ماندن و مبارزه، کلید فردایی روشن!

روز جهانی مهاجر فرصتی برای گرامیداشت مهاجران است. زنان ایران و روژهلات در سال‌های اخیر به علل گوناگون سهم بالایی در مهاجرت‌ داشته‌اند که اصلی‌ترین علت آن سیاست‌های ضد زن و بی‌کفایتی رژیم جمهوری اسلامی است.

ویان مهرپرور

مهاباد- روز جهانی مهاجر و پناهنده هرسال در ۱۸ دسامبر به منظور بزرگداشت و احترام به افرادی که به دلایل مختلف مجبور به ترک میهن خود شده‌اند، تعیین شده است. این روز از سال ۲۰۰۰ توسط سازمان ملل متحد رسمیت یافته و هدف آن افزایش آگاهی درباره چالش‌ها و مشکلاتی است که مهاجران با آن مواجه هستند.

پدیده‎‌‌ی مهاجرت به عنوان یک مسأله کلان سیاستی و حکمرانی، در ایران در حدود یک دهه است که با رشد چشمگیری مواجه شده است. این پدیده‌ی چند وجهی در تمام اقشار جامعه از پزشکان و پرستاران گرفته تا نیروی کار ساده دیده می‌شود. در سطح ملی و بین‌الملل، تعداد و سهم زنان در جریان مهاجرت افزایش یافته است. دلایل مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و... از عمده علل مهاجرت از ایران است. از شهرهایی چون سردشت، پیرانشهر، مهاباد، سقز، کامیاران و... ، سالانه صدها نیروی جوان مهاجرت می‌کنند.

 

مهاجرت؛ از دست رفتن نیروی طبیعی سرزمین‌

هر موجودی در یک چرخه‌ی اکولوژیکی ویژه متولد می‌شود، رشد می‌کند، بر محیط اثر می‌گذارد و پس از مرگ هم در آن چرخه جای می‌گیرد. به گفته‌ی سیران.ت، فعال محیط زیست و ساکن مهاباد، مهاجرت از دست رفتن انرژی زیستی یک ملت و سرزمین است. او در این باره گفت: «ما در روژهلات و کوردستان یک انرژی کلی داریم که انسان‌ها بخشی از آن هستند. تمام مردم روژهلات بر آب، حیوانات، جنگل و گیاهان، خاک، سایر انسان‌ها و ... اثر می‌گذارند و از آن اثر می‌گیرند. ما با خاک و آب کوردستان پرورش می‌یابیم و بخشی از چرخه‌ی زیستی آن هستیم. با زندگی و تلاشمان بر اقتصاد، فرهنگ، علم، صنعت و ...آن می‌افزاییم و با مبارزه برای بهتر شدن در هر جنبه‌ای، به طبیعت، سایر انسان‌ها و نسل‌های دیگر این سرزمین پیوند می‌خوریم.»

به عقیده‌ی او، ما حیات خود را به خاکمان بدهکاریم و باید انرژی و دستاوردهایمان را برای او صرف کنیم. اگر به هر شکلی ترک کردن میهن تنها گزینه‌ی موجود باشد، انسان ناگریز است آن را انتخاب کند اما سرشت انسانی، بدون زادگاهش آسوده نخواهد بود و تلاش‌ها هنگامی ارزشمند می‌شوند که باز هم در راه وطن باشد.

 

چرایی مهاجرت زنان از روژهلات

کشورهای آمریکا، کانادا و آلمان جذاب‌ترین کشورهای مقصد مهاجرت زنان روژهلات و ایران بوده‌اند. زنان ۵۰ درصد جمعیت پناهجویان را تشکیل می‌دهند. بسیاری از آن‌ها زنانی با تحصیلات عالی یا حرفه‌ای ویژه هستند. نبود عدالت و حمایت اجتماعی و قانونی در کنار سایر علت‌هایی چون سرکوب سیاسی و مشکلات اقتصادی، زنان را به مهاجرت وامی‌دارد.

در روژهلات، شهرهایی چون سردشت بالاترین آمار مهاجرت را به خود اختصاص می‌دهد. بسیاری از مهاجرت‌ها غیرقانونی و از راه‌های پرخطر و قاچاق صورت می‌گیرد. همین علت سبب می‌شود در ایران آمار دقیقی از مهاجرت وجود نداشته باشد و اگر هم باشد، ارائه‌ی آمارها در این کشور به یک مسئله‌ی امنیتی تبدیل شده است.

آمنه.س، ۴۰ ساله و اهل سردشت است. او ماندن و مبارزه برای فردایی بهتر را کلید حل مشکلات می‌داند. وی در مورد علل مهاجرت می‌گوید: «زنان بسیار محدود هستند و فضای شهری چون سردشت کاملا بسته است. کارهای زنانه کم است و مردسالاری بر فضا حکمرانی می‌کند. سردشت یک شهر مرزی با کمترین امکانات است که تقریبا از هر خانه‌ای یک نفر به اروپا مهاجرت کرده است و به تازگی آمار مهاجرت زنان بیشتر شده است.»

به عقیده‌ی وی حضور بیشتر و علنی‌تر زنان جرقه‌ای برای شروع و تداوم انقلابی ذهنی و ساختاری برای فردایی بهتر است و باید با رژیم و مردسالاری حاکم در این راستا مبارزه کرد.

 

سیاست‌ حکومت؛ تشویق به مهاجرت زنان مبارز

زنان ایران نیمی از جامعه هستند که دائما سرکوب می‌شوند. آنان از بسیاری از امکانات محروم هستند اما درنتیجه‌ی سال‌ها مبارزه به ویژه در روژهلات، دستاوردها و تغییرات بیشتر نمایان شده است. با انعکاس این دستاوردها نیز، ماشین سرکوب و کشتار جمهوری اسلامی با سیاست‌های متفاوتی علیه زنان در حرکت است. رژیم ایران به عنوان یک رژیم دیکتاتوری، از آگاهی و رشد زنان جلوگیری می‌کند؛ زنانی چون «ژینا مدرس گرجی» را به زندان می‌اندازد و با صدور احکام سنگین برای مبارزانی چون «پخشان عزیزی» و «وریشه مرادی» به دنبال حاکم کردن فضای رعب و وحشت علیه زنان است.

سیما.ک دانشجوی علوم سیاسی از مهاباد است. او در اعتراضات آبان ۱۴۰۱ در این شهر شناسایی و سپس به اداره‌ی اطلاعات احضار شده است. به گفته‌ی سیما تشویق بازجویان و فشارهای کلی در راستای اجبار به مهاجرت و انصراف او از دانشگاه بوده است.

زنان فعال بسیاری در مواجه با فشارهای رژیم و یا در بازجویی‌های اداره‌ی اطلاعات با سوال «چرا به اروپا نمی‌روی» رو به‌رو شده‌اند اما به مبارزه‌ی خود ادامه داده‌اند. عده‌ای از فعالان سیاسی و مدنی تنها هنگام مواجه با خطرات جانی، احکامی چون اعدام و حبس‌های سنگین و یا تهدیدات امنیتی مختلف مجبور به ترک خاکشان شده‌اند. با این حال شاهد آن هستیم که این زنان در آنسوی مرزها هم دست از مبارزه نکشیده‌اند.

 

سکوت و تبعیض؛ رنج‌ مهاجران زن

جنسیت بیشترین تاثیر را بر روی مهاجرت افراد دارد. زنان در مسیر مهاجرت مشکلات زیادی را تجربه می‌کنند. شرایط اغلب خطرناک قبل، حین و پس از مهاجرت زنان را بسیار آسیب پذیر می‌کند و سفر برای کسب پناهندگی می تواند به اندازه شرایط کشور مبدأ برای زنان خطرناک باشد.

زنان در مسیر رسیدن به کشور مقصد و همچنین در کمپ‌های پناهجویی با خطر خشونت، اخاذی و سواستفاده که به صورت تجاوز، رابطه‌ی جنسی معاملاتی، قاچاق انسان و اعضا و ...است، مواجه می‌شوند.

شیلان کریمی یکی از زنان پناهنده در آلمان است. او با اشاره به عدم کفایت سیستم حمایتی پناهجویان زن در مورد مشکلات زنان پناهنده می‌گوید: «در اغلب کمپ‌های پناهندگی زنان مورد تبعیض و آزار و اذیت جنسی قرار می‌گیرند. در روند دریافت پناهندگی نیز زنان بیشتر از مردان با مشکل روبه‌رو می‌شوند؛ حتی متن کنوانسیون مربوط به وضعیت پناهندگان، مردگرایانه نوشته شده‌اند. این مشکلات در کنار بحران‌های دوری از خانواده، آسیب‌های روانی احتمالی و روبه‌رو شدن با فرهنگ و جامعه‌ای جدید رخ رنج زیادی برای زنان به‌ همراه می‌آورد.»

هیچ کشوری در دنیا هنوز موفق به اجرای کامل برابری جنسیتی نشده است و نابرابری‌‌ها برای زنان پناهنده و مهاجر بیشتر است.

مهاجرت زنان از ایران و روژهلات به بحران تبدیل شده است. جمهوری اسلامی، قوانین و فرهنگ ضد زن حاکم و بی‌کفایتی های کلان، اصلی‌ترین عاملان اجبار به مهاجرت زنان هستند. با این وجود زنان بسیاری با هر قدم خود برای آزادی و ایجاد تغییر مقاومت می‌کنند. زنان در هر سوی مرزها که باشند، یکصدا و با اتحادی زنانه می‌توانند علیه این دشمن مشترک قدم بردارند زیرا آنان نقطه‌ی شروع یک حیات آزاد و سرزمینی آباد هستند.