ما خواهان جنگ نیستیم؛ صلح را خودمان خواهیم ساخت
جنگی که ایران و اسرائیل بر مردم تحمیل کردهاند، بار دیگر زندگی روزمره را مختل کرده است: نانواییهای تعطیل، صفهای بنزین، هجوم به بانکها و آشفتگی عمومی؛ همه نتیجهی بیکفایتی حاکمیت در مدیریت بحران است.
ماریا قدیمی
سنه- در کشوری که سالهاست درگیر کشمکش میان مردم و حاکمیت است، وضعیت ناامنی و بیثباتی به پدیدهای عادی در زندگی روزمره شهروندان بدل شده است. در چنین شرایطی، وقوع جنگ یا تنشهای نظامی دیگر آنچنان غیرمنتظره یا شوکهکننده به نظر نمیرسد و جامعه نوعی آمادگی روانی نسبت به بحرانهای پیدرپی پیدا کرده است.
جنگ، بهویژه در معنای درگیری میان مردم و ساختار قدرت، در زندگی بخش بزرگی از جامعه ریشه دوانده است. تجربههای تلخ از سرکوب، اعدام، سانسور، فساد سیستماتیک و محدودیت آزادیها، این درگیری را از عرصه سیاسی به بخشهای مختلف زندگی فردی و جمعی گسترش داده است.
در چنین وضعیتی، دورنمای درگیری با قدرتی بیرونی ممکن است برای برخی از مردم نه بهعنوان تهدید، بلکه بهمثابه فرصتی برای دگرگونی شرایط تلقی شود؛ روزنهای برای گریز از چرخهی فرسایندهی بیعدالتی، فقر، و سرکوب. در نتیجه، آنچه برای بسیاری ترسبرانگیز است، برای برخی دیگر میتواند به امیدی مبهم برای تغییر تبدیل شود.
سمیه مردپور از شهروندان سنه میگوید: خیلی زودتر از آن چیزی که تصورش را بکنیم، کشور دچار نابه سامانی شده است. در دومین روز از جنگ حکومتها، مردم در تهیه نان به مشکل خوردهاند. ما ساعتها در صف نان به سر میبریم و چند نانوایی را گشتهایم تا بتوانیم نان تهیه کنیم. عامل این قضیه جنگ نیست در واقع بیکفایتی حکومت است. و اگر چنین پیش رود باید منتظر کمبود هر نوع مواد غذایی باشیم. من یک مادر هستم و نگران فرزندانم، عدهای که دست پرورده حکومت هستند مواد غذایی را انبار میکنند و چیزی برای تهیه باقی نمیماند و اگر هم باشد با چند برابر قیمت فروخته میشود، در حالیکه ما قشر کارگریم و توانایی تامین مایحتاج خود را با چنین قیمتهایی نداریم. با تمام اینها ما خواهان جنگ نیستیم و باید جنگ به نفع مردم تمام شود.
سوده خلیلی از کسانی که در صف بنزین منتظر است، میگوید: مخاطب من مردم هستند، خواهش میکنم صدایم را به گوش آنها برسانید، بیایید با هم مهربان باشیم و در این روزهای آشفته و بلا تکلیف از یکدیگر سوءاستفاده نکنیم. ما مردم سالهاست مورد تجاوز روحی و روانی این حکومت قرار داریم بنابراین باید خودمان حامی هم باشیم و در این زمان در کنار یکدیگر باشیم وصلح را برقرار کنیم زیرا ما خواهان جنگ نیستیم.
ما مردم با فرهنگی هستیم تنها سالها به علت داشتن حکمای دزد و غارتگر دچار از خود بیگانگی شدهایم، باید به خودآییم تا زمانی که این غارتگران رفتند ما وارثان آنها نباشیم.
در مقابل عابر بانکها مردم در حال نقد کردن پول خود هستند. آرزو میهمی در اینباره میگوید: «اشتباه بزرگی است پول خود را در بانکها نگه داریم زیرا حکومت مملکت را غارت میکنند و با خود میبرند، اما بانکها یا پول نقد نمیدهند و یا میگویند پول نقد ندارند و این خود یک دزدی آشکار است.»
برخی از مردم با طنز از جنگ میگویند و این طنز تلخ همیشه در دورههای بحرانی همراه مردم است و دلیل آن واضح است، مردمی که جمهوری اسلامی را تجربه کرده است نمیتوانند بالاتر از آن را تصور کنند، آن حجم از خشونت و سختی که مردم در داخل ایران و توسط حکومت با آن روبرو شدهاند آنها را به یک صلح و اتحاد پایدار تبدیل کرده است.