امروز در تاریخ/١٤ اردیبهشت(٤ می)

سوسن: خوانندەی کورد

گل‌اندام طاهرخانی با نام هنری سوسن (زادەی اردیبهشت ۱۳۱۹ در قصر شیرین – درگذشته‌ی ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۳ در لس آنجلس) خوانندەی ایرانی بود.

 

سوسن با نام اصلی مهناز یا گل‌اندام طاهرخانی در سال ۱۳۱۹ در قصر شیرین متولد شد. نام پدرش ابراهیم و نام مادرش بلقیس بود. خانوادەی سوسن کورد بودند.

پس از مرگ پدرش در یک حادثەی تصادف که خودش هم مجروح گشت، به همراه مادرش به شهر تاکستان مهاجرت کرد و مدتی در این شهر ساکن شد و با گرفتن شناسنامه به نام گل‌اندام طاهرخانی به تهران مهاجرت کرد. آنان در کاروان‌سرایی در بازار شهر ری زندگی می‌کردند و مادرش به علت بیماری وبا درگذشت. سوسن نزد زنی تنها که به او عمه می‌گفت زندگی کرد. در همسایگی آنان زنی بود که در کافه‌ها می‌خواند و بعضی وقت‌ها سوسن را با خود به کافه می‌برد و کم‌کم او هم با شبی دو تومان شروع به کار کرد.

 

ورود به عرصه خوانندگی

سوسن کم‌کم پا به عرصه‌‌ی خوانندگی و تقلید ترانه‌های دلکش و قمرالملوک وزیری و ملوک ضرابی پرداخت و با نام ویکتور در یک کافه با شبی پانزده تومان مشغول به کار شد و پس از چندی رشید مرادی آهنگساز موسیقی کوچه بازاری با او آشنا شد و او را به کافه‌ی دیگری برد و نام هنری سوسن را برای او انتخاب کرد. ناگفته نماند که چون سوسن سواد خواندن و نوشتن نداشت به کمک رشید مرادی و محمد تهرانی ترانه‌ها را حفظ می‌کرد. پس از سال‌ها توسط جمیله رقصنده‌ی هنرمند به کافه‌های مجلل‌تر پایش باز شد و تا آنجا پیش رفت که توانست در شکوفه‌ی نو یکی از کاباره‌های مهم آن زمان تهران، جایی برای خود باز کند. آقا رضا سهیلای معروف که دارای چند کافه در لاله‌زار بود از او خواستگاری کرد ولی او جواب رد داد.  معروف‌ترین ترانه‌ی سوسن، "دوست دارم می‌دونی" است که آهنگ آن از فتح‌الله ریاحی و شعر آن از سعید دبیری است. ترانه‌هایی از او در چند فیلم پیش از انقلاب به‌کار رفته‌است، از جمله: قیصر و حسن کچل.

 

سوسن قبل انقلاب در کاباره‌های بسیار مشهوری می‌خواند و پول خوبی می‌گرفت اما همه را خرج فقرا می‌کرد او در بین خواننده‌های زمان خود بیشترین کار خیر و کمک به محرومان را می‌کرد به‌طوری‌که بعد از انقلاب چیزی برای خودش به آن صورت نمانده بود بدین ترتیب سوسن مجبور شد پس از اقامت مدتی در محله‌ی گیشا و پس از آن به علت گرانی جا نزدیک به چهارراه سیروس با محمد تهرانی رقاص و خواننده مهمانی‌های خصوصی که کارهای تئاتر روحوضیهای قدیم را اجرا می‌کرد هم‌خانه شود و پس از دستگیری در دو مهمانی و تحمل دو مرتبه ۷۴ ضربه شلاق، تعهد داد که دیگر خوانندگی نکند. پس از چند ماه به کمک شخصی از طریق کوه به ترکیه و سپس لندن و بعد به آمریکا مهاجرت کرد و در روز ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۳ بر اثر ناراحتی تنفسی چشم از جهان فروبست.

 

بیمارستانی در شهر قصرشیرین با کمک و حمایت مالی وی ساخته شد که محلی‌ها به نام وی آن را می‌شناسند. زمانی که این بیمارستان ۳ طبقه و ۱۴۴ تخت‌خوابی در آستانه افتتاح بود، جنگ ایران و عراق آغاز شد و پس از تصرف قصر شیرین توسط عراق بعثی تا اوایل سال ۱۳۶۲ هجری شمسی، این بیمارستان در تصرف عراق بود. عراقی‌ها پیش از عقب‌نشینی خود از قصر شیرین، با کار گذاشتن تی‌ان‌تی در زیر ستون‌های بیمارستان آن را تخریب کردند؛ البته با وجود تخریب بخش عظیمی از آن، بخشی ناپایدار از آن باقی مانده‌است. مساحت این ساختمان حدود چهار هزار مترمربع است که طبقه‌ی اول کاملاً تخریب شده و دو طبقه‌ی دیگر که بخش‌های زیادی از آن ویران شده به خوبی قابل مشاهد است.

این بیمارستان هنوز بازسازی نشده و به عنوان مخروبه باقی مانده‌ی از دوران جنگ ایران و عراق مورد بازدید قرار می‌گیرد.

 

درگذشت

سوسن در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۳ پس از یک عمل جراحی بر روی بازوی دست راستش که مدت‌ها پیش از آن دچار شکستگی شده بود به علت ایست قلبی در بیمارستانی در لس آنجلس آمریکا درگذشت.