کانون نویسندگان ایران "صدای اعتراض مردم بلندتر از سرکوب و انسداد است"

کانون نویسندگان ایران در بیانیه‌ای با انتقاد از سرکوب داغ‌دیدگان و معترضان فاجعه‌ی متروپل آبادان، حکومت جمهوری اسلامی را به پنهان‌سازی حقابق و انتشار اخبار نادرست متهم کرد.

مرکز خبر- به گزارش خبرگزاری زن، کانون نویسندگان ایران، روز شنبه ۷ خردادماه، با انتشار بیانیه‌ای ضمن تسلیت به بازماندگان و داغ‌دیدگان فاجعه‌ی متروپل آبادان و ابراز همدردی با آنان، به سرکوب اعتراضات خوزستان و فاجعه‌ی متروپل آبادان واکنش نشان داده و حکومت جمهوری اسلامی را به «پنهان‌سازی حقایق و انتشار اخبار نادرست» متهم کرده و گفت: اخبار و تصاویری که توسط مردم، با عبور از سد سانسور دست‌به‌دست می‌شود از ابعاد فجیع این ویرانی پرده برمی‌دارد و نشان می‌دهد این ساختمان نه‌تنها نیمه‌کاره نبوده است بلکه چند بخش آن راه‌اندازی شده و در زمان فروریختن، مردم بسیاری در آن بوده‌اند».

کانون نویسندگان ایران افزود که این‌بار هم نخستین واکنش حاکمیت به این فاجعه، نه اعزام نیروهای امدادگر، بلکه گسیل ادوات و تجهیزات سرکوب بوده است.

کانون نویسندگان در بیانیه‌ی خود تأکید کرده که «صدای اعتراض مردم بلندتر از سرکوب و انسداد است و حقایق را می‌توان از دهان مردم داغ‌دیده شنید، مردمی که زیر گلوله و باتوم و گاز اشک‌آور، خودشان هم دست‌به‌کار آواربرداری و امداد شده‌اند».

 

متن کامل بیانیه‌ی کانون نویسندگان ایران به شرح زیر است:

پنج روز از فرو ریختن ساختمان متروپل آبادان می‌گذرد و هر لحظه بر تعداد قربانیان این فاجعه افزوده می‌شود. روز دوشنبه ۲ خردادماه تصاویر هولناک ویران شدن این ساختمان ۱۰ طبقه در فضای مجازی منتشر شد و مردم را در بهت و اندوه و خشم فرو برد. رسانه‌های رسمی حکومت با نیمه‌کاره خواندن این ساختمان و انتشار آمار غلط از مجروحان و در آوارماندگان سعی در پنهان کردن حقایق این فاجعه داشتند، اما اخبار و تصاویری که توسط مردم، با عبور از سد سانسور دست‌به‌دست می‌شود از ابعاد فجیع این ویرانی پرده برمی‌دارد و نشان می‌دهد این ساختمان نه تنها نیمه‌کاره نبوده است بلکه چند بخش آن راه‌اندازی شده و در زمان فروریختن، مردم بسیاری در آن ‌بوده‌اند.

در طول این سال‌ها و دهه‌ها کم نبوده ویرانی‌هایی از این دست، کم نبوده فجایعی که به هیچ ترتیبی در قالب «حادثه» نمی‌گنجند. آن‌جا که پای فساد و تباهی ساختاری در میان باشد بر این ویرانی‌ها نمی‌توان نام حادثه گذاشت و تنها به «مجازات عاملان» آن بسنده کرد. عاملانی که همچون همیشه، در نمایشی ناشیانه به قصد سرپوش گذاشتن بر ریشه‌های فساد نهادینه شده در دستگاه‌های دولتی و نهادهای حاکمیتی «معرفی و مجازات» می‌شوند.

این‌بار هم روش و نمایش فرقی با گذشته نکرده است. این‌بار هم اولین واکنش حاکمیت به این فاجعه، نه اعزام نیروهای امدادگر، بلکه گسیل ادوات و تجهیزات سرکوب بوده است و اخبار رسمی‌اش با سانسور فریاد معترضان، قطع اینترنت و جعل وقایع منتشر می‌شود. صدای اعتراض اما بلندتر از سرکوب و انسداد است و حقایق را می‌توان از دهان مردم داغدیده شنید، مردمی که زیر ضرب گلوله و باتوم و گاز اشک‌آور، خودشان هم دست‌به‌کار آواربرداری و امداد شده‌اند و هم دست‌به‌کار خروشیدن و فاش کردن و اعتراض.

آنچه در آبادان بر مردم می‌رود یادآور جنایت‌های سال‌های اخیر چون کشتار مردم در آبان ۹۸ و ساقط کردن هواپیمای مسافربری است. بدیهی‌است آنانی که همواره چنگ بر جان و مال مردم انداخته‌اند، موفق نخواهند شد با تقلیل عوامل ویرانی‌آفرین به چند تن، فساد سیستماتیک و ستم‌پیشگی خود را انکار کنند. سانسور اخبار و تحریف واقعیت جاری که همچون همیشه قرار بود راه را بر درک ابعاد فاجعه ببندد، به مدد مردم عقب رانده شده است و بی‌تردید این موج عظیم دادخواهی که اکنون پدید آمده به جریان پویای دادخواهی‌های پیشین می‌پیوندد.

کانون نویسندگان ایران با ارج نهادن به این موج دادخواهی، ضمن تسلیت به بازماندگان و داغ‌دیدگان این فاجعه و ابراز همدردی با آنان، همچون همیشه بی‌هیچ حصر و استثنا از حق اعتراض مردم و گردش آزاد اطلاعات دفاع می‌کند و از همه‌ی آزادی‌خواهان می‌خواهد صدای مردم ستم‌کشیده و سرکوب‌شده باشند.