کودکی در سایه ترس؛ از نمازخانه‌ی شهرری تا کلاس‌های کرجو

کودکان باید در محیطی امن رشد کنند، اما سیستم جمهوری اسلامی ایران با ایجاد فضای ترس و تهدید، نه تنها از آنان محافظت نمی‌کند بلکه آنها را با ترس از اعدام و مجازات‌های سنگین بزرگ می‌کند. آزارهای جنسی و تنبیه بدنی همچنان ادامه دارد.

مرکز خبر- کودکانی که باید در مدرسه محیطی امن و آرام برای رشد ذهنی و جسمی خود داشته باشند، در واقع در سایه‌ تهدیدهای وحشتناکی زندگی می‌کنند که از سوی سیستم حاکم بر جمهوری اسلامی ایران به آنها تحمیل می‌شود. گزارش‌هایی که اخیراً از آزار جنسی کودکان در نمازخانه‌ای در شهرری و اعمال تنبیه بدنی در مدرسه‌ای در روستای کرجو منتشر شده است، نه تنها نشان‌دهنده خشونت علیه کودکان، بلکه نمایانگر فضای سرکوب، ترس و تهدیدی است که از سوی ساختار نظام و نهادهای مسئول بر آنها سایه افکنده است.

در روستای کرجو، مدیر مدرسه با تهدید به اعدام، کودکان را از گفتن حقیقت ترسانده و گفته است: «اگر چیزی بگویید، برایتان پرونده‌سازی می‌کنم و نظام شما را در هجده سالگی اعدام خواهد کرد.» این تهدیدات که به وضوح نشان‌دهنده ارعاب و ایجاد فضای ترس است، در واقع یک پیام مخفی به کودکان می‌فرستد: «شما نه تنها حق ندارید از خودتان دفاع کنید، بلکه در صورتی که حرفی بزنید، حتی با مجازات‌های مرگ‌بار روبه‌رو خواهید شد.»

این تهدیدها نه تنها بر ترس‌های عمیق در دل کودکان می‌افزاید، بلکه سیستم قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی را به‌عنوان نهادی بی‌تفاوت و خشونت‌طلب در برابر حقوق کودکان معرفی می‌کند. در جایی که آزار جنسی و تنبیه بدنی باید در کانون توجه و واکنش سریع قرار گیرد، آنچه شاهد هستیم، سکوت و بی‌تفاوتی است. بی‌پاسخ‌ماندن این وقایع تنها بر ادامه چرخه خشونت و سرکوب می‌افزاید.

واقعیت تلخ این است که کودکان ایرانی نه تنها در مدارس، بلکه در خانه‌ها نیز با تهدیدهای مشابه مواجه‌اند. خانواده‌ها به‌جای آنکه فضای حمایتی و پرورش‌دهنده‌ای برای فرزندانشان فراهم کنند، آنها را با آموزش‌های محدودکننده، ترس از مجازات و تابوهای فکری مواجه می‌سازند. این شرایط از همان آغاز زندگی، پایه‌گذار ذهنیتی می‌شود که در آن کودک نمی‌تواند از حقوق خود دفاع کند و در مقابل سرکوب‌ها بی‌صدا باقی می‌ماند.

در سیستم قضایی جمهوری اسلامی، تهدید به اعدام حتی برای کودکان نیز به امری طبیعی تبدیل شده است. ساختارهایی که به‌جای حمایت از حقوق کودک، آنها را به ابزاری برای ارعاب تبدیل می‌کنند، نشان‌دهنده بحران عمیقی در حفاظت از حقوق انسانی است. چنین افکاری، به‌ویژه تهدید به اعدام در سنین پایین، در ذهنیت کودکان نقش بسته و آنها را از همان دوران اولیه، با ترس و فشارهایی غیرقابل تحمل روبه‌رو می‌سازد.

این وضعیت تنها به نفع کسانی است که به‌دنبال نگهداری سیستم‌های سرکوبگر و جلوگیری از هر گونه اعتراض هستند. در حالی که حقوق کودک و امنیت روانی آنها در اسناد بین‌المللی به‌عنوان پایه‌ای از حقوق بشر شناخته می‌شود، اما در جمهوری اسلامی ایران، این حقوق به‌ویژه در مواجهه با آزارهای جسمی و جنسی، به شکلی سیستماتیک نقض می‌شود و تنها تهدید و سرکوب در انتظار کودکان است.