سورگل شیخو

حسکه - در روز پنجشنبه، دهم دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۱۰، عناصر داعش سه خودروی بمب‌گذاری شده را در سه نقطه از شهر تل تمر، در بازار هال، بازار فلسطین و بیمارستان هلال احمر کورد، منفجر کردند. این انفجارها فاجعه‌ای انسانی به بار آورد و جان بسیاری از مردم بی‌گناه، از جمله پزشکان، پرستاران، صاحبان مغازه‌ها، رهگذران و کسانی که برای انجام کار و تامین نیازهای خود و خانواده‌شان به این سه مکان رفته بودند، را گرفت. بیش از ۱۰۰ نفر نیز در این حملات زخمی شدند.

 

تل تمر؛ از آزادی تا قتل‌عام

تل تمر، شهری کوچک در کانتون جزیره در منطقه شمال و شرق سوریه، با وجود وسعت کم، تاریخچه‌ای پر فراز و نشیب دارد. این شهر که از نظر استراتژیکی به عنوان نقطه اتصال کانتون‌های فرات و جزیره عمل می‌کند، شاهد رویدادهای تلخی از جمله قتل‌عام‌های متعدد بوده است. در ۲۰ اکتبر ۲۰۱۲، تل تمر توسط نیروهای یگان‌های مدافع خلق (YPG) آزاد شد و پس از آن حملات متعددی به آن صورت گرفت.

 

تل تمر؛ نمادی از همبستگی و مقاومت

تل تمر، نمونه‌ای بارز از همبستگی و مقاومت در برابر حملات بی‌رحمانه نیروهای تروریستی و دولت‌هایی است که از آنها حمایت می‌کنند. از ۱۳ فوریه ۲۰۱۳، این شهر شاهد جنایات هولناکی از سوی جبهه النصره، داعش و دولت ترکیه بوده است. اما مردم تل تمر با شجاعت و از جان گذشتگی، در برابر این حملات وحشیانه ایستادگی کرده‌اند و از سرزمین خود دفاع می‌کنند. سال ۲۰۱۵، شاهد افزایش حملات به تل تمر بودیم و انفجارهای ۲۳ فوریه و ۱۰ دسامبر، فاجعه‌ای انسانی را به بار آوردند.

در این انفجارها، بسیاری از مردم بی‌گناه، از جمله خانواده شمسا سعیده و شیخا شرموخ، جان خود را از دست دادند. حمیده خواهر شمسا سعیده که در بیمارستان هلال احمر کورد مشغول به کار بود، به همراه دیگر خواهر او منیفا در این انفجارها جان باختند. دخترعموی او که همسر برادر او بود نیز در این فاجعه جان خود را از دست داد. احمد شرموخ نیز که برادر شیخا شرموخ است، در این انفجار مفقود شده است. آنها در گفت‌وگو با خبرگزاری ما، از جایگاه والای تل تمر که با خون شهدا از آن دفاع شده صحبت کردند و خواسته‌های خود را بیان داشتند.

 

مهمانی که به عزا تبدیل شد؛ روایت تلخ شمسا سعیده از انفجار تل تمر

شمسا سعیده به همه خانواده‌های کورد، عرب و آشوری که عزیزان خود را در انفجار هولناک تل تمر از دست داده بودند، تسلیت گفت و در ادامه، خاطرات آن روز را چنین شرح داد: «خواهرم حمیده، پرستار بود. ۵ ماه و ٩ روز از ازدواج او می‌گذشت. در آن روز، منیفا، خواهر دیگرم و دخترعموی ما به مهمانی او رفته بودند. اما ناگهان، انفجار وحشتناکی همه چیز را تغییر داد. حمیده، منیفا و دخترعمویم در این انفجار جان خود را از دست دادند و مهمانی به عزا تبدیل شد. آن روز، روزی پر از غم و اندوه برای من و خانواده‌ام بود. صاحب غم و اندوه بزرگی شدیم که تا ابد در قلبمان خواهد ماند.»

 

تل تمر کوچک اما دارای جایگاهی والا

شمسا سعیده از تل تمر سخن گفت و با وجود کوچک بودن آن، عظمت و بزرگواری این شهر را ستود: «تل تمر کوچک است، اما با شهیدانش بزرگ است. کوچک است، اما با ملت‌هایش تابلوی موزاییکی خلق‌ها را آراسته است. در اینجا ملت‌ها برابرند و تفاوتی وجود ندارد. کورد، عرب و آشوری با هم در این خاک و در این منطقه زندگی می‌کنند، با هم از آن دفاع می‌کنند و غم‌هایشان مشترک است. همه با هر عقیده‌ای، اسلحه به دست گرفتند، شانه به شانه هم ایستادند و از شهر خود دفاع کردند. ما غم‌ها و خوشی‌هایمان را با هم تقسیم می‌کنیم.»

اما در چشمان شمسا، رنج و اندوهی عمیق موج می‌زد، گویی زخم‌های انفجار هولناک تل تمر، هنوز التیام نیافته بودند: «حدود ٩ سال گذشته است، اما آن انفجار حتی برای یک لحظه هم از ذهن ما پاک نمی‌شود. زخم ما التیام نیافته و هنوز خون از آن جاری است. خواسته ما به عنوان خانواده‌های شهدا این است که مزدوران داعش به خاطر جنایت و شهید کردن فرزندانمان محاکمه شوند، چون خون ما ارزان نیست. هر بار که به عکس‌های شهدا در کنار فرزندان و خانواده‌هایشان نگاه می‌کنیم، هر بار که از کنار محل حادثه عبور می‌کنیم و به ساختمان‌های ویران شده نگاه می‌کنیم، آن روز و آن لحظه‌ها برای ما تداعی می‌شود و صدای انفجارها در گوشمان می‌پیچد، گویی تازه شهید شده‌اند.»

 

پیام مقاومت شمسا سعیده: اردوغان شاد نخواهد شد

شمسا سعیده از ادامه حملات تجاوزگرانه ترکیه به تل تمر و تلاش آنها برای اشغال خاک این شهر و قتل‌عام مردم سخن گفت. او با پیامی به دولت ترکیه، سخنان خود را به پایان رساند: «اردوغان شاد نخواهد شد! تا زمانی که ‌قطره‌ای خون در رگ‌های ما باقی مانده باشد، ما ادامه دهنده راه شهدایمان خواهیم بود و تا آخر از مقاومت خود دست نخواهیم کشید. آنها می‌توانند ما را بمباران و آواره کنند، اما ما از اینجا نمی‌رویم. ما اینجا هستیم و اینجا خواهیم ماند و به زندگی خود ادامه خواهیم داد. ما با هر بار دیدن ضعف دشمنمان، قوی‌تر خواهیم شد.»

 

سال ۲۰۱۵، سالی دشوار و پر از حملات

شیخا شرموخ، یکی از ساکنان عرب منطقه، سال ۲۰۱۵ را سخت‌ترین سال حملات به شهر تل تمر می‌داند. او در این باره می‌گوید: «سخت‌ترین حمله‌ای که قلب تمامی ملت‌ها را آزرد، در سال ۲۰۱۵ رخ داد. در حمله اولیه، مردم آشوری ما هدف قرار گرفته بودند. آنها را ربودند، کلیساهایشان را منفجر کردند و به طرز وحشیانه‌ای به قتل رساندند. چند ماه پس از این حمله، شهر با سه انفجار سخت و خونین دیگر روبرو شد. عاملان این حملات، خودروهای خود را با شکر و چای پر کرده بودند، زیرا در آن زمان در منطقه با کمبود شدید شکر مواجه بودیم.»

 

«برادرم در انفجار ناپدید شد، هنوز چشم انتظار بازگشت او هستیم»

شیخا شرموخ، ۹ سال است که داغ فقدان برادر بزرگ خود، احمد، را در دل دارد. او در انفجار برادرش را از دست داد و تاکنون اثری از او پیدا نشده است. شیخا می‌گوید: «در آن روز غم‌بار، برادر بزرگم را از دست دادیم. احمد برای اینکه خواهر پرستارم را از کلینیک به خانه بازگرداند، به آنجا رفته بود که ناگهان انفجار رخ داد. هر چه گشتیم، نتوانستیم اثری از او پیدا کنیم. نه لباسی، نه جسدی و نه هیچ نشانه‌ای که نشان دهد او چه سرنوشتی داشته است. گویی در زمین و هوا ناپدید شده بود. به تمام بیمارستان‌ها مراجعه کردیم، اما هیچ ردی از او نیافتیم.»

 

محاکمه داعشی‌ها: فریاد عدالت برای شهدای بی‌گناه

شیخا شرموخ، داعش را عامل اصلی این حمله وحشتناک می‌داند و خواهان محاکمه آنها در دادگاه‌های بین‌المللی است. او می‌گوید: «باید مزدوران داعش به خاطر جنایاتی که علیه مردم و منطقه ما مرتکب شده‌اند، در دادگاه‌های عادلانه محاکمه شوند. در این حمله ظالمانه، نه تنها یک فرد یا گروه خاص هدف قرار گرفت، بلکه زنان، کودکان و افراد مسن نیز بی‌رحمانه مورد هدف قرار گرفته شدند. در سال ۲۰۱۵، تعداد زیادی از افراد بی‌گناه در سنین مختلف، از خردسال تا مسن، جان خود را از دست دادند.»