«افتادگی مثانه و شرم و سکوت میان زنان روستایی»

در اورامانات، افتادگی مثانه زنان به‌خاطر ناآگاهی و فشار کار نادیده گرفته می‌شود و درمان نمی‌شود، تهدیدی جدی برای سلامت آن‌هاست.

 

سوما کرمی 

جوانرو- در بسیاری از روستاهای اورامانات، به‌ویژه میان سالخوردگان، افتادگی مثانه شناخته‌شده نیست و نشانه‌هایی چون تکرر ادرار یا بی‌اختیاری، بخشی طبیعی از پیری دانسته می‌شود. شرم، ترس از قضاوت و کم‌اهمیت شمردن مشکل، زنان را از مراجعه به پزشک بازمی‌دارد و این عارضه پنهان و درمان‌نشده می‌ماند.

در مراحل اولیه، تمرین‌های خاص یا تغییر سبک زندگی می‌تواند مؤثر باشد، اما در موارد شدید، جراحی لازم است. بااین‌حال، ناآگاهی، دسترسی محدود به خدمات درمانی و موانع فرهنگی، مسیر درمان را دشوار کرده است.

زنان کورد و حاشیه‌نشین از کودکی زیر بار کارهای سنگین خانه، کشاورزی و دامداری‌اند و فرصتی برای پیگیری درمان ندارند. حتی وقتی از مشکل می‌گویند، صدایشان جدی گرفته نمی‌شود. این بی‌توجهی، کیفیت زندگی را کاهش داده و رنجی را تداوم می‌بخشد که می‌توان با آگاهی و حمایت، کاهش داد.

حنیفه ویسمرادی، زن ۶۱ ساله از روستای کلاش، سال‌هاست با افتادگی مثانه زندگی می‌کند؛ بیماری‌ای که هم جسم و هم روحش را فرسوده است. پس از مرگ همسر، بار تمام مسئولیت‌های خانه و فرزندان بر دوش او افتاد و ناچار شد کارهای کشاورزی و دامداری را نیز خود انجام دهد.  

از ۱۷ تا ۵۳ سالگی پنج بار زایمان کرد؛ بارداری‌های پی‌درپی و کارهای سنگین، به‌تدریج سلامت بدنش را فرسود. برای تأمین معاش، خودش کیسه‌های آرد را جابه‌جا می‌کرد، هیزم جمع می‌کرد و به بزها کاه می‌داد. هشدارها را جدی نمی‌گرفت، تنها به گذران زندگی فکر می‌کرد.

نخستین نشانه‌های بیماری نزدیک ۳۸ سالگی پدیدار شد؛ آسیب‌هایی پنهان که سال‌ها بعد آشکار شدند.

حنیفه ابتدا بی‌اختیاری ادرار و سنگینی لگن را خستگی دانست، اما علائم شدت گرفت. شب‌ها چند بار به دستشویی می‌رفت و گاهی با عطسه یا بلند کردن بار، کنترلش را از دست می‌داد. با وجود فشار کار و تعویق مکرر، سرانجام به پزشک رفت و فهمید افتادگی مثانه‌اش شدید است و تأخیر می‌تواند به عفونت، بی‌اختیاری کامل و آسیب کلیه بینجامد.

او می‌گوید نمی‌خواست دخترانش همان سختی‌ها را بکشند و حالا که بزرگ شده‌اند، برای عمل آماده است؛ چند حیوانش را فروخته تا در زمان نقاهت سبک‌تر باشد و آرزو دارد هرچه زودتر از این وضعیت رها شود.

 

ژیلا جوادی( اسم مستعار) پزشک متخصص مامایی باسابقه در جوانرود می‌گوید که «افتادگی مثانه در میان زنان این منطقه شایع‌تر از حد معمول است»

به گفته ی او، علت این وضعیت را باید فراتر از صرفاً تعدد زایمان‌ها جست‌وجو کرد، بسیاری از زنانی که به ما مراجعه می کنند، تجربه‌ی چندین زایمان را دارند. اما این مسئله همیشه انتخاب شخصی نبوده است. در مواردی، به ویژه زمانی که فرزندان نخست دختر بوده‌اند، خانواده یا همسر از زن انتظار داشته‌اند که تا زمان تولد فرزند پسر، بارداری‌های متوالی را ادامه دهد. این روند باعث می‌شود بدن فرصت کافی برای بازیابی نداشته باشد.

او اضافه می‌کند: در این منطقه، زنان پس از زایمان معمولاً فرصتی برای استراحت ندارند. خیلی زود به کارهای سنگین بازمی‌گردند؛ از مراقبت دام‌ها گرفته تا رفت وآمد به مزارع و حمل بار. این فشارهای فیزیکی، بدون تقویت عضلات کف لگن، زمینه‌ی افتادگی مثانه را فراهم می کند.

به گفته‌ی این دکتر مامایی، «بسیاری از زنان جوانرود، علاوه بر علائم جسمی مانند بی‌اختیاری ادرار، عفونت‌های مکرر یا دردهای لگنی، از بیان مشکل خود نیز احساس شرم می‌کنند.

در موارد زیادی، مراجعان حتی در بیان علائم خود تردید دارند؛ به ویژه زمانی که مشکل‌شان مربوط به ارتباط جنسی باشد. این سکوت، روند درمان را با تأخیر مواجه می کند و باعث می شود افراد در مراحل پیشرفته تر به ما مراجعه کنند.»

او تأکید می کند که جراحی می‌تواند بخش زیادی از عوارض را برطرف کند، اما در صورت ادامه‌ی سبک زندگی پیشین از جمله انجام فعالیت‌های سنگین و بی‌توجهی به ورزش‌های تقویتی احتمال بازگشت علائم وجود دارد.