مهاباد؛ برگزاری نوروز و رقص کوردی و اتحاد مردم خواب را از چشم دیکتاتوری برده است

یکی از زنان مهاباد از احوالپرسی دو لباس شخصی دولتی می‌گوید:«پشت سرم دو نفر با لباس شخصی با هم احوال‌پرسی کردند و دقیقاً مکالمه‌ی احوال‌پرسی‌شان این بود (تو اینجا چه کار می‌کنی؟ شخص مقابل در جوابش گفت:آمده‌ام به جنگ مهابادی‌ها).»

لارا گوهری

مهاباد - دوشنبه ٢٩ اسفندماه در آخرین روز سال ١۴٠١، مردم مهاباد برای برپایی آتش نوروز در سراسر این شهر حماسه آفرینی کردند.

از عصر دوشنبه تا نیمه‌های شب در تمامی محلات این شهر باوجود ایجاد مزاحمت توسط نیروهای حکومتی آتش نوروز برافروخته باقی ماند و در مناطق منبع، چهار راه آزادی، فلکه‌ی شهرداری، میدان استقلال، شهرک کارمندان به دلیل ایجاد تجمعات اعتراضی و سردادن شعار آزادی خواهانه‌ی مردم فضای امنیتی شدیدتر شده و چهار راه آزادی و منبع شاهد جنگ تن به تن مردم و مزدوران حکومتی بوده است که سبب زخمی شدن تعدادی از مردم شده است که اکثر آن‌ها زن هستند و در میانشان چند کودک وجود دارد.

روناک صاحبی درباره‌ی شب تحویل سال در خیابان پارک ملت می‌گوید: «مردم زیادی در این منطقه گرد هم آمده بودند، من هم با لباس کوردی امشب اینجا حاضر شدم. حضور ما زنان امشب و اینجا و رقصیدن در خیابان‌های شهر بدون حجاب اجباری، دست در دست پسران سرزمینم، پاسخی کوبنده علیه حکومت بودکه اینجا قدرتی ندارد. امشب به یاد چوپی(دستمال رقص) ژینا امینی بدون حجاب اجباری آزادانه در خیابان‌های مملو از مردم چوپی کشیدم تا نشان دهم سرزمین را یک زن با موهای پریشانش می‌تواند آباد کند. زن، زندگی، آزادی الگویی برای شروع نوروز ژینا است و به این امید که دیگر کسی زیر سلطه‌ی فاشیست آرزوهایش را خاک نکند. در بین مردم نیروهای امنیتی با لباس شخص حضور داشتند و چند باری قصد داشتند پایکوبی و رقص کوردی مردم را برهم بزنند اما مردم دوباره دور آتش نوروز چرخیدند، ما در مقابل نیروهای امنیتی محکم پای کوبیدیم تا علانا بگوییم این سرزمین ماست و آن را آزاد می‌کنیم».

 

شبنم. ک نیز درباره‌ی فضای انقلابی و امنیتی مهاباد می‌گوید: «از عصر دوشنبه شهر پر از نیروهای لباس شخصی و پلیس بود. من وقتی به چهار راه آزادی رفتم پر از جمعیت بود و مردم قصد داشتن همان‌جا آتش روشن کنند اما نیروهای امنیتی مانع ما شدند. مردم آنجا تجمع کرده بودند و شعار (مرگ بر دیکتاتور) سر می‌دادیم، چند باری نیروهای امنیتی هشدار دادند که برویم اما ما محکم‌تر از قبل آنجا ایستادیم و جمعیت رو به افزایش بود که ناگهان مأموران تیر هوایی زدند و به سمتمان گاز اشک آور پرتاب کردند و سپس گارد ویژه که آمد و به سمت مردم تیراندازی کردند، من به سمت یکی از کوچه ها دویدم و پناه گرفتم. بعد از استقرار نیروها در چهار راه آزادی مردم به سمت خیابان شهرداری رفتند و با ایجاد ترافیک و راه‌بندان حضور نیروها بسیار سخت‌تر شد، وقتی موتورسواران گارد ویژه به شهرداری آمدند تمام مردم آن‌ها را هو کردند و به سمتشان ترقه انداختند. جمعیت به حدی زیاد بود که جز فرار راهی نداشتند، مردم حلقه‌ی رقص کوردی را ساختند و با هر پای‌کوبی (زن، زندگی، آزادی) سر می‌دادند، دختران با سرکشی کامل و بدون حجاب اجباری مقابل دوربین‌های امنیتی ایستاده بودند».

وی در ادامه می افزاید: «پشت سرم دو نفر با لباس شخصی ایستاده بودند که با هم سلام و احوال‌پرسی کردند و دقیقاً مکالمه‌ی احوال‌پرسی‌شان این بود (تو اینجا چه کار می‌کنی؟ شخص مقابل در جوابش گفت:آمده‌ام به جنگ مهابادی‌ها). پلیس‌ها آمدند و سعی کردند پاغکوبی مردم را متوقف کنند اما مردم به آن‌ها توجهی نداشتند ولی با خشونت دسته‌های مردم را متفرق کردند».

جلوی در تمام بانک و ادرات نیروهای لباس شخصی نگهبانی می‌دادند و پهباد بالای سر مردم به گردش درآمده بود. در خیابان منبع هم مردم به هنگام تحویل سال با شعارهای اعتراضی در این محله گرد هم آمدند و با شعار شهید نمی‌میرد از شهدای راه ژینا یاد کردند اما جشن نوروز ژینا نیز در این محله با سرکوب شدید نیروهای امنیتی و تیراندازی به مردم روبه رو شد.