فعالان حقوق زن: «اقدام به خودکشی سعدا خدیرزاده، اقدام به زنکشی سیستماتیک جمهوری اسلامی است»

بیش از ٨٠ فعال حقوق زن، در نامه‌ای ضمن هشدار نسبت به وضعیت زندانیان زن به ویژه سعدا خدیرزاده، زندانی سیاسی کورد اهل پیرانشار(پیرانشهر) خواستار آزادی بدون قید و شرط وی شدند.

مرکز خبر- به گزارش خبرگزاری زن، روز جمعه ۴ شهریورماه، بیش از ٨٠ تن از فعالان حقوق زن، فعالان مدنی و دیگر فعالان حوزه‌ی برابری جنسی و جنسیتی در بیانیه‌ای ضمن هشدار درباره‌ی وضعیت زندانیان زن به ویژه سعدا خدیرزاده، زندانی سیاسی کورد اهل پیرانشار و مادر کودک دوماهه که به تازگی خبر خودکشی وی منتشر شد، اقدام به خودکشی سعدا خدیرزاده را بخشی از فرآیند قتل حکومتی زندانیان و زنکشی سیستماتیک در جمهوری اسلامی دانسته و خواهان آزادی فوری و بی‌قید و شرط این زندانی سیاسی شدند.

این بیانیه دو روز پس از برگزاری دادگاه سعدا خدیرزاده صادر شده و امضا کنندگان این بیانیه از فعالان حقوق بشر، فعالان اجتماعی و سیاسی و همین طور از تمامی رسانه‌ها خواستند در مورد وضعیت زندانیان زن که « لایه‌های در هم تنیده‌ی تبعیض و محرومیت را تجربه و به دشواری از شرایط خود در زندان اطلاع رسانی می‌کنند»، از جمله سعدا خدیرزاده و زندانیان زن عرب در زندان شیبان و زندان سپیدار در اهواز حمایت جدی‌تری انجام دهند.

 

متن کامل بیانیه‌ی فعالان به شرح زیر است:

خبر هولناک اقدام به خودکشی سعدا خدیرزاده، زندانی سیاسی کورد، در تاریخ ٢٧ مردادماه ١۴٠١ در بند زنان زندان مرکزی ارومیه و پخش بخش‌هایی از اعترافات تلویزیونی او توسط خبرگزاری قوه‌ی قضاییه در تاریخ ١ شهریورماه ١۴٠١ به همراه تکذیب خبر خودکشی، بار دیگر لزوم توجه خاص به وضعیت زندانیان زن، به ویژه زندانیان زنی را که فرصت دیده شدن و شنیده شدن کمتری دارند، یادآور شد. نامه‌ی اعتراضی ١۶ زن زندانی سیاسی در تاریخ ٣٠ مردادماه ١۴٠١ از زندان اوین نیز دلیل دیگری شد برای نوشتن این بیانیه و هشدار دربارهی وضعیت وخیم زندانیان زن اعم از زندانیان سیاسی و جرایم عمومی.

سعدا خدیرزاده، مادر زندانی، که گفته می‌شود برای اعمال فشار به همسرش زندانی شده، تقریباً تمام دوره‌ی بارداری را در بازداشت موقت و بلاتکلیفی در وضعیت اسفناک بهداشتی و تراکم بالای جمعیت در زندان ارومیه گذراند. پیش از زایمان، خبرهایی هشداردهنده از وضعیت او منتشر شد و خود در فایلی صوتی از زندان در اردیبهشت‌ماه با اعلام اعتصاب غذا در ماه هشتم بارداری، از فشارهای امنیتی برای اعتراف‌گیری، شکنجه‌ی روانی و آزارهای کلامی با ماهیت جنسی پرده برداشت. او با اعتراض به جلوگیری از آزادی‌اش با وجود بارداری، شرایط وخیم سلامت و ارائه‌ی مدارک پزشکی لازم، اظهار کرد که «گروگان» گرفته شده است و گفت: «درخواست دارم صدای من باشید، کسی را ندارم کارهایم را پیگیری کند».

سعدا خدیرزاده زن و مادر زندانی کوردی است که ابعاد مختلفی از ستم در پیکر او بازنمایی می‌شوند، از جمله تبعیض جنسیتی، تبعیض به زنان به حاشیه رانده شده، و تبعیض به مادران به طور کلی و مادران زندانی به طور خاص. با وجود وضعیت نگران‌کننده این زن زندانی در ماه‌های گذشته و اطلاع رسانی برخی فعالان حقوق بشر، خاصه فعالان حقوق بشر کورد، وضعیت این زندانی سیاسی در فضای شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های بزرگ و حتی توسط خود فعالان حوزه برابری جنسی و جنسیتی مورد توجه ویژه‌ای واقع نشد.

ما، جمعی از فعالان حقوق زنان، اقدام به خودکشی سعدا خدیرزاده را بخشی از فرایند قتل حکومتی زندانیان از طرفی و زنکشی سیستماتیک در جمهوری اسلامی از طرف دیگر می‌دانیم. چرا که خودکشی زنان در شرایط سلطه‌ی جنسی و جنسیتی و تحت فشار در دسته‌ی زنکشی‌ها ـ سوسایدال فمیساد ـ قرار می‌گیرد. جدای از وضعیت وخیم حقوق بشر و نقض حقوق زندانیان در زندان‌های جمهوری اسلامی، خاصه زندان‌های حاشیه، وضعیت زنان زندانی سیاسی و آن‌ها که در رابطه با اتهامات انتسابی به همسرانشان و برای اعمال فشار به آنها زندانی شده‌اند، معمولاً حامل بار شدید سلطه‌ی جنسیتی نیز هست.

علاوه بر آمار بالای اعدام‌، سرکوب خونین و کشتار مردم معترض در خیابان‌ها، به کشتن دادن زندانیان به طور کلی و زندانیان سیاسی به طور خاص، در زندان‌های جمهوری اسلامی اوج گرفته است. در چنین شرایطی جدای از وضعیت وخیم امنیت زندان‌ها، تراکم بالای جمعیت و مسأله عدم دسترسی زندانیان به حداقل‌های سلامت و بهداشت، به بخشی از روند از بین بردن سازماندهی شده و آسیب جدی به زندانیان تبدیل شده است. زندانیان زن در این وضعیت در شرایط ویژه‌‌تری  قرار دارند.

در  نامه‌ی‌ ۱۶ زن زندانی سیاسی از زندان اوین برای هشدار درباره‌ی شیوع دوباره‌ی کرونا در بند زنان اوین آمده است: «هر روز به تعداد مبتلایان افزوده می‌شود، با توجه به افزایش ناگهانی و بی‌رویه‌ی شمار زندانیان و‌عدم تناسب تعداد افراد با فضا و‌ امکانات بند و نبود فضای مناسب برای جداسازی و‌ قرنطینه‌ی افراد مبتلا و تأخیر جدی در گرفتن تست و‌عدم مراقب‌های پزشکی لازم، نگرانی نسبت به حفظ جان و سلامت زندانیان افزایش پیدا کرده است».

در محکومیت وضعیت وخیم زندانیان زن در زندان‌های سراسر ایران از بعد حقوق زنان، همچنین باید در نظر داشت که اتهام بسیاری از زندانیان زن جرایم عمومی، ریشه در تبعیض‌های جنسی و جنسیتی دارد. بسیاری از این زندانیان در شرایطی که به ازدواج در کودکی واداشته شده بوده و در معرض انواع خشونت‌های جنسی و جنسیتی چون خشونت خانگی، اقتصادی و قانونی بوده‌اند، به جرم‌های انتسابی دست زده‌اند یا در چنین شرایطی به این اتهام‌ها دستگیر شده‌اند همچنین، مصادیق خشونت جنسی و جنسیتی از زمان مواجهه‌ی زنان با پلیس تا زمان بازداشت، بازجویی، دادگاه و زندان بسیار زیاد است. این موارد شامل آزار و تعرض جنسی و جنسیتی، انجام تست بکارت و همچنین جرم‌انگاری حیات آزادانه‌ی زنان در رابطه با پوشش و آزادی‌های اولیه‌ی انسانی می‌شود. این روند تبعیض‌آمیز، زنان را در یک شرایط قانونی و قضایی اساساً جرم‌انگارانه قرار می‌دهد. همچنین باید توجه داشت که زندانیان زن از اقدام‌های حمایتی عمومی و خاص کمتری برخوردارند و به خاطر شرایط سیاسی و اجتماعی مردسالار حاکم بر ایران در بسیاری از اوقات بی‌نام و بی‌چهره می‌مانند.

ما، گروهی از فعالان حقوق زنان، علاوه بر خواست آزادی فوری و بدون قید و شرط سعدا خدیرزاده همراه با نوزادش سولینا (آلا)، از فعالان حوزه‌ی برابری جنسی و جنسیتی، فعالان حقوق بشر، فعالان اجتماعی و سیاسی و همینطور از تمام رسانه‌ها می‌خواهیم، در مورد وضعیت زندانیان زن، خبررسانی و اقدام‌های حمایتی جدی تری انجام دهند، به ویژه درباره‌ی آن‌هایی که لایه‌های در هم‌تنیده‌ی تبعیض و محرومیت را تجربه و به دشواری از شرایط خود در زندان اطلاع‌رسانی می‌کنند، مانند سعدا خدیرزاده و زندانیان زن عرب در زندان شیبان و سپیدار. ما خواستار پرسش‌گری همراه با آگاهی جنسیتی در پرونده‌ی زندانیان زن، افزایش حساسیت به شرایط زندانیان باردار، مادر و فرزندان‌شان، افزایش حساسیت نسبت به وضعیت زندانیان زن به حاشیه رانده شده و زندانیان زن بیمار و دارای معلولیت، انعکاس شرایط و نیازهای زندانیان زن در رسانه‌ها و بلند کردن خواست آزادی زندانیان سیاسی و زندانیان جرایم عمومی که خطری را متوجه جامعه نمی‌کنند، هستیم.