانی و مراجعات منظم به پزشک مدیریت میشوند، بیماریهای روانی نیز میتوانند به همین شکل کنترل شوند. دکتر سلیمان اشاره کرد که پزشکان به صورت تدریجی و با هدف جلوگیری از هرگونه اعتیاد، میزان و نوع داروهای تجویزی را کاهش میدهند تا نتایج درمانی مطلوبی حاصل شود.
این متخصص متذکر شد که تجربهاش نشان داده زنان بیشتر از مردان به دنبال درمانهای روانی هستند، زیرا آنها به طور کلی با استرسها و فشارهای روانی بیشتری مواجه میشوند. این نکته، اگرچه بر پایه مشاهدات شخصی و نه بر اساس تحقیقات علمی پایهریزی شده، نشان دهنده تجارب رایج است. به ویژه، دختران در دوران نوجوانی و سالهای تحصیلی خود، هنگامی که برای کسب مدارک تحصیلی تلاش میکنند و در رشتههایی که نیازمند تلاش فراوانی هستند مشغول به تحصیلند، با سطوح بالایی از اضطراب و تنش روبرو هستند که میتواند به بروز بیماریهای روانی منجر شود.
دکتر نزیهه سلیمان بر اهمیت توجه به زمینههای ژنتیکی و ویژگیهای شخصیتی افراد در تشخیص و مدیریت بیماریهای روانی تأکید کرد. او معتقد است که افراد با آمادگی ژنتیکی برای بیماریهای روانی و دارای شخصیتهای آرام، که ممکن است کمتر تمایل به بیان صریح احساسات خود داشته باشند، نیاز به توجه و مراقبت بیشتری دارند تا آن دسته از افراد که راحتتر احساسات خود را بیان میکنند. همچنین، دکتر سلیمان به اهمیت تأثیر روابط، به ویژه روابط سمی، بر سلامت روانی تأکید کرده و اشاره میکند که این نوع روابط میتوانند به عنوان عاملی مهم در تشدید بیماریهای روانی عمل کنند، که در نهایت میتواند به فازهایی منجر شود که فرد دیگر قادر به ادامه زندگی عادی خود نباشد.
در پایان سخنان خود، دکتر نزیهه سلیمان تاکید کرد که هر زنی که احساس رنج یا ناراحتی در زمینههای تحصیلی یا زندگی شخصی خود دارد، به مداخله روانشناختی نیازمند است. این نیاز، صرفاً به معنای درمان بیماری نیست، بلکه به منظور بازسازی افکار و احساسات فرد برای بازیابی سلامت روانی در یک چارچوب بهتر است. او بر این باور است که ماندن در یک چرخه باطل میتواند به فرد آسیب بیشتری بزند و در بسیاری موارد، تنها یک جلسه مشاوره یک ساعته کافی است تا تعادل روانی یک زن را احیا کند.