«از دههی شصت اغلب روزها و اکنون تمام روزهای هفته است که از پیکر این سرزمین و مردمش خون میچکد»
همزمان با موج فزایندهی اعدام زندانیان سیاسی، عقیدتی و دیگر جرایم، جمعی از زندانیان محبوس در زندان قزلحصار کرج با انتشار بیانیهای اعتراض خود را به اجرای احکام اعدام در زندانهای مختلف ایران به ویژه زندان قزلحصار نشان دادند.
![](https://jinhaagency.com/uploads/fa/articles/2024/01/20240128-jmy-az-zndanyan-zndan-qzlhsar2024-1-28-jpg74c941-image.jpg)
مرکز خبر- همزمان با موج فزایندهی اعدام زندانیان سیاسی، عقیدتی و دیگر جرایم در زندانهای مختلف ایران، جمعی از زندانیان زندان قزلحصار کرج در واکنش به اجرای حکم اعدام فرهاد سلیمی زندانی عقیدتی و محمد قبادلو، زندانی سیاسی که در جریان خیزش انقلابی «ژن ژیان ئازادی» بازداشت و به اعدام محکوم شده بود، بیانیهای صادر کرده و نوشتند: «تمام سحرگاهان، همهی بامدادان و هر بانگ نماز را به خون آغشته و رنگین کردهاند و ما که در زندان قزلحصار در مرکز این کشتار و قتلعام سراسری قرار داریم، همه روزه (و عموماً) روزهای سهشنبه وچهارشنبه با اعدامِ هم سلولیها و همبندیهایمان روز را آغاز میکنیم.»
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
روزگاری میخواندیم و میشنیدیم که فقط در روزهای جمعه «خون جای بارون میچکد».
از دههی شصت اغلب روزها و اکنون تمام روزهای هفته است که از پیکر این سرزمین و مردمش خون میچکد. تمام سحرگاهان، همهی بامدادان و هر بانگ نماز را به خون آغشته و رنگین کردهاند و ما که در زندان قزلحصار در مرکز این کشتار و قتلعام سراسری قرار داریم، همه روزه (و عموماً) روزهای سهشنبه وچهارشنبه با اعدامِ هم سلولیها و همبندیهایمان روز را آغاز میکنیم.
پیوسته خبر جگرسوز آخرین ملاقات دادهشده به یکی از همبندیان و یا هم سلولیهایمان را میشنویم و به دنبال آن و با طلوع صبح صدای آمبولانس وحمل پیکرِ پاک و بیجان عزیزانمان برای تحویل به خانوادههایشان.
در سراسر دنیا حکومتها نمادهایی چون شاهین و شیر و عقاب و غیره را بعنوان نماد قدرت و اقتدار خود برگزیدهاند. ولی این حکومتِ سرداران و مشایخ اعدام «حلقهی طناب دار» را به نماد قدرت خود تبدیل کرده است… وحقوق بشر را هم با طناب دار حلقآویز و یا به سنگسار کشیدهاند…!
ولی زهی افتخار و شرف و سربلندی برای این مردم وجوانانِ پاکبازش که در چنین شرایط کشتار و اختناقی چهرههایی چون ژینا و سارینا، نوید افکاری ومیلاد زهرهوند، محسن شکاری، مهدی کرمی و قاسم و ایوب و حال محمد قبادلو و فرهاد سلیمی را نماد و سمبلی بر پرچمهای خود انتخاب میکنند؛ تا از این پس چهرههای پاک و معصوم این قهرمانان باشد که برای کوهها نماد مقاومت و ایستادگی، برای بهار سرمشق زندگی، برای مشعل الگوی شعلهوری، برای قلبها نماد عشق و برای پرچم نماد هویّت و افتخار باشند تا چهره و رخساره آنها برای فداکاری و ایثار مصداقی عینی باشد و برای همیشه تاریخ در اهتزاز.