تاریکی زودهنگام در ایران؛ علت چیست؟

خاموشی‌های چندساعته و بی‌برنامه که از فروردین‌ماه آغاز شده، اکنون در نقاط مختلف ایران از جمله تهران گسترش یافته؛ هم‌زمان با افزایش مصرف برق و محدودیت ظرفیت تولید، زیرساخت‌ها و سیاست‌های انرژی کشور دوباره زیر نگاه افکار عمومی قرار گرفته‌اند.

مرکز خبر- در روزهای اخیر، موج جدیدی از قطعی برق سراسر ایران را در بر گرفته است. از روستاها و شهرهای کوچک گرفته تا کلان‌شهرهایی مانند تهران، اصفهان و مشهد، بسیاری از شهروندان بدون هیچ اطلاع‌رسانی قبلی با خاموشی‌های چندساعته و مکرر مواجه شده‌اند.

 

خاموشی‌های زودهنگام، پیش از تابستان

قطعی برق که در سال‌های گذشته به امری تکراری بدل شده، امسال از همان روزهای ابتدایی فروردین‌ماه، در حالی آغاز شد که هنوز کشور با موج گرما مواجه نشده بود. روز گذشته (سه‌شنبه ۱۶ اردیبهشت‌ماه)، خاموشی‌ها به تهران نیز رسید.

فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، در واکنش به این وضعیت اعلام کرد که کشور با «ناترازی‌های متعددی» روبه‌رو است و دولت برای حل این مشکلات به زمان نیاز دارد. این در حالی‌ست که سالانه میزان مصرف برق در ایران حدود ۷ درصد افزایش می‌یابد؛ رقمی معادل ۵ هزار مگاوات در سال. آمارهای رسمی نشان می‌دهد در تابستان ۱۴۰۲ مصرف برق در کشور به بیش از ۷۲ هزار مگاوات رسید، در حالی که ظرفیت تولید واقعی نیروگاه‌ها، به‌ویژه در ماه‌های گرم، نهایتاً به ۶۰ هزار مگاوات محدود بوده است.

 

خاموشی‌هایی با پیامدهای سنگین

قطعی برق، فقط خاموشی چند ساعته نیست. در برخی مناطق کشور، به‌ویژه استان‌های جنوبی و شهرهایی مانند زاهدان، برق تا هفت ساعت در روز قطع می‌شود. این وضعیت نه‌تنها آسایش خانوارها را سلب کرده، بلکه برای کسب‌وکارهای کوچک، بیماران، سالمندان و حتی دانش‌آموزان مشکلات جدی ایجاد کرده است. مغازه‌داران از ضررهای مالی هنگفت می‌گویند و در برخی موارد، قطع برق به توقف کامل فعالیت‌های روزمره انجامیده است.

 

زیرساخت‌های فرسوده، هشدارهای نادیده‌گرفته‌شده

کارشناسان انرژی در سال‌های گذشته بارها درباره فرسودگی زیرساخت‌های برق و نیاز فوری به سرمایه‌گذاری در این حوزه هشدار داده‌اند. اما این هشدارها از سوی دولت‌ها جدی گرفته نشده و اکنون شهروندان ناچارند بهای این بی‌تدبیری‌ها را بپردازند.

 

ظرفیت‌های رهاشده در انرژی‌های پاک

ایران یکی از مستعدترین کشورها برای تولید انرژی‌های تجدیدپذیر است؛ با بیش از ۳۰۰ روز آفتابی در سال و نوارهایی وسیع از مناطق بادخیز در شمال، شرق و جنوب کشور. با این حال، سهم انرژی‌های خورشیدی و بادی در سبد برق ایران همچنان ناچیز است.

کارشناسان می‌گویند اگر حتی یک درصد از ظرفیت تابش خورشید در ایران بالفعل شود، می‌توان بخش زیادی از نیاز انرژی کشور را تأمین کرد. اما سیاست‌های اولویت‌دار در سال‌های اخیر، همچنان بر توسعه نیروگاه‌های حرارتی، استفاده از مازوت و گازوئیل متمرکز بوده است؛ سوخت‌هایی آلاینده که علاوه بر آسیب‌های زیست‌محیطی، وابستگی ایران را به منابع فسیلی فرسوده افزایش داده‌اند.

 

بادهایی که وزیدن نگرفتند

از زابل و سمنان تا کهگیلویه و بویراحمد، ظرفیت بالایی برای توسعه انرژی بادی در کشور وجود دارد. با این حال، طرح‌های بادشناسی یا ناقص مانده‌اند یا اجرایی نشده‌اند. تنها چند مزرعه بادی کوچک، آن هم در دولت‌های پیشین، راه‌اندازی شده‌اند که اغلب بدون پشتیبانی فنی و مالی به حال خود رها شده‌اند.

 

سوءمدیریت و فساد؛ موانع اصلی توسعه پایدار

در شرایطی که کشور با بحران آب، کاهش منابع سوخت فسیلی و تحریم‌های اقتصادی مواجه است، انتظار می‌رفت نگاهی تازه و بلندمدت به حوزه انرژی حاکم شود. اما تمرکز بر رانت‌های نفتی، فساد ساختاری و نبود برنامه‌ریزی شفاف، همچنان مانع اصلی در مسیر توسعه پایدار باقی مانده‌اند.

 

ضرورت تغییر نگاه و پاسخگویی مسئولان

ادامه این روند، بدون تغییر سیاست‌های انرژی، به فرسایش بیشتر زیرساخت‌ها و فشار مضاعف بر زندگی شهروندان خواهد انجامید. لازم است مسئولان به‌جای استفاده از واژه‌های مبهمی مانند «ناترازی»، پاسخ‌های دقیق، برنامه‌محور و زمان‌بندی‌شده ارائه دهند. همچنین، توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر نه یک انتخاب فرعی، بلکه ضرورتی استراتژیک است که تحقق آن نیازمند اراده سیاسی، شفافیت مالی و مشارکت کارشناسان مستقل است. خاموشی‌های مکرر امروز، حاصل خاموشی تصمیم‌ها در گذشته‌اند؛ اصلاح آن، به پذیرش مسئولیت و اقدام آگاهانه نیاز دارد.