«من داعیه بزرگی دارم»
«میخواهم زندگیای پر از معنا و اهداف بزرگ داشته باشم و به انجام کارهای عظیم بپردازم. این اهداف را به خاطر عشق عمیقی که به زندگی و به تمامی انسانها دارم دنبال میکنم. میخواهم نماد زنان مبارز کورد باشم.»
ساریا دنیز
مرکز خبر-۲۸ سال از جانباختن زینب کناجی (زیلان) که نماد مبارزه و فداکاری زنان کورد برای آزادی بود، میگذرد. عبدالله اوجالان، رهبر خلق کورد، با این جمله زینب را توصیف کرد: «زینب با عمل خود از من پیشی گرفت. از این پس زيلان فرماندهی من است و من تحت فرماندهی او هستم. زینب کناجی امروز نامی است که یک ملت آن را دنبال میکند و تاریخ آن را هرگز فراموش نخواهد کرد.«
زینب کناجی که نقطه عطفی در تاریخ مبارزات ملت کورد محسوب میشود، اهل روستای المالی در مرکز ملطیه بود. او در سال ۱۹۷۲ در خانوادهای متوسط متولد شد. زینب کناجی که از دانشگاه اینونو ملطیه در رشته راهنمایی و مشاوره روانشناسی فارغالتحصیل شده بود، مدتی به عنوان تکنسین رادیولوژی در بیمارستان دولتی ملطیه کار کرد. او با دوست و همکلاسی خود در همان رشته به نام محمد علی آتلی که اهل روستای خلیا در شهرستان اگیل در آمد بود، ازدواج کرد. همسرش در سال ۱۹۹۵ در آدانا دستگیر و زندانی شد.
از قلم خود او...
زینب کناجی، داستان کوتاه زندگی خود و آشناییاش با حزب کارگران کوردستان (پ.ک.ک) را با این عبارات بیان میکرد:
«من متولد ۱۹۷۲ در مرکز مالاتیا هستم. نام من زینب کناجی است. اصالتاً از روستای المالی وابسته به مرکز مالاتیا هستم. در منطقه به عنوان مامورکی شناخته میشویم. از دانشگاه اینونو مالاتیا، در رشته راهنمایی و مشاوره روانشناسی فارغالتحصیل شدم. پیش از پیوستن به صفوف پ.ک.ک، در بیمارستان دولتی مالاتیا به عنوان تکنسین رادیولوژی فعالیت میکردم. متأهل هستم و همسرم از روستای خلیا وابسته به شهرستان اگیل آمد است. او نیز از همان رشته در دانشگاه فارغالتحصیل شده است. در زمستان ۱۹۹۵، هنگام انجام فعالیتهای جبههای در آدانا، به اسارت دشمن درآمد. وضعیت معیشتی خانواده من در سطح متوسط قرار دارد. ساختار اجتماعی خانوادهام از یک سو تحت تأثیرات فئودالی و از سوی دیگر دیدگاه خردهبورژوازی کمالیستی بوده است. خواهران و برادرانم به مبارزه علاقهمند هستند. خانواده همسرم از نظر اقتصادی ثروتمند هستند، ساختار خانوادگی فئودالی دارند و میهندوست نیستند. در دوران دبیرستان، علاقه من به افکار چپ و هویت کوردی افزایش یافت. در این سالها، من شروع به بررسی شرایط زندگی و وضعیت سیاسی-اجتماعی جامعه خود کردم، اما به هیچ خط فکری خاصی نزدیک نشدم. در سالهای دانشگاه، تفاوتها و تضادهای بین افکار چپ برای من واضحتر شد و علاقه من به حزب کارگران کوردستان (پ.ک.ک) افزایش یافت. علاقه من به هویت کوردی از آنجا ناشی میشد که خانوادهام، هرچند به صورت سنتی و محافظهکارانه، برخی ویژگیهای ملی را حفظ کرده بودند. محیط دوستان میهندوست سازمانیافته نبود و رهبری وجود نداشت. همچنین مشکلات اقتصادی خانوادهام برای مدت طولانی مانع از روشن شدن مسیر فکری من شد. در طول زمان، در نتیجه یک شفافسازی و بلوغ فکری به صفوف پ.ک.ک پیوستم.«
پ.ک.ک ملت کورد را بیدار کرد.
زینب کناجی که اظهار داشت در سال ۱۹۹۴ در آدانا شروع به انجام فعالیتهای میدانی کرد، حدود یک سال به این فعالیتها ادامه داد. زینب کناجی که خود را به دلیل نگذراندن یک دوره آموزشی جدی مورد انتقاد قرار میداد، همیشه فردی مشتاق و مصمم بود. در سال ۱۹۹۵ در درسیم به صفوف گریلا پیوست. او آن دوره را زمانی توصیف کرد که در حزب کارگران کوردستان (پ.ک.ک) خود را توسعه داد و پیشرفت کرد و این مشاهدات را بیان نمود:
مبارزهای که تحت رهبری حزب کارگران کوردستان (پ.ک.ک) آغاز شده و به بشریت تعلق گرفته است، به تدریج به تنها امید ملتهای تحت ستم در مسیر سوسیالیسم تبدیل شده است. این مبارزه برای نخستین بار در تاریخ، ملتی را که در آستانه نابودی و نسل کشی قرار داشت، ارتقا داده و به جایگاهی شایسته رسانده است.
احیای ملتی که ارزشهای ملی، هویت و روح خود را به دشمن باخته است، نیازمند مسئولیت بزرگ، آگاهی تاریخی، پیشبینی صحیح، شجاعت، فداکاری و عزم راسخ است. در مواجهه با واقعیت یک کشور و ملت گمشده که از میهندوستی دور شده و تابع دشمن و بیوطن گشته است و نتوانسته روشنفکران و رهبران واقعی خود را به سطح مورد نظر پرورش دهد، حزب کارگران کوردستان و رهبری آن، آپو، این روند را معکوس کردهاند. آنها نه تنها هویت بلکه ذهنیت و اندیشهای را که برای حاکمان و در خدمت امپریالیسم کار میکرد و به تدریج به آستانه تباهی رسیده بود، از خواب مرگ بیدار کرده و به موقعیتی رساندهاند که برای آزادی خود مبارزە میکند.
«میخواهم نماد رستاخیز باشم»
زینب کناجی در ۳۰ ژوئن ۱۹۹۶ با یک عملیات فدایی، به حمله ای که علیه رهبر خلق کورد، عبدالله اوجالان، در ۶ مه ۱۹۹۶، و به عنوان اولین گامهای توطئه بینالمللی شناخته میشود، پاسخ داد. پس از این عملیات، زینب کناجی به معیاری انقلابی برای زنان و مردان تبدیل شد. او با بیان این جمله که «ما باید ضرورتهای این روند را برآورده کنیم»، دلایل عملیات خود را توضیح داد و همزمان با این کلمات خلق کورد را مورد خطاب قرار داد: « باید این میراث تاریخی را حفظ نماییم و ضرورتهای این دوره را برآورده سازیم. این دوره، انجام عملیاتهای فدایی را ایجاد میسازد. چنین عملیاتی هم به عنوان یک اقدام تاکتیکی و هم به عنوان بهترین پاسخ به دشمن در این شرایط تلقی میشود. این عملیاتها به معنای دیوانه کردن دشمنی است که از نظر روحی شکست خورده، محاصره کردن دشمن در هر منطقهای که در آن حضور دارد و تبدیل میهن به زندانی برای او است.
این اقدامات به معنای تقویت روحیه مردم و مبارزان ما، افزایش شجاعت و مقاومت، و نشان دادن مجدد به همه، چه دوست و چه دشمن، است که ما چقدر در مسیر خود مصمم هستیم. ما پیام آزادی را با اجرای این عملیاتها محقق خواهیم کرد، خواست آزادی مردم خود را به تمام جهان خواهیم رساند و پیشگام در توسعه مقاومتهای مشابه توسط مردم در آینده خواهیم بود و مبارزە را در همه جا شتاب خواهیم بخشید.»
رهبر من!
من خود را برای انجام عملیات فدایی آماده میبینم. حتی اگر جان خود را در راه تلاشها و زحمات بیپایان شما فدا کنیم، این نیز کافی نخواهد بود. ای کاش چیزی بیشتر از جانمان برای تقدیم داشتیم. شما با زندگی خود، ملتی را از نو آفریدید. ما حاصل اثر شما هستیم. شما ضامن آینده تمام خلق کوردستان و بشریت جهان هستید. زندگی شما به ما افتخار، عشق، شجاعت و ایمان میبخشد. تمام خلق کوردستان و میلیونها انسان تا سرحد مرگ به شما وفادارند. این جذابیت و تأثیر شما ما را نیز به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. در سختترین لحظات، با فکر به عشق شما به ما، قدرت معنوی میگیریم. شما بیش از همه به شهدا وفادارید. بر این اساس، ما هیچ نگرانی نخواهیم داشت. من این عملیات را وظیفهای میدانم که باید انجام دهم و خود را مسئول میدانم. معتقدم که غلبه بر عقبماندگیهای فعلی، آزاد شدن و تحقق خود از طریق مبارزە میسر است و ضرورت انجام این مبارزە را باور دارم.
میخواهم از مقاومت رفقایمان، مظلوم، خیری، کمال، فرهاد، بسه، بریتان، بریوان و روناهی حمایت کنم و پیرو راه آنان باشم. میخواهم بیانگر خواست آزادی مردمم باشم. با انجام این عملیات میخواهم علیه سیاستهای بردهسازی زنان توسط امپریالیسم، بزرگی کینه و خشم خود را نشان دهم و نماد رستاخیز زن کورد باشم.
اهداف والایی برای زندگی خود دارم و خواهان یافتن معنایی عمیق و انجام کارهای بزرگ هستم. ایمان دارم که مبارزه آزادیبخش ملی ما به رهبری آپو به زودی به ثمر خواهد نشست و مردم ستمدیده ما جایگاه شایسته خود را در میان جامعه جهانی به دست خواهند آورد.
با توجه به این امر، بار دیگر تعهد خود را به رهبر آپو، تمامی شهدای کوردستان، تمام نیروهای رزمی و جبههها، یاران دربندمان، خلق کوردستان و بشریت اعلام میدارم و متعهد میشوم که در راستای آرمانهای آنان تلاش و کوشش نمایم.
اهداف بلندی برای زندگی خود در نظر دارم و خواهان آن هستم که در مسیر کسب معنایی عمیق و انجام کارهای بزرگ گام بردارم. این میل و اشتیاق از عشق عمیق من به زندگی و انسانها نشأت میگیرد و مرا مصمم بە انجام این عمل میکند.
بە زنان مبارز راە آزادی کوردستان!
جنبش آزادیبخش ملی ما تحت رهبری آپو و حزب کارگران کوردستان (پ.ک.ک) با درک عمیق از عقبماندگیهای موجود در جامعه کوردستان، در پی یافتن راهحلهای بنیادین برای رفع این معضلات است.
نقشآفرینی فعال زن در جوامع اولیه که ریشه در فعالیتهای تولیدی داشت، با ظهور جوامع طبقاتی و پیدایش انباشت اولیه سرمایه و تمرکز آن در دست مردان، به تدریج رو به افول گذاشت. شکلگیری جوامع طبقاتی، نقطه آغاز روند از دست رفتن آزادی زن بود. این روند با گذار از نظام بردهداری به نظام فئودالی و سپس نظام سرمایهداری و امپریالیسم تداوم یافت و استثمار زنان در هر یک از این نظامها، با ظرافت و پیچیدگی بیشتری اعمال شد.
سوسیالیسم علمی که به مثابه رهایی انسان در تمامی عرصهها، رفع تضادهای طبقاتی و فراهم آوردن امکانات زندگی برابر و آزاد برای همه تعریف میشود، ضرورت دستیابی زنان به شرایطی انسانی را به رسمیت میشناسد. با این حال، سوسیالیسم در عمل، علیرغم تلاشهایی برای توانمندسازی زنان در این راستا، به دلایلی از جمله انحراف از اصول علمی سوسیالیسم و فقدان بررسی عمیق و مستقل آزادی زن و پیوند آن با سایر مسائل بشری، در تحقق کامل این امر ناکام مانده است.
بررسی اوضاع خاص کوردستان نشان میدهد که از دست رفتن جایگاه زن، چه از نظر استثمار جنسیتی و چه از جنبههای دیگر، عمق مضاعفی به مسئله زنان در این منطقه بخشیده است. قبل از آغاز مبارزه آزادیبخش ملی ما، انکار هویت و اراده زن در کوردستان امری رایج بود. زن هیچانگاشته میشد، چنانکه شاعر ترک، ناظم حکمت، بیان میکند: "جایگاه او در سفره بعد از گاو میآید.«
رهایی زنی که در چنین شرایط اسفناکی به سر میبرد، نیازمند عزمی راسخ و رویکردی متناسب با شدت این معضل است. بدون حل مسئله زنان که تقریباً نیمی از جمعیت خلق کورد را تشکیل میدهند، سخن گفتن از آزادسازی کوردستان ناتمام و عبث خواهد بود.
همانطور که در تمامی زمینهها، رهبری حزب در مورد مسئله زنان نیز با ارائه تحلیلهای عمیق و پیشگامی فعال، نقشی تعیینکننده ایفا نموده است. دستاوردهای امروز ما در عرصه توسعه و آزادی زنان، گواه پیشرفت چشمگیر در این مسیر است.
با این وجود، از دست رفتن جایگاه زن در طول تاریخ بشریت، عمق و پیچیدگی مضاعفی به این معضل بخشیده است. رهایی زن و استقلال او فرآیندی آنی نیست و نیازمند تلاش و تعهدی مستمر در طول زمان است. گامهای برداشته شده توسط حزب ما، پ.ک.ک، بر پایهی تسریع این روند بنا نهاده شده است. تلاشها برای آزادی زنان، مقدس و آموزنده است. در این راستا، خود زنان با تعهد و وفاداری به رهبری حزب، از طریق فداکاری، مبارزه و تلاش بیوقفه، به ندای آزادی پاسخ داده و با حضور فعال در صفوف مبارزه، گامهای بلندی در جهت رهایی کوردستان برداشتهاند. با وجود تلاشهای خستگیناپذیر رهبری حزب و تعهد زنان، عقبماندگی تاریخی و ساختاری زنان، مانع از پیشرفت کامل در این زمینه شده و فاصلهای میان دستاوردها و آرمانهای والای حزب ایجاد کرده است. در شرایط فعلی، زنان هنوز از ایفای نقش کامل خود در تناسب با سیر کلی مبارزات آزادیبخش کوردستان بازماندهاند.
راه دستیابی به آزادی از مسیر مبارزه میگذرد و مبارزهی مؤثر نیازمند سازماندهی مناسب است. با ایجاد یک سازماندهی قوی میتوان از ارادهای محکم و استوار سخن گفت. امروزه اثبات شده که آزادی زنان از طریق مبارزه حاصل میشود. بر این اساس، اهداف ما به روشنی تعریف شدهاند. ما باید با بهرهگیری از ویژگیهای برجسته و مثبت زنان کورد، از جمله میهندوستی، وفاداری، قاطعیت و شجاعت، به نفع انقلاب تلاشهای چشمگیری را به ثمر برسانیم. ما هزاران زن شهید داریم که در راه آزادی تلاش کرده و جان خود را نثار کردهاند. افرادی همچون بریوان، رحیمه، بسه، روناهی، زکیه، مزگین و رخشان با زندگی و شهادتشان به اوج قهرمانی رسیدهاند و در پیشبرد مبارزات ملی و آزادی زنان نقشی پیشرو داشتهاند. این رفقا با فداکاری خود، نه تنها به تمامی مبارزان زن بلکه به تکتک ما انگیزه و شجاعت بزرگی میبخشند. ما باید خشم و انزجار خود نسبت به عقبماندگی جامعه کوردستان و بهویژه بردگی زنان را با اندیشه، ایدئولوژی و سیاست تلفیق کرده و وظایف خود را در این دوره انجام دهیم. لازم است نقش خود را در مبارزه برای رهایی ملی به درستی ایفا کنیم و همچنین گامهای عملی مؤثری برای دستیابی به آزادی برداریم.
تصمیم من برای تبدیل شدن به یک "گریلای فدایی" که به طور فردی اتخاذ گردیده، نه تنها برای خود، بلکه به پاس تلاشهای رهبر آپو و حزب پ.ک.ک، همچنین به جهت پاسخگویی به نیازهای آزادی بشریت تحت ستم، به ویژه ملت کورد و خواستههای آزادی زنان کورد و نمایندگی آنان صورت گرفته است. این تصمیم، انگیزه و شجاعت بسیاری به من میبخشد و موجب میشود احساسات عمیق و وصفناپذیری را تجربه کنم.
قدم گذاشتن در مسیر شهدای زن آزادی و پاسداری از میراث ارزشمند آنان، احساسی سرشار از افتخار به همراه دارد. بنده دارای این شانس بزرگ بودهام که این وظیفهی شریف به من محول شده است. با درود به تمامی زنان مبارز کوردستان که با تحمل مشقات و فداکاریهای بیشمار، در کوههای کوردستان برای آزادی مبارزە کردهاند، باور دارم که این زنان با سازماندهی بیشتر و تقویت اراده و نیروی خود، به تلاشهای حزبمان پ.ک.ک و بهویژه رهبر آپو پاسخ خواهند داد. آنان با تشکیل ارتش، زمینهساز تحقق این هدف خواهند شد و فردای آزاد را با دستان خود رقم خواهند زد.
زنده باد مبارزه آزادیخواهانه ما به رهبری رهبر آپو! زنده باد زنان بزرگ کورد که به رهبری پ.ک.ک مبارزه کرده و به آزادی دست یافته است! مرگ بر دولت فاشیست ترکیه!
به مردم وطندوست کوردستان و افکار عمومی انقلابی!
در تاریخ هر ملتی، رویدادهایی وجود دارد که سرنوشت آن ملت را بهطور بنیادین تغییر میدهد. رویدادهایی مانند انقلاب بورژوایی فرانسه، انقلاب بلشویکی روسیه و انقلاب اسلامی، نه تنها بر تاریخ ملتهای خود تأثیرات عمیقی بر جای گذاشتهاند، بلکه مسیر تاریخ بشریت را نیز تحت تأثیر قرار دادهاند.
به همین ترتیب، در تاریخ هر ملتی رهبرانی ظهور میکنند که نام آنان در تاریخ به ثبت میرسد. اسکندر کبیر، لنین و محمد نمونههایی از این رهبران برجسته هستند. آنان با اقدامات و دستاوردهای خود، نه تنها ملت خویش، بلکه کل بشریت را به سوی پیشرفت و تحولات اساسی هدایت کردهاند.
با نگاهی به تاریخ کوردستان، مشاهده میکنیم که این تاریخ همواره با ظلم و ستم همراه بوده است. تاریخ کوردستان، تاریخ قهقرایی و زوال است. مردمان کوردستان که نقش مهمی در صحنهی تاریخ داشتند و در میان سایر ملل از نفوذ قابلتوجهی برخوردار بودند، پس از تسلط پارسیان، آزادی خود را از دست دادند و دیگر نتوانستند اراده خود را از چنگال متجاوزان رهایی بخشند.
خلق کوردستان هزاران سال تحت سلطه ملل مختلف زیستهاند و سرزمین کوردستان همواره میدان نبردی برای این ملتها بوده است. در حالی که سایر ملل کم و بیش مسیر توسعه تاریخی خود را طی میکردند، کوردستان از قافله تاریخ عقب ماند و پیشرفت اجتماعی آن در سطحی بسیار ابتدایی باقی ماند. کوردها بارها برای آزادی سرزمین خود قیام کردند، اما به دلیل نبود رهبری مناسب، خیانت و فقدان سازماندهی، این قیامها با شکست مواجه شدند. نمونه بارز این مسئله را میتوان در سرکوب قیامهای شیخ سعید و درسیم در تاریخ معاصر مشاهده کرد. ملت کورد نه تنها سرزمین خود بلکه تمامی احساسات ملی، زبان، قلب و ذهن خود را به دشمن تسلیم کردهاند. سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» که توسط حاکمان اعمال شده است، با ترکیب وحشتناک آن با جنگهای نیابتی، به شکلی نفرتانگیز بر خلق کوردستان تحمیل شده و آنان را به سوی نابودی ملی که به "مرگ سفید" شهرت یافته، سوق داده است. خیانت و مقاومت همواره در تاریخ کوردستان درهم تنیده بودهاند و خیانتهای داخلی همواره تلاش کردهاند مقاومت را تحتالشعاع قرار دهند و در بسیاری از موارد نیز موفق بودهاند.
این روند تاریخی رو به افول، با اعلام رسمی تأسیس حزب کارگران کوردستان (پکک) در ۲۷ نوامبر ۱۹۷۸ متوقف شد. در آن دوران، کوردستان با تخلیهی گسترده مواجه بود و هزاران نفر از مردم ما به صورت جمعی قتلعام شده بودند. با استفاده از قتلهای فاعل مجهول، تلاش میشد که از یک سو مردم ما نابود شوند و از سوی دیگر تحمیل ترس و مرگ بر جامعه کورد بود . مردم ما تحت شکنجههای شدید قرار گرفتند، اجساد بسیاری از آنان پس از بازجوییهای طاقتفرسا کشف شد و هزینهی بسیار سنگینی پرداخت گردید.
در حالی که مبارزە به اوج خود رسیده است، حزب کارگران کوردستان (پکک) در برابر حملات گسترده دشمن، روز به روز در حال پیشرفت، تقویت و رشد است و با وارد آوردن ضربات قاطع و مصمم، به پیروزی نزدیکتر میشود. نیروهای گریلای ما به دشمن ضربات جدی وارد میکنند. جبهه ما ERNK ، مردم پراکندهمان در سراسر جهان را ساماندهی کرده و با خنثی کردن تمامی سیاستهای جنگ ویژه دشمن، کوردستانی که همچون یک بدن واحد است، روز به روز قویتر میشود و جایگاه خود را در این مبارزە مییابد.
با اعلام پارلمان تبعید کوردستان و تشکیل اتحادهای ملی، مردم ما به تدریج به سوی کسب قدرت مردمی حرکت میکنند. بهای بسیار سنگینی میپردازیم، زیرا در مقابل ما نیروهای جمهوری ترکیه و حامیان امپریالیستی آن قرار دارند. با این حال، به عنوان یک ملت برای نخستین بار به این میزان توان، میهندوستی و اتحاد رسیدهایم و به آزادی نزدیکتر گشتهایم. برای اولین بار، احترام و عزتی چنین بالا یافتهایم و دیگر سرمان پایین نیست. اکنون میتوانیم با افتخار به چهره تمامی بشریت نگاه کنیم زیرا برای آزادی خود مبارزە میکنیم.
ضروری است که به سنت مقاومت رفقای بزرگمان، مظلوم، کمال، خیری، فرهاد، زکیه، برهان، برتان، و روناهی که صاحب مقاومتهای حماسی و افسانهای در تاریخ هستند و هر یک نقطه عطفی در پیشرفت موفقیتآمیز مبارزه ما محسوب میشوند، پایبند باشیم.
این اقدام «فداکاری» را اساساً به عنوان تعهدی به حزب کارگران کوردستان (پکک)، رهبر آپو، شهدای بزرگ مقاومت، مبارزان زندانی، همرزمانی که در کوهستان برای آزادی مبارزە میکند، میهن و ملت خود انجام خواهم داد. با این اقدام و با بهرهگیری از روحیه و نیرویی که از مردم خود دریافت کردهام، به سوی دشمن پیش خواهم رفت و تمام توان خود را به کار خواهم بست تا نماینده و بیانگر خواستههای آزادیخواهانه مردمم باشم.
خطاب به جهانیان!
بشنوید و چشمهایتان را باز کنید! ما فرزندان مردمانی هستیم که میهنشان از آنان گرفته شده و همچون مهاجران به گوشه و کنار دنیا پراکنده شدهاند. اکنون خواهان زندگی آزادانه و انسانی در سرزمین خود هستیم. خون، اشک و ستم نباید سرنوشت مردم ما باشد. ما بیش از هر کس دیگری عاشق صلح، برادری، عشق، انسان، طبیعت و زندگی هستیم. این عشق است که ما را به مبارزه واداشته است.
ما نمیخواهیم بمیریم و بکشیم، اما راه دیگری برای دستیابی به آزادی وجود ندارد. مقصر این جنگ، قدرتهای امپریالیستی و جمهوری ترکیه هستند. سکوت در برابر این ظلم، بزرگترین جنایت است. اگر شاهد جاری شدن خون در برابر چشمان خود هستید و سکوت میکنید، شما بزرگترین مجرمان هستید. اگر نمیخواهید در ارتکاب این جنایت علیه بشریت شریک باشید، به خلق کوردستان یاری رسانید و از آنان حمایت کنید. غبار امپریالیسم را از ذهن و قلب خود بزدایید و به ندای آزادی یک ملت گوش فرا دهید. در این صدا، پیام برادری، فضایل انسانی و دوستی نهفته است.
بە مردم میهندوست!
با این اقدام، تلاش میکنم صدای دلهای شما باشم. هزاران فرزند شما در کوهستانها بارها جان خود را برای آیندهای آزاد فدا کردهاند. در این روزهای پرتلاطم مبارزە، شما نیز باید صفوف خود را تعیین کنید. مبارزەی ما، مبارزەای مردمی است، پس بیایید نیازهای این مبارزە را برآورده کنیم. ضربالمثلی هست که میگوید درخت آزادی با خون آبیاری میشود. نباید آزادی خود را ارزان بفروشیم. باید بهخوبی درک کنیم که میهنمان بسیار ارزشمند است؛ به همین دلیل است که دشمن با چنین اصراری عمل میکند. چرا ما نباید مصر باشیم؟ جز جانمان، چه چیزی برای از دست دادن داریم؟ بیایید مرگ با عزت را به زندگی بدون عزت ترجیح دهیم.
در این برهه که به آزادی بسیار نزدیک شدهایم، با ایمان به اینکه ملت ما همچون گذشته میراث مقاومت آغاز شده توسط پکک را حفظ خواهند کرد و برای تمامی بهایی که تاکنون پرداختهاند، بهای دیگری نیز خواهند پرداخت. آنان با دستان خود آیندهای آزاد را خلق خواهند کرد و جایگاه شایستهای در میان جوامع جهان به دست خواهند آورد.
با این باور، به شما درود میفرستم!
فداکاری زینب کناجی در برابر ظلم و ستم صرفاً یک اقدام نظامی محسوب نمیشود. عبدالله اوجالان این اقدام را به مثابه فراخوانی برای سازماندهی زنان تفسیر کورد میداند. فداکاری زینب کناجی با استقبال هزاران زن کورد مواجه شد. امروزه فلسفه شعار «ژن، ژیان، آزادی» که در تمام میادین طنینانداز میشود، ریشه در این اقدام دارد. این اقدام همچنین مانیفست انقلابی بود که در خاک کوردستان متولد شد. نام زینب کناجی به عنوان نمادی از مبارزات آزادیخواهی زنان کورد و به عنوان مظهر مقاومت ابدی و زندگی آزاد در صفحات تاریخ به ثبت رسید.