ایدز ؛ بیماری کە ابعاد زندگی را تحت تأثیر قرار می‌دهد

نداشتن درک ، آگاهی درست و پیش‌داوری‌های موجود در خصوص این بیماری زمینه‌ساز شایعات و نگاه توأم با انگ به مبتلایان ایدز می‌گردد به این صورت آنان نه تنها حق ازدواج نخواهند داشت بلکه از سوی جامعه و حتی خانواده‌هایشان هم رانده می‌شوند.

 

شبنم توکلی

تهران- ایدز از ویران­گرترین بیماری­‌های عصر کنونی، ویروسی است که به سیستم ایمنی بدن آسیب می‌­رساند و از طریق خون، مایع منی، شیر مادر و مایعات واژن منتقل می‌­شود این بیماری نه تنها جسم بلکه تمام ابعاد زندگی فرد مبتلا را تحت تأثیر خود قرار می‌­دهد، از زندگی فردی و خانوادگی گرفته تا فعالیت­‌های اجتماعی و اقتصادی مبتلایان از این بیماری تأثیر می­‌گیرند. ایدز بیماری است که غالبا افراد مبتلا به آن از سوی جامعه طرد می­‌گردند و برچسب افراد منحرف بر پیشانی­شان می‌­زنند. افراد مبتلا در بیشتر مواقع بیماری خود را پنهان می­‌کنند ، ترس از دست دادن شغل، نگرانی در مورد ازدواج، از دست دادن دوستان و حمایت خانواده از جمله دلایلی است که مبتلایان را به پنهان­کاری و انکار در خصوص بیماری­شان وا می­‌دارد از سوی دیگر محدودیت دسترسی به درمان، انزوا، افسردگی ، مشکلات جسمانی و روانی از دیگر مشکلاتی است که با آن روبه­رو می­‌شوند.

گرچه در آغاز بیشترین جمعیت از مبتلایان را مردان تشکیل می‌­دادند اما اکنون نرخ ابتلا به ایدز در میان زنان و به ­طور خاص زنان جوان افزایش یافته در ایران آنچه موجب نگرانی است بالارفتن تعداد موارد ابتلا از طریق ارتباطات جنسی محافظت نشده است. ایدز به طرق مختلفی انتقال پیدا می­‌کند، در میان زنان ممکن است ازدواج با مردانی که روابط جنسی خارج از چارچوب ازدواج داشتند یا دارای سابقه مصرف مواد بوده­اند از دلایل پررنگ ابتلای زنان باشد.

زنان مبتلا نیز مانند مردان با انگ و برچسب­‌هایی منفی از سوی سایر افراد جامعه روبه‌­رو می‌­شوند باورهای غلط حاکی از این است که زنان بی­‌مسئولیت دچار این بیماری می­‌شوند درحالیکه غالبا این بیماری را ناآگاهانه ازسوی همسران مبتلا به ایدز گرفته‌­اند.

از آنجایی که اطلاعات دقیق و درستی در خصوص این بیماری، راه­های انتقال و پیشگیری آن وجود ندارد در نتیجه شاهد واکنش­‌های نامناسب و رفتارهای آسیب‌­زننده و تبعیض­‌آمیز با افراد مبتلا هستیم که بر مشکلات روزمره آنان و خانواده‌­هایشان می‌افزاید حتی  بسیاری از مراکز بهداشتی درمانی از ارائه خدمات و پذیرش فرد مبتلا به ویروس اچ آی وی سرباز می‌­زنند.

 نداشتن درک ، آگاهی درست و پیش­داوری­‌های موجود در خصوص این بیماری زمینه­‌ساز شایعات و نگاه توأم با انگ به مبتلایان ایدز می‌گردد به این صورت آنان نه تنها حق ازدواج نخواهند داشت بلکه از سوی جامعه و حتی خانواده‌هایشان هم رانده می‌شوند.

فائزه.م دختر جوانی است که تنها یک سال است که از ابتلای خود به ایدز مطلع شده، با اشارە بە اینکە بیماری بعد از ازدواج و از طریق همسرش به او انتقال پیدا کرده، می­‌گوید: «ظهور مشکلات جسمانی بعد از ابتلا تنها یک طرف این قضیه است از کاهش وزن شدید و دردهای عضلانی و مشکلات روحی گرفته تا عفونت‌­هایی که مثل قارچ در بدنت رشد می­کند انگار هیچ راهی برای متوقف کردن آن وجود ندارد اما از طرف دیگر این واکنش و نوع رفتار اطرافیان است که ما را بیشتر به سوی مرگ سوق می­‌دهد.»

وی می‌گوید: «من حالا ٨ ماه می‌­شود که خواهر و برادرم را ندیدم چون با ما قطع ارتباط کردند و جز تماس تلفنی هیچ­گونه دیداری نداشتیم شاید بهتر است بگویم هم خانواده من و هم همسرم ما را طرد کردند. این از مرگ هم بدتر است که حتی عزیزانت هم تو را ترک کنند شاید این قوی­ترین دلیل باشد که نخواهیم بیماری خود را نزد دیگران علنی کنیم من و همسرم هر دو مشغول به کاریم و بە خاطر ترس از دست دادن کار ناچاریم بیماری را از صاحب کار پنهان کنیم حتی مراکز درمانی و بهداشتی وقتی متوجه می‌­شوند کسی مبتلا شده شبیه زامبی با او برخورد می­‌کنند و دوست دارند زودتر آنجا را ترک کنی، دیگر باید چه انتظاری از مردم عادی داشت که کم­ترین اطلاعی در خصوص این بیماری ندارند و تنها تصورشان از امثال من زنان بدکاره­ای است که از طریق روابط نامشروع بیمار شدند شاید من هم یک زمانی اینطور فکر می­‌کردم حقیقت این است که مردم با قضاوت‌هایشان فقط باری اضافی بر مشکلات امثال من هستند پس ترجیح من این است که حتی اگر شده تنهایی و گوشه اتاق خودم بمیرم تا نگاه سنگین و حرف­های طعنه­‌آمیز دیگران را تحمل کنم.»

فرد مبتلا دیگر چون فردی عادی از سوی اجتماع پذیرفته نمی‌­شود و این چون معضلی برای بیمار خواهد بود چرا که مدام به او یادآوری می‌­شود که فردی عادی نیست و هر لحظه ممکن است بیماری او کشف شده و از طرف دیگران طرد و تحقیر گردد ، وجود باورهای غلط و نگرش منفی در خصوص نحوه ابتلا که در جامعه رواج پیدا کرده زنان را در شرایط آسیب­‌پذیرتری قرار می‌­دهد  چرا که مدام با برچسب‌های مختلف و منفی روبه­‌رو می­‌شوند لذا اکثریت ترجیح می‌­دهند در خصوص بیماری جز به اعضای نزدیک خانواده با کسی دیگر در میان نگذارند که انگ بی­‌اخلاقی و بی‌بندوباری بر آنان نزنند.

وقتی در جامعه آگاهی و درک عموم مردم از راه­‌های انتقال این بیماری افزایش پیدا کند نه تنها نوع نگاه مردم به فرد مبتلا تغیییر می­‌کند و ترس عموم کاهش پیدا می­‌کند که موجب امنیت روانی بیمار می‌گردد، بلکه حتی شاهد کاهش شیوع آن در جامعه خواهیم بود.