نامه گلرخ ایرایی از زندان اوین: برای لغو مجازات اعدام باید قائل به پرداخت هزینه باشیم
گلرخ ایرایی، فعال مدنی و زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین طی یادداشتی خواستار همراهی تمامی اقشار جامعه ایران برای لغو کامل حکم اعدام شد و نوشت: عدم همراهی ما منجر به ایجاد خلاءی خواهد شد که اعمال هرگونه سرکوب و جنایتی را برای حکومت راحتتر از پیش میکند.

مرکز خبر – امروز دوشنبه ۶ اسفندماه، گلرخ ایرایی، فعال مدنی و زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین در واکنش به افزایش اعدامها در ایران یادداشتی منتشر کرد و با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی با برگزاری شوهای تلوزیونی در صددِ اقناع مردم برای مشروعیتبخشی به حکم اعدام است، خواستار همراهی تمامی اقشار جامعه ایران با کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» برای لغو کامل حکم اعدام شد و نوشت: لغو مجازات اعدام نه خود به خود و نه با تمایل حاکمان انجام میشود. برای لغو مجازات اعدام باید قائل به پرداخت هزینه باشیم.
متن کامل یادداشت گلرخ ایرایی به شرح زیر میباشد:
یک سال پیش پدر و مادر محمد قبادلو در نیمهشبی سرد پشت درهای بستهی زندان قزلحصار، کمی آنسوتر از جایگاهِ اعدامِ فرزندشان، که تنها یک دیوار با آنها فاصله داشت، طولانیترین شبِ زندگی خود را به تنهایی سپری کردند.
چند روز بعد چهار زندانی کورد را به همین شکل و در تلخیِ بییاوریِ خانوادههاشان بر دار کردند. دریغ از حضوری حتی انگشتشمار در کنار خانوادهها که جز همدردی، نشان از اعتراض به احکام مرگ و تلاش برای لغو مجازات اعدام داشته باشد.
سالانه صدها نفر با اتهامات مختلف سیاسی و غیرسیاسی به دار کشیده میشوند؛ اما نهتنها هنوز اعدامها و افزایش آمار آن به دغدغهی ما بدل نشد بلکه دستان خانوادههای محکومان به مرگ که گاهی بهسوی ما بلند شده نیز همواره در خلاء بیمهری و بیتفاوتی رها شده است.
جمهوری اسلامی با استناد به فقه و روایات و احادیث از ابتدای قبضهی قدرت تا کنون صدها هزار جان عزیز را گرفته است و تمایلی بر عقب نشستن از موضع خود بر سر مجازات اعدام نشان نمیدهد. بعضاً مخالفتها با مجازات اعدام را نادیده میگیرد و وانمود میکند صدای بلند اعتراض به قتلهای حکومتی را نمیشنود.
تجمعات خیابانی علیه اعدام را سرکوب میکند و در زندانها نیز با معترضان به اعدام، برخوردی مجرمانه دارد.
بازداشت گستردهی مردم کوردستان بعد از اعتصاب سراسری که در مخالفت با اعدام انجام شد و محکومیت و محرومیت زندانیانی که به اجرای حکم رضا رسایی در زندان اعتراض کرده بودند، نمونههایی از برخورد قهرآمیز سیستم با مخالفان اعدام است.
همهی اینها درحالیست که طی یکسال اخیر جمهوری اسلامی رکورد خود در اعدام را شکسته و هر بار با ایجاد کجفهمی از مخالفت با اعدام، افکار عمومی را به سویی سوق میدهد که تاییدی بر صدور و اجرای احکام مرگ بگیرد. از عواطف و احساسات مردم در زمان وقوع حوادثی تلخ و رعبآور بهره میبرد و هر بار با تلاش در سناریوسازی و تحریک افکار و عواطف عمومی لزومِ اجرای احکام مرگ را توجیه میکند.
حکومت همواره در تلاش است برای مشروعیتبخشی به مجازات اعدام، در پروندههایی همچون پروندهی آرمان کودک-مجرمی که در آذر ۱۴۰۰ اعدام شد، با برگزاری شوی تلوزیونی در صددِ اقناع مردم برای مشروعیتبخشی به حکم اعدامی دیگر برآمد. درخصوص حکم اعدام مجاهد کور کور در جریان قتل حکومتی کیان پیرفلک نیز قصد تحریک افکار و عواطف عمومی علیە محکوم بە اعدام را داشت کە با هوشمندی خانوادە کیان مواجە شد.
در قتل دلخراش نیان کودک بوکانی و اخیرا قتل دردناک امیر محمد خالقی، دانشجوی دانشگاە تهران پیش از چرایی وقوع فجایع، با تحریک افکار عمومی سعی در ادامە روند قتلهای حکومتی و تهی کردن بنیەی مخالفان اعدام دارند.
برخلاف گذشتە موفقیت رژیم در پیش بردن برخی سناریوها بدون همراهی افکار عمومی میسر نیست.
پس با اجرای شوهای رسانەای و و تبلیغات در تلاش هستند تا پذیرش اعدام را برای اذهان عمومی توجیەپذیر یا عادیسازی کند، پس در تقابل با این هدف رژیم کە گرفتن جانهای عزیز را در پی دارد، باید افکار عمومی را متوجە هولناکی آنچە در حال وقوع است کنیم.
ما مسیر زندانها را میشناسیم. برای ملاقات عزیزانمان و گاهی استقبال از عزیزان آزاد شدە در تجمعاتی کە هزینەای را بر ما تحمیل نمیکنند، حاضر میشویم؛ اما برای همراهی با خانوادە محکومان بە مرگ و حتی در آخرین شب زندگی فرزندانشان کە خانوادههایشان دست یاریمان را طلب میکنند، حاضر بە همراهی با آنان نیستم.
برای ایجاد تغییرات بنیادین و در هم شکستن قوانینی کە نقطەی اتکای سیستم برای سلطە، سرکوب و ارعاب است، باید قائل بە پرداخت هزینە بود. اگر برای لغو مجازات اعدام مخالفتهای علنی، ملموس و میدانی باشد، رژیم نمیتواند با وقاحت و شرارت، سالانە هزاران جان عزیز را بگیرد. در افزایش آمار اعدامها انگشت اتهام بعد از حاکمان جبار بە سوی خودمان است کە با وجود ٤٦ سال کشتار و جنایت، هموارە نظارەگر بودەایم و نتوانستیم افکار عمومی را بە سوی هولناکی آنچە در حال وقوع است جلب کنیم. جمهوری اسلامی برخلاف گذشتە، در بزنگاەهایی کە جامعە علیە اعدام واکنش نشان میدهد، با سناریوسازی در صدد مشروعیتبخشی بە کار خود است. این بدان معناست کە بە سبب افزایش آگاهی جمعی و ایجاد حساسیت حداقلی نسبت بە مجازات اعدام، رژیم خود را مقید بە توضیح میبیند، یا بعضاً نیازمند گرفتن تایید از افکار عمومی است تا صدور و اجرای مجازات مرگ را توجیە کند. پس در چنین شرایطی بە عهدەی نیروی پیشرو است کە افکار عمومی را نسبت بە هولناکی ماجرا بیش از پیش آگاە کند فضای اعتراض را مهیا و میدان را تا لغو مجازات اعدام با حضور خود بە عرصەی مبارزە تبدیل کند.
رژیم در جایگاهی نبوده و نیست که تمایلی بر لغو مجازات اعدام داشته باشد. ما نیز چنین توقعی از رژیمی که پایههایش را بر خون هزاران نیروی انقلابی بنا گذاشته نداریم. آنچه بر آن باور داریم نیروی مردمیست که با حضور خود در میدان، مبارزه بر هر قدرتی غلبه و نهایتاً نیروی تعیینکننده خواهد بود.
میتوان با حضور پشت در زندانها و در کنار جانهای عزیزی که با اتهامات سیاسی و غیرسیاسی در خطر اجرای احکام مرگ قرار دارند، آن دیگری را نیز دغدغهمند کرده و نسبت به احکام مرگ حساسیت ایجاد کنیم. عدم همراهی ما منجر به ایجاد خلاءی خواهد شد که اعمال هرگونه سرکوب و جنایتی را برای حکومت راحتتر از پیش میکند.
همانطور که مسیر انقلاب از کف خیابان و با حضور در میدان مبارزه و به همت مردمی که قائل به پرداخت هزینه باشند میسر است؛ لغو مجازات اعدام نیز با اعلام مخالفتی رسا و علنی با اعدام ممکن است.
حضور در مقابل زندانها که اخیراً در پیوند با کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» انجام شد، گامی بلند در جهت جلب افکار عمومی به ابعاد هولناک اعدام است.
سالانه دهها نفر با اتهامات سیاسی و صدها نفر با جرائم قتل، مواد، سرقت و... جانهای عزیز خود را از دست میدهند. این جانهای عزیزی، متهم به انجام هر چه شده باشند، حتی اگر مستحق تنبیه یا مجازات باشند، باید در برابر حکم مرگشان قیام کرد و حاکمان را وادار به لغو این مجازات وحشیانه نمود.
چرخهی قتلهای حکومتی متوقف خواهد شد اما نه خود به خود و نه با تمایل حاکمان. این مهم شدنیست با تمام قد ایستادن ما مردم تحت ستم در برابر آن. تا لغو مجازات اعدام و سرنگونی بنیان ستم.