کتاب امروز: زنان و جامعه

کتاب «زنان و جامعه»(قدرت و واژگونی) نوشته‌ سلما جیمز و ماریاروزا دلا کاستا با ترجمه سروناز احمدی، نقش زنان در نظام سرمایه‌داری و لزوم مبارزه برای دستمزد کارهای خانگی را بررسی می‌کند.

این کتاب تحلیلی منسجم را به جنبش زنان ارائه می‌دهد که از توصیفات جنبش نارضایتی‌های مختلف زنان استفاده می‌کند. این کتاب یک پایه مادی برای «خواهرانگی» ارائه کرده و آن بنیان مادی فعالیت اجتماعی بود، کاری که شخصیت زن برای تسلیم شدن در آن شکل گرفت و آن کار خانه یا همان خانه‌داری بود.

این کتاب تعریف از كار زن خانه دار، به عنوان كاری كه زنان برای آن تربيت می‌شوند و به وسيله آن تعريف می‌شوند را در هم می‌شکند. این کتاب نشان می‌دهد که خدمت به مردان و کودکان در انزوای بدون مزد، پنهان کرده بود که زنان در حال خدمت به سرمایه هستند اما اکنون می‌دانند که برای تولید سرمایه داری در کشورهایی که ۴۵ درصد نیروی کار مزدبگیر آن را زنان تشکیل می‌دهند، همیشه نیروی کار ضروری آنها بوده‌اند اما نظام سرمایه سیاست‌های خود را به گونه‌ای پیش برده است که زنان گمان ببرند نیروی کار ضروری نیستند.

این کتاب در شناسای محصول خود به عنوان نیروی کار، طبقه کارگر، تمام تحلیل‌های پیشین از جامعه سرمایه داری که در کارخانه و با مردان شروع شده و به پایان می‌رسد را شکسته است و بیان می‌کند که انزوای زنان در خانواده در حین انجام کار، ماهیت اجتماعی آن را پنهان کرده بود و به دلیل نداشتن دستمزد، این حقیقت که خانه‌داری یک شغل است نیز توسط نظام سرمایه پنهان شده است.

این کتاب تاکید می‌کند که اگر کار بدون مزد زن، اساس ناتوانی او در رابطه با انسان و سرمایه باشد، دستمزد آن کار، که به تنهایی امکان رد آن کار را برای زن فراهم می کند، باید اهرم قدرت او باشد و اگر نیاز زن به دستمزد و خروج از انزوا، او را به شغل دوم خارج از خانه، به سمت کار بیشتر با دستمزد کم سوق داده است، پس جایگزین زن برای انزوا و بی مزدی باید یک مبارزه اجتماعی برای دستمزد باشد.

این کتاب نقطه آغازی برای «مکتب فکری» نیست، بلکه برای شبکه بین‌المللی سازمان‌هایی بوده است که برای دستمزد برای کارهای خانگی مبارزه می‌کنند.

برخی از کسانی که با این تحلیل و با دیدگاه دستمزد برای کارهای خانه که از آن سرچشمه می‌گیرد، مخالف بوده‌اند، گفته‌اند که این دیدگاه ممکن است در مورد یک کشور صدق کند و در مورد کشوری نه. با این حال، بسیاری معتقدند که اثبات پیامدهای بین‌المللی تحلیلات این کتاب، نه در ریشه ملی نویسندگان آن، بلکه در کمپین بین‌المللی دستمزد برای کارهای خانه است که آغاز شده است.

بخشی از متن یکی از مقالات منتشر شده در کتاب: با ظهور شیوه تولید سرمایه‌داری، زنان، تبعید به انزوا، محبوس در سلول خانواده و از هر نظر به مردان وابسته شدند. استقلال تازۀ برده مزدبگیرِ آزاد (مردان) به او داده نشد و او در همان مرحلۀ وابستگی فردی پیشاسرمایه‌داری باقی ماند، اما این بار به طرز بی‌رحمانه‌تری، زیرا در شرایط جدید، تولید، غالبا در مقیاس وسیع و در شکلی بسیار اجتماعی‌شده انجام می‌شود، اما کار خانگی زنان چنین وضعیتی ندارد. بر همین اساس هم زنان از تولیدِ مستقیمِ اجتماعی‌شده حذف و در خانه‌ها منزوی شدند و هرگونه امکان زندگی اجتماعی، خارج از محل سکونتشان از آن‌ها سلب شد و به این ترتیب از دانش اجتماعی و آموزش اجتماعی محروم شدند. وقتی زنان از تجربه سازماندهی و برنامه‌ریزی مبارزات جمعی صنعتی یا سایر مبارزات توده‌ای در سطح گسترده محروم شوند، در اصل از منبع اصلی آموزش یعنی تجربه شورش اجتماعی محروم شده‌اند.