بیانیه جنبش کمونیسم نوین افغانستان: زنان افغانستان، سرنگون می‌کنند، امارت اسلامی طالبان

جنبش نوین کمونیسم افغانستان به مناسبت نخستین سالگرد به قدرت رسیدن دوباره‌ی طالبان بر افغانستان با صدور بیانیه‌ای ضمن تاکید بر ضرورت مبارزه تا رسیدن به آزادی، آنچە بر زنان افغانستان تحمیل می‌شود را برنامه‌ای سازمان یافته جهت برده‌سازی زنان خواند.

مرکز خبر- به گزارش خبرگزاری زن، جنبش نوین کمونیسم افغانستان به مناسبت نخستین سالگرد به قدرت رسیدن دوباره‌ی طالبان بر افغانستان با صدور بیانیه‌ای ضمن محکوم کردن به بند کشیدن و خانه‌نشین کردن زنان در افغانستان توسط طالبان، اعلام کرد: آن‌چه در این یک سال در افغانستان جریان داشت و بر زنان افغانستان تحمیل شد، چیزی جز برنامه‌ای سازمان یافته جهت برده‌سازی زنان نبوده و نیست. هیچ انسان آزاده‌ای نمی‌بایست در برابر این برده‌سازی سکوت کرده و چشم بر آن ببندد. وای به حال آنان که همراه طالبان و تفکرات زن ستیزانه‌اشان متحد می‌شوند و وای به حال آنان که حقیرانه امید دارند تا طالبان که بند بند ایدئولوژی‌شان با تحجر و زن‌ستیزی تنیده است، امتیاز خردی برای زنان و مردم افغانستان بدهد.

جنبش نوین کمونیسم افغانستان برده‌سازی مضاعف زنان در افغانستان بدست اسلام‌گرایان طالبان را در راستای پروسه‌ای دانست که در سطح جهانی برای برده‌سازی بیش از پیش زنان جریان دارد که نه تنها مختص به افغانستان است بلکه امروزه در سراسر جهان در حال اجرا سازی‌است.

 

متن کامل بیانیه‌ی جنبش کمونیسم نوین افغانستان (جکنا) به شرح زیر است:

یک سال پیش، بیرق ارتجاعی امارت اسلامی طالبان در افغانستان برافراشته شد. جهان، از فاشیست‌های مسیحی حزب جمهوری‌خواه آمریکا تا دمکرات‌ها و اتحادیه‌ی اروپا، از پاکستان و ایران و قطر تا چین و روسیه و هند برای طالبان فرش قرمز پهن کردند یا چشم بر جنایات گذشته‌ی آن‌ها بستند. سرنوشت میلیون‌ها نفر در افغانستان معامله شد تا بنیادگرایان ضدبشر و ضدزن به قدرت برسند. همان‌ها که امپریالیست‌های ناتو روزی با شعار نابودسازی‌شان و «آزادی زنان افغانستان» به این سرزمین لشکر کشیدند و بمباران کردند و کشتند!

یکی از اولین کارهای مرتجعانه‌ی گروه تروریستی طالبان بعد از روی کار آمدن، حذف زنان از تمامی عرصه‌های اجتماعی، کار و تحصیل و سلب حق پوشش اختیاری بود که منجر به اعتراض‌های گسترده و آمدن به خیابان‌ها و فریادهای زنان عصیان‌گر شد. زنان افغانستان از همان روز اول رودرروی طالبان ایستادند و صدا بلند کردند «نه به ارتجاع ! یا مرگ یا آزادی».

طالبان همانند دیگر بنیادگرایان اسلامی، پروژه‌ی پیاده نمودن فیصله‌ها و قوانین شریعت را با در بند کشیدن زنان و بردگی آنان در حصارهای دینی و شرعی آغاز کرد تا ریسمان‌های کهنه‌ی ارتجاعی که گره در پای زنان دارد را از نو بازسازی نماید و مناسبات پدرسالارانه‌ی خویش را به صورت عاجل در جامعه مستقر بسازد. آنچه در این یک سال در افغانستان جریان داشت و بر زنان افغانستان تحمیل شد، چیزی جز برنامه‌ای سازمان یافته جهت برده‌سازی زنان نبوده و نیست!

هیچ انسان آزاده‌ای نمی‌بایست در برابر این برده‌سازی سکوت کرده و چشم بر آن ببندد. وای به حال آنان که همراه طالبان و مفکورات زن ستیزانه‌اشان متحد می‌شوند و وای به حال آنان که حقیرانه امید دارند تا طالب که بند بند ایدئولوژی‌شان با تحجر و زن‌ستیزی تنیده است، امتیاز خردی برای زنان و مردم افغانستان بدهد!

برده‌سازی مضاعف زنان در افغانستان بدست اسلام‌گرایان، در راستای پروسه‌ای است که در سطح جهانی برای برده‌سازی بیش از پیش زنان جریان دارد. امروزه نه فقط در خاورمیانه و شمال آفریقا و نیم قاره‌ی هند، در افغانستان و ایران و عراق و یمن و ترکیه بلکه در اروپا و ایالت متحده‌ی امریکا هم شاهد حمله بر حقوق و آزادی‌های زنان هستیم. ممنوع کردن سقط جنین توسط فاشیست‌های مسیحی و بنیادگرایان مسیحی در آمریکا، السالوادور، هلند و غنا و گسترش بی‌سابقه ترویج صنعت سکس و بردگی جنسی زنان در چهار گوشه‌ی جهان، همگی بیان‌گر زاویه‌‌های مختلف وحشت و کثافتی است که نظام سرمایه‌داری بر زنان تحمیل می‌کند. در تمام این‌ها، زنان در صف اول مقاومت علیه ارتجاع و مردسالاری ایستاده‌اند. از جنبش اعتراض علیه حجاب اجباری در ایران تا جنبش اعتراض علیه قتل ناموسی در ترکیه، جنبش حق سقط جنین در آمریکا تا شیلی، صدای خود را بلند نموده‌اند که، «نه به ارتجاع! یا مرگ یا رهایی».

مستحکم باد پیوند مبارزه‌ی زنان سرک‌های افغانستان با مبارزات حق‌طلبانه‌ی زنان سراسر جهان بر علیه ارتجاع و مردسالاری.

این نکته‌ی مهمی است که ستم بر زن همین لحظه در بسیاری از نقاط جهان یکی از گسل‌های اساسی است و با وجود این‌که دینامیک‌های مختص خود را دارد ولی در عین حال در چارچوب نظام اقتصادی سرمایه‌داری امپریالیستی جهانی عمل می‌کند. فهم این نکته حیاتی و ضروری است که ستم بر زن و شدت‌یابی آن و مروج شدن هر روزه‌اش در جهان، ارتباط مستقیم دارد با نظام طبقاتی و شیوه‌ی تولیدی استثماری و بهره‌کشی آن که امروزه در هیئت نظام سرمایه‌داری عمل می‌کند. همان شیوه‌ی تولیدی که تمامی رنج‌ها و فجایع را بر سر چند میلیارد نفر در سراسر جهان تحمیل می‌سازد.

پس برای رفع تمام اشکال ستم نه تنها باید به نوبه‌ی خود به این معضلات پرداخت، بلکه باید نظام اقتصادی را تغییر داد تا شیوه‌ی تولیدی که شالوده و محدوده‌های تغییر را در رابطه با تمام مسائل اجتماعی تعیین می‌کند، تغییر کند. این ضرورت جز با انقلاب در روبنای سیاسی امکان‌پذیر نیست. «انقلاب کمونیستی و نه چیزی کمتر از آن» همان ضرورتی است که در این لحظه تمامی ستم‌کشان و استثمارشدگان جهان به شمول صدها میلیون زن به آن ضرورت دارند.

راه‌حل مساله‌ی زنان افغانستان را نه با سیاست‌های هویتی یا افق خرد و تنگ رفرمیستی و مطالبه محورانه، بلکه فقط با انقلاب و به طریقه‌ی آگاه‎سازی و سازماندهی توده‌های زنان برای انقلاب می‌توان حل کرد. مظاهرات شجاعانه‌ی زنان در سرک‌های کابل و دیگر ولایات در یک سال اخیر مهم و الهام‌بخش بودند، اما منجربه تغییر اساسی نمی‌شوند و در چارچوبات این سیستم باقی می‌مانند.

راه حل‌های مقطعی برآمده از سیاست هویتی و مطالبه محوری، افکار توده‌های خشمگین زنان را از علل پیدایش و وجود و ماهیت پدر-مردسالاری و ربط آن به نظام سرمایه‌داری دور می‌کند و در نتیجه از پرداختن به راه‌حل ریشه‌ای و اساسی ناتوان می‌مانند. تا آن‌جایی که بخشی از فعالین زنان در افغانستان ناباورانه در میان دو پوسیده‌ی امپریالیسم و بنیادگرایی اسلامی، راه حل‌هایی از جمله کمک گرفتن از جامعه‌ی بین‌المللی و نشست و گفت‌وگو با طالبان را در ذهن خود می‌پرورانند و اصل اساسی رهایی از ستم را فراموش می‌کنند!

وضعیت زنان افغانستان در یک سال پسین و همچنین در تمام بیست سال گذشته نشان می‌دهد که پرداختن به مسایل زنان به عنوان یک پروژه یا چند مطالبه‌ی مشخص، کارایی ندارد. بلکه باید رهایی زنان از ستم را به عنوان یک بخش عاجل از استراتژی کلان سراسری و بین‌المللی برای انقلاب مطرح ساخت. همین لحظه، گسل زنان در افغانستان بیشترین پتانسیل برای شورش علیه طالبان و تمام انواع دیگر دسته‌جات جهادی و اسلام‌گرا یا تفکرات مردسالارانه را دارد.

ما کمونیست‌های انقلابی طرفدار «سنتز نوین کمونیسم»، در جغرافیای افغانستان و جنبش کمونیسم نوین افغانستان (جکنا) نظر به اهمیت گسل زنان و با تحلیل علمی از تضادهای جامعه‌ی افغانستان، به صراحت و صدای بلند اعلام می‌کنیم، آمده‌ایم که خشم زنان افغانستان علیه حاکمیت طالبان و جهادی و پدرسالاری و مردسالاری و سرمایه‌داری امپریالیستی را برای انقلاب کمونیستی رها بسازیم. آمده‌ایم تا در سالگرد روی کار آمدن ارتجاع اسلامی طالبان، اعلام کنیم که افغانستان بیشتر از هر زمان دیگری به «جنبش شورش زنان» ضرورت دارد و این جنبش می‌تواند و باید امارت طالبان را سرنگون بسازد، تا راه برای ساختن یک جامعه‌ی نوین و رهایی بخش فراهم شود.

جای زنان شورشی سراسر افغانستان که چشم در چشم طالبان تروریست ایستادند و فریاد برآوردند «نه به ارتجاع! یا مرگ یا رهایی» در صفوف این جنبش و در رأس آن و به حیث «رهبران استراتژیک انقلاب کمونیستی» است. همچنین اگر از برده‌سازی زنان به دست طالبان و دیگر مردسالاران اسلام‌گرا در افغانستان یا هر جای دیگر جهان نفرت دارید و از زندگی در چنین جامعه‌ای یه تنگ آمده‌اید، در مظاهرات ۲۲ اسد در سراسر جهان به صفوف زنان و مردان انقلابی و کمونیست و آزادی‌خواه بپیوندید، تا دست در دست هم و شانه به شانه‌ی هم برای جهانی بدون تبعیض و ستم و سرمایه، بدون مردسالاری و استثمار و تحقیر مبارزه نمائیم.

نابود باد امارت اسلامی طالبان

نابود باد امپریالیست آمریکا، روسیه، چین و ناتو

زنده باد جنبش رهایی زنان

زنده باد انقلاب کمونیستی